تجربه 8 سال مديريت اسفنديار رحيم مشايي و طرفدارانش نشان داده است كه هر يك از اقدامات اين گروه، يا في البداهه و بدون برنامه بوده است، يا اينكه با هدفي، جز فرهنگ سازي اسلامي و ديني بوده است. گروهي كه به دنبال مفبره سازی برای شمس هستند ، آيا به راستي مي توانند روايتگران تاريخ ديني باشند كه علمايش اين روزها، از جمله مخالفان سرسخت آنها به شمار مي روند؟!
به گزارش « پرسش نیوز »
با روي كار آمدن دولت نهم و اظهار نظرهاي بسيار اسفنديار رحيم مشايي
معاون اسبق رئيس جمهور در حوزه دين و عرفان، بحثهاي مختلفي ميان كارشناسان
اين حوزه راه افتاد. در همان زمان بسياري از علماي دين، نسبت به
اظهارنظرهاي سطحي و بدون پشتوانه ديني مشايي واكنش نشان داده و سخنان او
را ناشي از بي اطلاعي در حوزه دين دانستند.
اسفنديار رحيم مشايي در جريان اظهار نظرهاي مختلف خود در خصوص ارتباط
انسان با خدا، مهدويت، موسيقي و هنر، حجاب، توحيد و عبوديت و بسياري از
موارد ديگر مورد انتقاد بسياري از علما و مراجع ديني قرار گرفت تا جايي كه
آيت الله مكارم شيرازي و صافي گلپايگاني و بسياري از علماي ديگر نيز به اين
سخنان واكنشهاي متفاوت نشان دادند. البته اين پايان ماجرا نبود و كار به
جايي كشيد كه در جريان انتصاب ايشان به عنوان معاون اول رئيس جمهور، مقام
معظم رهبري در نامهاي خطاب به رئيس جمهور مخالفت خود را با اين انتصاب
اعلام كردند.
با اين حال، اظهارنظرهاي اسفنديار رحيم مشايي و طرفدارانش در حوزه هاي
مختلف ديني تمام نشد و همچنان ادامه يافت. طرفداران مشايي با راه اندازي
وب سايتها و وبلاگهاي بسيار شروع به ترويج ديدگاههاي ايشان در فضاي
مجازي كرده و هر روز در حوزه هاي مختلف، نظرات ايشان را اعلام كردند. در
اين ميان بسياري از روحانيون حوزه ندیده نيز پاي صحبتهاي مشايي نشسته و به
دفاع از نظرات او پرداختند.
با اين حال، حتي با كنار گذاشتن اسفنديار رحيم مشايي از بدنه دولت، وي
همچنان بر انديشههاي خود پا مي فشرد و انديشههايش را از طريق حاميان و
دوستدارانش دنبال مي كرد. وجود حساسيتهاي بسيار از سوي علما و مراجع ديني و
انتشار اخبار در رسانهها موجب شد كه رحيم مشايي از سوي رئيس جمهور به
سكوت دعوت شده و در خارج از كابينه دولت و دور از هياهوي رسانهاي همچنان
به فعاليتهاي خود ادامه دهد. در اين ميان، دوستان و مديران وفادار
اسفنديار رحيم مشايي در سازمان ميراث فرهنگي، يكي از بهترين گزينهها براي
ادامه دادن راه مهندس بودند. انتصاب حميد بقايي، سيد حسن موسوي و محمد
شريف ملك زاده به عنوان معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي در
دورههاي مختلف و ادامه دادن شعارها و اهداف مشايي، خود تاكيدي بر استمرار
افكار مشايي بود. آن هم در سازماني كه در هر صورت، با فرهنگ اين كشور در
ارتباط بوده و تاثير مستقيمي بر آن خواهد گذاشت.
در جريان برگزاري مراسمهاي توديع و معارفه مديران اسبق سازمان، حميد
بقايي، سيد حسن موسوي و محمد شريف ملكزاده تاكيد كردند كه در مسير مشايي
به حركت ادامه خواهند داد. هر چند در اين ميان، به تندي انديشههاي مشايي
گام برنداشته و با برخي از محافظهكاريهاي گروه هاي سياسي كه سالهاست جزو
اعضاي آن به شمار مي روند راهي مسير مشايي شدند، اما در بسياري از موارد
با اجراي برنامههايي ثابت كردند كه همچنان پيرو افكار مشايي بوده و هستند.
در دوره رياست سيد حسن موسوي بر سازمان ميراث فرهنگي، تاكيد بر مرمت و
احداث امكانات براي برخي از مقبرهها و بقاع متبركه يكي از همان اقداماتي
بود كه حاميان مشايي آن را پيگيري كرده و به عنوان نخستين اولويتها مد
نظر قرار دادند تا جايي كه سيد حسن موسوي، نهضتي را با عنوان نهضت مرمت و
بازسازي مساجد و بقاع متبركه را ايجاد كرد و در راستاي اين كار، با ايجاد
هياهوي رسانهاي بسيار و بازديد از بقاع متبركه بسيار، اهداف و برنامههايي
را براي مرمت و بازسازي اين بقاع اعلام كرد. اهدافي كه تاكنون بسیاری از
آنها جامه عمل نپوشيده و صرفا در حد يك حرف باقي مانده است.
با اين حال، پس از روي كار آمدن محمد شريف ملكزاده، افكار مشايي
همچنان در سازمان ميراث فرهنگي پيگيري مي شود. البته با نزديك شدن به
انتخابات رياست جمهوري، به نظر مي رسد برخي از اين افكار، بوي انتخابات
گرفته و اين بار با هدف جلب رضايت گروههاي مختلف در حال اجراست.
محمد شريف ملك زاده در سفر يك روزه خود به قم، با ديدار با برخي از
علماي ديني ساكن در اين شهر، از راه اندازي موزه علماي دين خبر داده و
اعلام مي كند كه اين موزه را تا 30 بهمن احداث خواهد كرد. بر اساس گفته هاي
ملكزاده، قرار است در اين گنجینه آثار مراجع عظام قم آثار شخصی،
زندگینامه ها، اسناد و نوشته های مراجع به نمایش گذاشته شود.
در ضرورت تاسيس چنين گنجينههايي هيچ بحثي نيست، اما در چگونگي ايجاد
اين گنجينهها و اهدافي كه در پشت پرده اين اقدامات فرهنگي از سوي طرفداران
مشايي در حال پيگيري است، جاي تامل بسيار وجود دارد. صرفنظر از ايجاد يك
موزه مناسب براي علماي دين، آن هم در عرض نهايتا 30 روز، كه عملي محال و
نشدني است، سوالي كه ذهن آدمي را به خود مشغول مي سازد، اين است كه به
راستي در اين موزه قرار است چه كساني به عنوان علماي دين در تاريخ ثبت شده و
ماندگار شوند!؟ آيا روحانيون مخالف تفكر اين جريان سياسي، حاضر خواهند شد
كه از سوي چنين افرادي به مردم معرفي شوند؟! آيا مخالفان اين گروه، حاضر
خواهند شد كه با پيروان خط فكري كه اين روزها به جريان انحرافي معروف شده
اند، همكاري كرده و براي علماي دين، موزه اي بسازند؟! از سويي اگر حتي برخي
از علماي مخالف اين جريان فكري حاضر باشند كه در اين موزه به عنوان عالم
ديني به مردم معرفي شوند، سردمداران اين جريان سياسي حاضر خواهند شد كه
چنين علمايي را كه با تمام افكار و عقايد اين جريان مخالف هستند، همكاري
كرده و آنان را به عنوان علماي دين معرفي كنند؟!
به راستي تاسيس چنين گنجينهاي از علماي دين، آن هم در روزهاي قبل از
انتخابات رياست جمهوري، براي جلب رضايت گروهي از علماي دين نيست؟! حضور
اسفنديار دولت موجب شده بود كه بسياري از علماي ديني واكنشهاي بسياري نسبت
به اقدامات دولت نشان داده و موضعگيريهاي سفت و سختي از خود نشان دهند.
آيا تاسيس چنين گنجينهاي، راهي براي جلب رضايت اين علماي براي كسب رايهاي
بيشتر نزديك انتخابات نيست؟! آن هم در شرايطي كه بسياري از علماي ديني، به
دليل مخالفت با تفكرات مشايي و طرفدارانش، از رئيس جمهور نيز انتقادات
بسياري داشتهاند!؟
به هر حال، تجربه 8 سال مديريت اسفنديار رحيم مشايي و طرفدارانش نشان
داده است كه هر يك از اقدامات اين گروه، يا في البداهه و بدون برنامه بوده
است، يا اينكه با هدفي، جز فرهنگ سازي اسلامي و ديني بوده است. گروهي كه به
دنبال مفبره سازی برای شمس هستند ، آيا به راستي مي توانند روايتگران
تاريخ ديني باشند كه علمايش اين روزها، از جمله مخالفان سرسخت آنها به شمار
مي روند؟!