عمر
انسان مجموع لحظات است و یکی از آن لحظات همان لحظه آخر و پایانی عمر
انسان است. انسان باید تلاش کند که در آن لحظه در حالی باشد که دارای ایمان
کامل و توبه مقبوله باشد و اگر ذرّه ای کوتاهی و بی مبالاتی کند امکان
دارد در همان لحظه شیطان ایمان را از انسان بگیرد و خدای ناکرده دلبسته به
غیر خدا باشد.
انسانها به چهار دسته تقسیم می شوند:
1ـ کسانی
که از اوّل تا آخر عمر خوب و در مسیر صحیح بوده اند، این گونه افراد کمند و
بارزترین مصداق آن ها انبیاء، امامان و اولیاء الهی هستند.
این گروه یقیناً عاقبت بخیر هستند و هیچگونه جای بحث ندارد هر چند خود این گروه نسبت به آینده خویش نگران و ترسان هستند.
2ـ
کسانی که از اوّل عمر تا پایان بَدو شرّ بوده اند، و لحظه ای در مقابل
فرامین الهی سر تعظیم فرود نیاوردند.این گروه در عاقبت به شرّشان شکّی نیست
و این گروه نیز مورد بحث نیست.
3ـ گروه سوّم انسان هایی هستند که
در اوائل زندگی اهل خیر و نیکی و در مسیر هدایت هستند ولی بر اثر عدم تسلّط
هواهای نفسانی و پاکیزه شدن از صفات رذیله، کم کم به انحراف کشیده شده و
سرانجام عاری از ایمان و در حال ارتداد و کفر از دنیا رفته، این گونه افراد
را می گوییم افرادی که عاقبت به شر شده اند. این گروه به عنوان درس عبرت
محل بحث و اشاره خواهد بود و در قرآن آیات فراوانی داریم به این مضمون که
«آمنوا ثم کفروا».
4ـ گروهی در اوائل زندگی بر اثر غفلت و نادانی
دچار گناه و انحرافات هستند ولی با گذشت زمان و رشد عقلی آرام، آرام در
مسیر صحیح قرار گرفته و سرانجام باایمان کامل و کوله باری از اعمال صالح و
توبه قبول شده از دنیا می روند، این گروه را عاقبت بخیر می نامیم .
مقصود از عاقبت به خیری
عمر
انسان مجموع لحظات است و یکی از آن لحظات همان لحظه آخر و پایانی عمر
انسان است. انسان باید تلاش کند که در آن لحظه در حالی باشد که دارای ایمان
کامل و توبه مقبوله باشد و اگر ذرّه ای کوتاهی و بی مبالاتی کند امکان
دارد در همان لحظه شیطان ایمان را از انسان بگیرد و خدای ناکرده دلبسته به
غیر خدا باشد. گروهی در اوائل زندگی بر اثر غفلت و نادانی دچار گناه و
انحرافات هستند ولی با گذشت زمان و رشد عقلی آرام، آرام در مسیر صحیح قرار
گرفته و سرانجام باایمان کامل و کوله باری از اعمال صالح و توبه قبول شده
از دنیا می روند، این گروه را عاقبت بخیر می نامیم اهمّیت عاقبت به خیری در قرآن
آیات متعددی از قرآن بر این امر تأکید دارد که مردم تلاش کنید مسلمان و عاقبت به خیر از دنیا بروید که به نمونه هایی اشاره می شود.
1ـ وصیّت خداوند
خداوند
متعال مؤمنان را این گونه توصیه می کند: «یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا
اللّه حقّ تقاته و لاتموتنّ الّا و انتم مسلمون؛ ای کسانی که ایمان آورده
اید! آن گونه که حق تقوا و پرهیزکاری است تقوای الهی داشته باشید، و از
دنیا نروید، مگر این که مسلمان باشید (تلاش کنید تا پایان عمر گوهر ایمان
را حفظ کنید.)»
2ـ وصیّت ابراهیم به فرزندان
«و وصّی بها
ابراهیم بنیه و یعقوب یا بنیّ انّ اللّه اصطفی لکم الدّین فلا تموتنّ الّا و
انتم مسلمون؛ و ابراهیم و یعقوب(در واپسین لحظات عمر) فرزندان خود را به
این آیین، وصیّت کردند(و هر کدام به فرزندان خود گفتند) فرزندان من! خداوند
این آیین پاک را برای شما برگزیده، و شما جز به آیین اسلام (تسلیم در
برابر فرمان خدا) از دنیا نروید.(تسلیم الهی بودن همان عاقبت به خیری است)»
تسلیم
امر الهی بودن در هر زمانی متدین به دین الهی آن زمان بودن است و در این
زمان عاقبت به خیری به این است که انسان واقعاً مسلمان و در حال داشتن دین
اسلام و ایمان عمیق به اصول و ارکان آن از دنیا برود. حضرت ابراهیم
3ـ درخواست راسخان در علم عاقبت به خیری
«الرّاسخون
فی العلم آمنّا به...ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک
رحمةً انّک انت الوهّاب؛(3) راسخان در علم می گویند: «ما به آن (قرآن)
ایمان آوردیم...پروردگارا! دلهایمان را، بعد از آنکه ما را هدایت کردی (از
راه حق) منحرف مگردان و از سوی خود، رحمتی بر ما ببخش، زیرا تو بخشنده ای».
آیه فوق نکات مهمی در رابطه با عاقبت به خیری دارد:
1ـ راسخان علم با آن عظمت مواظب روح و دل خود هستند (رّبنا لاتزغ قلوبنا).
2ـ در خط قرار گرفتن و هدایت شدن مهم است ولی مهم تر آن است که انسان از خط خارج نشود و تا آخر خط بماند.
3ـ از خطر سوء عاقبت روح و دل نباید غافل شد و همیشه در این زمینه از خداوند باید استمداد جُست.
4ـ وقتی راسخان در علم از عاقبت به خیری ترس داشته باشند تکلیف دیگران مشخص است که چه قدر باید برای عاقبت به خیری تلاش نمایند.
4
ـ «...ربّنا آتنا فی الدّنیا حسنة و فی الآخرة حسنة و قنا عذاب النّار؛ و
بعضی می گویند: پروردگارا! به ما در دنیا «نیکی» عطا کن، و در آخرت نیز
«نیکی» مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگهدار». در روایات آمده که رضایت
الهی، بهشت، حورالعین حسنات آخرتند و حسنات دنیا علم و عبادت، اخلاق و
توسعه در معاش و همسر نیک می باشند.
از جمله امام صادق(علیه السلام)
در تفسیر آیه فوق فرمود: «رضوان اللّه و الجّنة فی الآخرة و السّعة فی
المعاش و حسن الخلق فی الدّنیا؛ خشنودی خدا و بهشت در آخرت (حسنه است) و
توسعه در معاش و خوش خلقی در دنیا (حسنه) می باشد.»
پروردگارا،
پس از آن که ما را هدایت کردی، دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان و از
جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار که تو خود بخشایشگری. قرآن کریم برای
عاقبت به خیری و مردن با ایمان و پایداری در ایمان اهمیت ویژه ای قایل شده
است.
«و ابراهیم و یعقوب پسران خود را به همان سفارش کردند: ای
پسران من، خداوند برای شما این دین را برگزید. پس البته نباید جز مسلمان
بمیرید. «ساحران فرعون نیز آن هنگام که به موسی (علیه السلام) ایمان آوردند
و تهدید فرعون را شنیدند از خداوند عاقبت به خیری طلب کردند و گفتند:
«رَبَّنا اَفرِغ عَلَینا صَبراً وَ تَوَفَّنا مُسلِمینَ .»(پروردگارا، بر
ما شکیبایی فرو ریز و ما را مسلمان بمیران.) تسلیم امر الهی بودن در هر
زمانی متدین به دین الهی آن زمان بودن است و در این زمان عاقبت به خیری به
این است که انسان واقعاً مسلمان و در حال داشتن دین اسلام و ایمان عمیق به
اصول و ارکان آن از دنیا برود
یوسف صدیق (علیه السلام) نیز عرضه
داشت: « تَوَفَّنی مُسلِماً وَ اَلحِقنی بِالصّالِحینَ » ؛ (مرا مسلمان
بمیران و مرا به شایستگان ملحق فرما). در میان ادعیه و کلمات معصومان : نیز
این موضوع مهم به چشم میخورد؛ از آن جمله دعای عدیله است که به همین منظور
انشاء شده است.
امام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) سرانجام نیک و
فرجام خوش را این گونه از خداوند طلب می کند: «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ
الشُّهَداءِ وَ مُعایَشَةَ السُّعَداءِ وَ مُرافَقَةَ الاَنبِیاءِ .» از
خدا درجات شهیدان و زندگی سعادتمندان و همنشینی با پیامبران را درخواست می
کنیم.)
امام چهارم در دعایی مستقل در صحیفه سجادیه عاقبت به خیری را
از خداوند طلب کرده است: «ای آن که یاد او برای یاد کنندگان شرافت است و
شکر و سپاسش برای سپاسگزاران رستگاری و طاعت و فرمانبرداریش برای مطیعان
نجات و رهایی است، بر محمد و آل او درود فرست و دلهای ما را فقط به یاد خود
و زبانهای ما را فقط به شکر خود و اندام ما را فقط به طاعت خود مشغول ساز و
اگر برای ما فراغتی مقدر کرده ای، آن را چنان به سلامت بگذران که گناه و
خستگی به ما رو نیاورد تا نویسندگان گناهان با نامة سفید بازگردند و
نویسندگان طاعت از نوشتن حسنات ما شادمان شوند و چون روزهای عمر سپری شود و
مدت زندگی به سر آید و دعوت تو، که ما ناچار آن دعوت را اجابت می کنیم، ما
را احضار کند، پس بر محمد و آل محمد درود فرست وَاجعَل خِتامَ ماتُحصی
عَلَینا کَتَبَةُ اَعمالِنا تَوبَةً مَقبُولَةً لا تُوقِفُنا بَعدَها عَلی
ذَنبٍ اِجتَرَحناهُ وَلامَعصِیَةٍ اِقتَرَفناها [(و پایان آنچه را
نویسندگان کردارهایمان برای ما می شمارند توبة پذیرفته شده قرار ده - توبه
ای که بعد از آن گناهان و نافرمانی هایمان را به رخمان نکشند. در روزی که
خبرهای بندگانت را می آزمایی و به حسابشان رسیدگی می کنی پوششی که با آن
اعمال ما را پوشانده ای در برابر ناظران برندار. همانا تو با هر کس که تو
را بخواند مهربانی و برای کسی که تو را صدا کند اجابت کنی.) ]
امام زمان(علیه السلام) نیز به درگاه خداوند این گونه عرضه داشته اند: