به گزارش گروه خاکریز سایبری بولتن نیوز، چارقد در آخرین مطلب خود آورده است:
برایم
عجیب است که چرا با وجود احادیث بسیار در مورد «احترام شوهر به زن»، از
این مسئلهی مهم صحبت چندانی به میان نمیآید و گاه عملا مسئلهی اصلی را
تأکید بر «احترام زن به شوهر» قرار میدهند (که البته آن هم در جای خود
قابل بحث است، اما نکتهی اساسی، احترامِ بسیار به زن توسط شوهر میباشد که
بیتوجهی به آن میتواند ریشهی بسیاری از درگیریهای خانوادگی باشد).
بنابراین، با توجه به مظلوم و کمرنگ واقع شدن اصل مطلب، یعنی احترام شوهر
به زن، در برخی سخنرانیهای مربوطه در جامعهی کنونی، لازم به نظر میرسد
در اینجا نکاتی در این رابطه ارائه شود.
واضح است که هر انسانی
باید به انسانهای دیگر احترام بگذارد و زن و شوهر هم هر دو باید به
یکدیگر احترام بگذارند؛ اما در این میان، اکرام و احترام نسبت به زن
جایگاه خاص و ممتازی دارد . اینکه بهطور خاص بر «احترام شوهر به زن»
سفارش شده، به این دلیل است که احترام به زن، نه از جنس و نه به میزان
احترامهای دیگر است؛ بلکه سطحی بسیار بالاتر دارد، که البته آن هم به دلیل
نوع آفرینش و ویژگیهای خاص زن و شخصیت ویژهی اوست.
انسان شخصیت
دارد، اما در زنان این شخصیت و شأن، بسیار ویژهتر و به نوعی مضاعف میباشد
(به همین دلیل حتی مردانی که کمترین بویی از انسانیت بردهاند نیز،
بهطور بدیهی و بدون نیاز به استدلال و منطق خاصی، در درون خودشان یک حس
احترام ویژه نسبت به زنان احساس میکنند).
افرادی که این مسئله
(احترام ویژهی شوهر به زن) را نادیده میگیرند یا کمرنگ مینمایانند،
مشکلشان این است که آن قابلیت احترام ویژهی زن را نمیبینند یا از آن
اطلاعی ندارند و فکر میکنند همان احترامی که به مردها و به انسانها
بهطور کلی گذاشته میشود، برای زنها کافی است! حال آنکه زن به دلیل
ویژگیهای خاصی که دارد، احترام بیشتر و ویژهتری را نیز میطلبد و تنها
در این صورت است که در جایگاه واقعی خود دیده شده است.
نمونهی
عمدهی این نگاه اشتباه را در جوامع غربی میتوان دید که مدام از تساوی
حقوق زن و مرد دم میزنند و در واقع با این کار، در بسیاری از موارد، شأن و
جایگاه واقعی زنان را پایین میآورند. نگاهی به جوامع غربی نشان میدهد که
زن بهطور کلی از چندان احترام و ارزش خاصی (آنطور که باید) برخوردار
نیست (گاهی با دیدن برخی صحنهها در جوامع غربی حالم بد میشود. مثلا رفتار
عدهای از مأموران پلیس با برخی زنان و مواردی از این قبیل)؛ دلیلش این
است که آنها تفاوتی میان دو مقولهی «نوع رفتار با زنان» و «نوع رفتار با
مردان» نمیبینند و میزان احترام به زن و مرد را یکسان میپندارند (که
همانطور که گفته شد، هر دو محترم هستند، اما زنان قابلیت احترام بیشتری
را دارند).
آنها نمیخواهند بپذیرند که احترام به زن، مقولهای
بسیار ویژه و نه از جنس احترام کلی به همهی افراد جامعه است. اما اسلام بر
این جایگاه واقعی زن تأکید دارد و دستورات اسلام درمورد زنان کمک میکند
که آن احترام ویژهی زن حفظ شود؛ یعنی همه بدانند که نگاه به زن باید نگاهی
فوقالعاده ممتاز و با احترام ویژه باشد.
برخیها را میبینیم که
فقط بلدند بگویند وظیفهی مرد محبت است (و نه احترام خاص)، و اتفاقا بر این
تأکید دارند که وظیفهی زن احترام است، به علاوهی سایر موارد (مسلما آن
هم در جای خود باید بحث شود، اما نه اینکه جای صحبت بر سر مسائل مهمتر را
بگیرد). البته آنها بعضا بحثشان بر سر این است که زن نباید غرور مرد را
بشکند و باید از او یک قهرمان بسازد. این صحیح است، اما نه اینکه بیایند و
تا این حد تأکید را از وظیفهی مهم مرد یعنی «احترام به زن» بردارند و
بدون ذکر آن به موارد دیگر بپردازند؛ در حالی که در روایات بسیاری مشاهده
میشود که احترام به زن، از وظایف مهم شوهر ذکر شده است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
«من
اتّخذ زوجة فلیکرمها»؛ کسی که زنی را به همسری برمیگزیند، بر وی واجب است
که او را احترام کند. (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۴)
همچنین امام جعفر صادق (علیه السلام) نیز در بخشی از روایتی، چنین جملهای فرمودهاند. (بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۴.۳)
امام سجّاد (علیه السلام) در بیان حقوق زن بر شوهر میفرمایند:
حق
همسر تو آن است که بدانی خدا او را مایهی آرامش و الفت تو قرار داده و
این را از جمله نعمتهای بزرگ خدا بشماری و از این رو او را احترام کرده و
نسبت به او مهربان باشی. (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۵)
برایم
جای تعجب است که چطور مسئلهی مهم احترام شوهر به زن، از سوی برخی
کارشناسان مربوطه اینقدر نادیده گرفته میشود، و فقط بر مهربان بودن مرد
نسبت به همسر تأکید دارند؛ در حالی که واقعیت این است که محبت بدون احترامی
که در شأن زن باشد، به هیچ وجه کافی نیست و هرگز آن فایدهای را که باید
داشته باشد، ندارد. احترام (در حد بسیار)، شرط لازم و اساسی است و به نظر
من مهمترین وظیفهی مرد نسبت به زن، در درجهی اول احترام است و در کنار
آن محبت و مهربانی.
به هر حال، یک حقیقت وجود دارد و آن اینکه زن
به دلیل ویژگیهای زن بودنش قابلیت احترام بیشتری دارد و هر مردی که فطرت
خود را بیدار نگاه داشته باشد، این حقیقت را در درون خود مییابد. همانطور
که از برخی روایات هم استفاده میشود، احترام به زنان از نشانههای بالا
بودن سطح انسانیت مردان است (نقل به مضمون). پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و
آله و سلّم) میفرمایند: «فقط انسانهای بزرگوار زنان را گرامی میدارند.»
(نهجالفصاحه، ح ۱۵۲۰)
زن مانند گوهری است که مرد برای خود
میپسندد و باید قدر این گوهر را دانسته و ارزشش را بشناسد و او را گرامی
بدارد. بهطور خلاصه، اگر مردان همواره موقعیت خاص و شأن بالای زن خود را
بشناسند، و با حالت شکوه و احترامی که شایستهی زن است، به او بنگرند (که
همهی اینها بسته به میزان انسانیت در مرد است و عمل به آنها برای مردان
سخت نیست؛ بلکه مطابق با فطرت آنهاست)، زنان نیز در این شرایط که در
جایگاه واقعی خود قرار گرفتهاند، به خودی خود وظایف بیشمار خود را در
مقابل همسر به بهترین شکل ممکن و بدون هیچ توقعی از او انجام میدهند، و در
این حالت است که همه چیز در جای خود قرار میگیرد.
این بحث حتی
درمورد آنهایی که هیچ بویی از انسانیت نبردهاند، جواب میدهد. البته یک
زن مؤمن و برخوردار از انسانیت، حتی در صورتی که همسر او هیچ یک از وظایفش
را در مقابل او انجام ندهد، باز هم وظایف بیشمار خود را در مقابل همسر به
بهترین شکل ممکن به انجام میرساند.