امیر نشین کوچک سرشار و از نفت قطر، سال های طولانی شریک مطمئن امریکا در خاورمیانه بود و بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه نیز در این کشور احداث شد.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از شبکه العالم، روزنامه انگلیسی ایندپندت در تحلیلی با عنوان " روی گرداندن قطر از جهان عرب برای روی آوردن به دنیای جدید"، دیدگاه قطر نسبت به کشورهای همسایه خود و نوع برخورد این کشور با جهان عرب جدید و تاثیر آن بر روابط محکم این کشور با آمریکا را بررسی کرد.
این روزنامه نوشت: امیر نشین کوچک سرشار و از نفت قطر، سال های طولانی شریک مطمئن امریکا در خاورمیانه بود و بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه نیز در این کشور احداث شد. از طرفی، این کشور کوچک سدی دیپلماتیک بر ضد ایران بود که برای سرنگون کردن رهبران لیبی و سوریه نیز تلاش کرد.
دو سال پس از بهارعربی، شهرت قطر به عنوان شریک امریکا و میانجی بی طرف در منطقه، کاملا از بین رفت و اقدام این کشور در تجهیز و تقویت نسل جدید اسلام گراهای تندرو در مناطق مختلف خاورمیانه و هم چنین تبدیل تدریجی برخی سیاستهای این کشور به درگیری مستقیم با منافع امریکا؛ دیدگاه این کشور نسبت به منطقه را زیر سئوال برد.
این روزنامه، این سئوال ها را پیچیده و پاسخ به آنها را دشوار ارزیابی کرد و علت این مساله را اصرار قطر بر حفظ نفوذ خود در غرب دانست و نوشت: قطر سعی کرد با حمایت از دانشگاه های غربی و مراکز پژوهشی نظیر دانشگاه جورج تاون و موسسه بروکینگز، به رشد دیدگاه های غربی با محوریت آینده خاورمیانه و نقش قطر در آن کمک کند.
یک دیپلماتیک برجسته عرب که خواست نامش فاش نشود نیز در پاسخ به سئوال برخی ناظران مبنی بر اینکه قطر دقیقا چه نقشی دارد، گفت: به اعتقاد من این مساله بسیار پیچیده است، اما دولت قطر روابط محکمی با کشورهای خلیج [فارس] دارد.
ایندیپندنت در ادامه تحلیل خود نوشت: قطر برای این که خود را به عنوان کشوری در خدمت منافع عمومی ملت ها معرفی کند، صدها میلیون دلار برای برقراری صلح در دارفور و سودان، میزبانی شورشیان مسلح و پناهندگان، اسکان رهبران قبائل در هتل های گران قیمت دوحه برای برگزاری مذاکرات در لبنان هزینه کرد و به خاطر میانجی گری ماهرانه خود مورد تحسین محافل بین المللی نیز قرار گرفت و هم چنین دولت ملی لبنان (شامل حزب الله طرفدار ایران و احزاب طرفدار غرب) را نیز تقویت کرد.
به نوشتۀ انديپندنت، قطر روابط پيچيده اي با ايران دارد، اين كشور در سال 2010 با ايران توافقنامه نظامي امضا كرد و روابط خود را با هم پيمانان سنتي ايران و با حماس و حزب الله حفظ كرد، اما ناگهان اقدام به تلاش براي كاهش نفوذ ايران كرد و به پشتيباني نظامي از مخالفان سوريه براي براندازي نظامي پرداخت كه نزديك ترين هم پيمان به ايران به شمار مي رود.
ابراهيم جمباري ديپلمات سابق نيجريه اي كه بيش از 12 بار هنگام مذاكرات صلح دارفور به دوحه سفر كرده، مي گويد: قطر مي خواهد به عنوان بازيگر اصلي بسيار مهم درنظر گرفته شود كه مورد احترام قرار مي گيرد و آماده برقراري صلح در ديگر كشورهاست ولي اين امر حساس و بسيار سخت به نظر مي رسد؛ شيوه برخورد قطر با اين مسائل به پتانسيل سياسي اين كشور وابسته است، ولي تحليلگران مي گويند كه قطر به دليل حمايت از بازيگراني مشخص در روند بهارعربي، بسياري از اعتبار خود را به عنوان ميانجي بي طرف از دست داد.
به عنوان نمونه در ليبي، قطر از نخستين كشورهايي بود كه جنگنده ها را براي حملات ناتو عليه قذافي فرستاد، ولي پس از سرنگوني قذافي در حمايت از گروه هاي اسلامي براي در دست گرفتن دولت انتقالي ليبي زیاده روی كرد.
ابراهيم دباشي نماينده ليبي در سازمان ملل نیز معتقد است: قطر از گروههاي مشخصي در ليبي حمايت مي كرد ولي اين گروهها از حمايت مردمي برخوردار نبودند،...گروه اصلي كه مورد حمايت آنها بود هيچ كرسي در جمعيت ملي ليبي به دست نياورد، به گمان من ليبيها نسبت به دخالتهاي خارجي در كشورشان بسيار حساسند و معتقدم كه قطري ها نيز اينك متوجه اين مساله شدند.