کد خبر: ۱۱۴۸۹۲
تاریخ انتشار:

سوال: چرا مرغ از خیابان رد شد؟


>>>>ــ ارسطو : طبیعت مرغ اینست که از خیابان رد شود.

>>>>ــ مارکس : مرغ باید از خیابان رد میشد. این از نظر تاریخی اجتناب ناپذیر بود.

>>>>ــ خاتمی : چون میخواست با مرغهای آن طرف خیابان گفتگو بکند.

>>>>ــ نیچه :چرا که نه؟

>>>>ــ فروید : اصولاً مشغول شدن ذهن شما با این سؤال نشان میدهد که به نوعی عدم اطمینان جنسی دچار هستید. آیا در بچگی شصت خود را می مکیدید؟

>>>>ــ داروین : طبیعت مرغ را برای این توانمندی ردشدن از خیابان انتخاب کرده است.

>>>>ــ همینگوی : برای مردن. در زیر باران.

>>>>ــ اینشتین : رابطه ی مرغ و خیابان نسبی است.

>>>>ــ سیمون دوبوار : مرغ نماد زن و هویت پایمال شده اوست. رد شدن از خیابان در واقع کوشش بیهوده ی او در فرار از سنتها و ارزشهای مردسالارانه را نشان میدهد.

>>>>ــ پاپ اعظم : باید بدانیم که هر روز میلیونها مرغ در مرغدانی می مانند و از خیابان رد نمیشوند. توجه ما باید به آنها معطوف باشد. چرا همیشه فقط باید درباره مرغی صحبت کنیم که از خیابان رد میشود؟

>>>>ــ صادق هدایت : از دست آدمها به آن سوی خیابان فرار کرده بود غافل از اینکه آن طرف هم مثل همین طرف است، بلکه بدتر.

>>>>ــ شیرین عبادی : نباید گمان کرد که رد شدن مرغ از خیابان به خاطر اسلام بوده است. در تمام دنیا پذیرفته شده که اسلام کسی را فراری نمیدهد.

>>>>ــ روانشناس : آیا هر کدام از ما در درون خود یک مرغ نیست که میخواهد از خیابان رد شود؟

>>>>ــ نیل آرمسترانگ : یک قدم کوچک برای مرغ، و یک قدم بزرگ برای مرغها.

>>>>ــ حافظ : عیب مرغان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت، که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت.

>>>>ــ بیل کلینتون : من هرگز با مرغ تنها نبودم.

>>>>ــ ناصرالدین شاه : یک حالتی به ما دست داد و ما فرمودیم ازخیابان رد شود. آن پدرسوخته هم رد شد.

>>>>ــ سهراب سپهری : مرغ را در قدمهای خود بفهمیم، و از درخت کنار خیابان، شادمانه سیب بچینیم.

>>>>ــ طرفدار داستانهای علمی تخیلی: این مرغ نبود که از خیابان رد شد. مرغ خیابان و تمام جهان هستی را به عقب راند.

>>>>ــ اریش فون دنیکن : مثل هر بار دیگر که صحبت موجودات فضاییست، جهان دانش واقعیات را کتمان میکند. مگر آنتن های روی سر مرغ را ندیدید؟

>>>>ــ سعدی : حکایت آن مرغ مناسب حال توست که شنیدم که در آن سوی خیابان و در راه بیابان و در مشایعت مردی آسیابان بود وی را گفتم: از چه رو تعجیل کنی؟ گفت: ندانم و اگر دانم نگویم و اگر گویم انکار کنی.

>>>>ــ رنه دکارت: از کجا میدانید که مرغ وجود دارد؟ یا خیابان؟

>>>>ــ لات محل : به گور پدرش میخنده هیشکی نمتونه تو محل ما ازخیابون رد بشه.

>>>>ــ بودا : با این پرسش طبیعت مرغانه ی خود را نفی میکنی.

>>>>ــ پدرخوانده : جای دوری نمیتواند برود.

>>>>ــ فروغ فرخزاد: آه آه از خیابانهای کودکی من، هیچ مرغی رد نشد.

>>>>ــ ماکیاولی : مهم اینست که مرغ از خیابان رد شد. دلیلش هیچ اهمیتی ندارد. رسیدن به هدف، هر نوع انگیزه را توجیه میکند.

>>>>ــ پاریس هیلتون : خوب لابد اونور خیابون یه بوتیک باحال دیده بوده.

>>>>ــ فردوسی پور : چه میـــــــــکــنه این مرغه!

>>>> - بی بی سی فارسی: عبور مرغها از خیابان که در جامعه امروز ایران به یک مشکل بزرگ تبدیل شده است موضوع برنامه بعدی ما خواهد بود با ما تماس بگیرید.

>>>>ــ احمدی نژاد :كدوم مرغ؟؟؟

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین