بولتن نيوز: بزرگترين و مهمترين اعمال و كارها اگر در زمان خود انجام نشوند، هيچ فايدهاي ندارند. «زمانشناسي» موضوع مهمي است كه حتي در آموزههاي ديني نيز بر آن تأكيد بسيار زيادي شده است. در روايتي از امام صادق (ع) نقل شده كه «علی العاقل ان یکون عارفاً بزمانه»: بر هر خردمندي لازم است كه زمان خویش را بشناسد. در جايي ديگر نيز ايشان میفرمایند: «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس.»: هر کس عالم به زمانش باشد مورد هجوم حوادث ناگوار قرار نمی گیرد.
دكتر شريعتي در باب «زمانشناسي» و ارتباط آن با واقعهي عاشورا جملاتي دارد كه به زيبايي اين موضوع را بيان كرده است. او ميگويد:
«حسین یک درس بزرگتر از شهادتش هم به ما داده است، و آن نیمه تمام گذاشتن حج و به سوی شهادت رفتن است؛ حجی که همه اسلافش، اجدادش، جدش و پدرش برای احیای این سنت، جهاد کردند. این حج را نیمه تمام میگذارد و شهادت را انتخاب میکند؛ مراسم حج را به پایان نمیبرد، تا به همهي حجگزاران تاریخ ، نمازگزاران تاریخ، مومنان به سنت ابراهیم، بیاموزد که اگر "امامت" نباشد، اگر "رهبری" نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانهي خدا، با خانه بت، مساوی است.
در آن لحظه که حسین، حج را نیمه تمام گذاشت و آهنگ کربلا کرد، کسانی که همچنان به طواف – در غیبت حسین – ادامه دادند، مساوی هستند با کسانی که در همان حال، بر گرد کاخ سبز معاویه در طواف بودند. زیرا شهید که حاضر است، در همهي صحنههای حق و باطل، در همهي جهادهای میان ظلم و عدل، شاهد است، حضور دارد، میخواهد با حضورش این پیام را به همهي انسانها بدهد که: وقتی در صحنه نیستی، وقتی از صحنه حق و باطل زمان خویش غایبی، هر کجا که خواهی باش!
وقتی در صحنهي حق و باطل نیستی، وقتی که شاهد عصر خودت و شهید حق و باطل جامعهات نیستی، هر کجا که میخواهی باش؛ چه به نماز ایستاده باشی و چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکی است.»
بنابراين عملي مطلوب و درست و در خور تحسين است كه در وقت خود و «به موقع» انجام شود. بزرگترين و بهترين كارها اگر در آن موقعي كه بايد انجام شوند، انجام نشوند، به يقين آن اثر و بازتابي را كه بايد داشته باشند نخواهند داشت. رهبر انقلاب به كرّات، مردم و بهخصوص جوانان را به مسألهي «زمانشناسي» هشدار دادهاند. براي مثال ايشان در ديدار سال 89 خود با بسيجيان استان قم، از سه شاخصهي مهم بسيج يعني «بصيرت»، «اخلاص» و «عمل» سخن گفته و فرمودند:
«عنصر سوم، عمل بههنگام و بهاندازه است. لحظهها را بايد شناخت. اگر چنانچه انسان وقتشناس نباشد، نداند كدام كار را در كجا بايد انجام داد، ممكن است خطاهاى بزرگى از انسان سر بزند.»
نمونهي بارز اين سخن در تاريخ صدر اسلام، قيام مختار و قيام توابين است. با اينكه قيام مختار در جهت خونخواهي اهل بيت(ع) و عليه دستگاه ظلم و جور اموي بود اما چون در آن زماني كه بايد اين كار انجام ميشد صورت نگرفت، آن نتيجهاي كه بايد ميداد را نداد. اگر چه از حيث ظاهر، مختار موفق به كشتن قتلهي امام حسين(ع) شد اما در نهايت، هم منجر به شكست شد و هم آن اثري كه بايد در جامعه بر جاي ميگذاشت، نگذاشت.
قيام توابين نيز از همين زاويه مورد نقد قرار ميگيرد. با اينكه قيام توابين به رهبري اشخاصي چون سليمان بن صرد خزاعي به لحاظ كمّي و تعداد نيروي انساني كه شهيد شدند، جندين برابر شهداي كربلا بودند اما آن هم به دليل «بههنگام» نبودن، فايدهي چنداني نداشت.
نتيجه آنكه قيام عاشوراي حسين بن علي (ع) چون در وقت مناسب و به هنگام انجام شد، مبدّل به مبدأ جديدي در تاريخ جهان اسلام و سرآغاز مبارزهي با جور و بيعدالتي و ظلم تا هميشهي تاريخ ميشود، و اما قيام مختار و قيام توابين در حد يك قيام كوچك باقي ماندند.
از سويي ديگر، حتي اگر عمل در موقع مناسب هم انجام شود اما به تعبير رهبر انقلاب، «به اندازه» نباشد باز هم كارايي لازم را نخواهد داشت. كم و زياد، شدت و حدت، و افراط و تفريط به يك اندازه در ضربه زدن به يك عمل مطلوب دخالت دارند. كه معصوم (ع) ميفرمايد: «لا تري الجاهل الا مفرط او مفرّط». پيامد افراط، «عملزدگي» و عدم عقلانيت و به كارگيري از روشهاي صحيح و منطقي و اصولي عمل است، و پيامد تفريط هم، «انزوا» و انفعال. سمّ مهلك و كشندهي هر فرد و گروه و انديشهاي افراط و تفريط، يا عملزدگي و انزوا است.
در طول اين سي و اندي سال از پيروزي انقلاب اسلامي، مردم ايران بارها و بارها نشان دادهاند كه به درستي «زمانه»ي خود را ميشناسند و در خطوط كلي و شناخت جبههي دوست از دشمن دچار خطا و اشتباه نميشوند. مصداق عيني اين مسأله را ميتوان در حماسه 40 ميليوني «نه دي 88» ملاحظه كرد.
در آن روز، مردم ايران ثابت كردند كه پشت سر «حسين زمان» خود، آماده مبارزه و جهاد عليه دشمنان هستند و در اين راه از هيچ اقدامي كوتاهي نخواهند كرد. براي همين بود كه امام خميني(ره) اين مردم را بهتر از مردم دوران رسولالله (ص) معرفي كردند. مردم ايران به خوبي ميدانند كه:
«آنهایی که حسین را تنها گذاشتند و از حضور و شرکت و شهادت غایب شدند، اینها همه با هم برابرند؛ هر سه یکیاند: چه آنهایی که حسین را تنها گذاشتند تا ابزار دست یزید باشند و مزدور او، و چه آنهایی که در هوای بهشت به کنج خلوت عبادت خزیدند و با فراغت و امنیت، حسین را تنها گذاشتند و از دردسر حق و باطل کنار کشیدند و در گوشه محرابها و زاویهي خانهها به عبادت خدا پرداختند، و چه آنهایی که مرعوب زور شدند و خاموش ماندند. زیرا در آنجا که حسین حضور دارد – و در هر قرنی و عصری حسین حضور دارد! – هر کس که در صحنهي او نیست، هر کجا که هست، یکی است، مؤمن و کافر، جانی و زاهد، یکی است. این است معنی این اصل تشیع، که قبول هر عملی، یعنی ارزش هر عملی، به "امامت" و به" رهبری" و به" ولایت" بستگی دارد ! و اگر او نباشد ، همه چیز بی معنی است.»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
و بسیاری با ایشان نیامدند به خیال خودشان بطواف کعبه پرداختند و شیطان را سنگ زدند که آمده است شخصی بخواب دست شیطان را به سختی گاز می گرفت که از شدت درد بیدار گشت .
m/