به گزارش بولتن نیوز به نقل از خبرگزاری دولتی ترند آذربایجان، این حمام سرا بنا به گفته باستان شناسان مربوط به دوران شیروانشاهان است که حدود 1000 سال پیش در این مناطق (شیروان قفقاز) یک سلسله پادشاهی محلی بوده و از اواخر سده دوم تا اوایل سده دهم خورشیدی حکومت کردند.
مرکز شروانشاهان در گذشته شهر شابران (شاوران) بوده است. این سلسله در اوایل حکومت عباسیان تشکیل شد و چندین دوره شامل افرادی از اقوام مختلف بوده است و سرانجام در سال ۹۱۷ خورشیدی (۹۴۵ قمری) به دست شاه تهماسب یکم صفوی نابود شد.
شروانشاهان در دورهٔ سلجوقیان همچنان در قدرت خود باقی بودند و با پادشاهان آن سلسله رابطه داشتند و گاهی نیز مطیع و خراجگزار آنان میشدند. مهمترین دوره پادشاهی این سلسله عهد منوچهر دوم است که عنوان «خاقان اکبر» را داشت و با این وجود تابع سلجوقیان بود. این وضعیت تا پایان پادشاهی طغرل بن ارسلان آخرین پادشاه سلجوقی ادامه داشت و از این پس، پادشاهان شروان تابع و باجگزار سلاطین گرجی شدند و با آنان وصلت کردند.
هنگامی که جلالالدین خوارزمشاه بر آذربایجان تسلط یافت،
شروان مدتی خراجگزار او بود. همچنین شیخ جنید و شیخ حیدر در جنگ با شروانشاهان به
قتل رسیدند ولی شاه اسماعیل یکم صفوی انتقام آنها را از شروانشاهان گرفت و نواحی
شروان را به باد غارت داد. دولت این خاندان تا سال ۹۱۷ خورشیدی (۹۴۵ ه.ق.)
دوام داشت و در این سال به دست شاه تهماسب یکم صفوی نابود گردید.
کاوشگران در این منطقه مقادیر زیادی سکه های نقره و مسی که در شاماخی، گلستان، قابالا، گنجه، شابران و تبریز ضرب گردیده بودند کشف کرده اند، در این منطقه همچنین مقادیر زیادی جواهرات زینتی و ظروف سفالی که در تبریز و سایر شهرهای ایران ساخته شده اند بدست آمده است. همچنین کتیبه های بدست آمده در این کاوش باستان شناسان نشان از فرهنگ و تمدن عظیم ایرانی در این منطقه که در طول تاریخ بخشی از میهن پهناور عزیزمان بوده اند، دارد.
کشف این کتیبه ها خط بطلانیست بر تلاش هایی که توسط عده ای عوامل وابسته به خاندان علیف و با توطئه رژیم صهیونیستی به منظور تحریف تاریخ در این خطه صورت می گیرد.
خاندان دیکتاتور علیف با برنامه دیکته شده غربی-صهیونیستی در تلاش است با تحریف تاریخ و اعلام اینکه در گذشته نیز کشوری با همین نام در این خطه وجود داشته و سالیان سال حکومت نموده است، بذر تفرقه و داعیه همیشگی جدایی طلبی را در منطقه بیافکند.
علاوه بر این خاندان علیف نیز در تلاش است با تحریف تاریخ و تلقین این موضوع به مردم که در سالیان گذشته سلسله های پادشاهی همچون سلسله شروانشاهان در این منطقه حکومت نموده اند، حکومت موروثی خاندان دیکتاتور علیف را توجیه و بر مردم این کشور نماید.
غافل از اینکه امروز دیگر قرن چهارم میلادی نیست که حکومت های دست نشانده و موروثی با توسل به زر و زور بر مردم حکومت نمایند. و بر همگان روشن است که این مناطق(که 17 شهر قفقاز را شامل می شود) جزوی از میهن عزیزمان، 'ایران' بوده و طی معاهدات ننگین گلستان و ترکمنچای در دوران قاجاریه از ایران جدا شده اند.
گفته می شود 'سیدحسن موسوی' رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که برای شركت در اجلاس بین المللی راه ابریشم عازم باكوست در مذاکرات خود با دولت باکو، بازگشت این اشیای قیمتی به میهن عزیزمان را مطالبه خواهد کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
من خودم بارها گفته ام که هرچند مرزها دگرگون میشوند ولی میراث فرهنگی ملتها فراتر از مرزهای سیاسی است.
حتی خود نام آذربایجان از پارسی کهن آمده است که در نوشته های یونانی و لاتینی بخشی از تمدن ایرانی شناخته میشده است.
یکروزی آنها خودشان به آغوش میهنشان باز خواهند گشت.
مگه اینکه ابله باشیم یا پول تل آویو جون تو جیبمون قلمبه شده باشه!
بله در ایران در برابر 99 درصد از آثار مردمان بومی ایران 1 درصد هم آثار و نوشته های بیگانه یافت میشود درحالیکه در حکومت باکو و حتی ترکیه امروزی بیشتر آثار تاریخی و کتابهای یافت شده به بومی های اصلی غیر ترک همچون یونانی ها و عربها و ایرانی ها و سکاها و هتی ها و لیدیها و ... آن منطقه تعلق دارد که زبان و فرهنگشان هیچ خویشاوندی با زبان و فرهنگ امروزیشان نشان نمیدهد ، و درصد کمی (1 تا 5 درصد) از آن به تبارهای نوین که این منطقه ها را اشغال کرده ان همچون سلجوقی های عثمانی و اوغوز های اران تعلق دارد برای نمونه بیشتر ساختمانهای تاریخی استانبول در زمان امپراطوری بیزانس(روم شرقی) ساخته شده اند .
-نام ایران و شهرهای مهم ایران همگی نامهایی از زبانهای بومی ایرانند درحالیکه نام شهرهای مهم حکومت باکو و ترکیه همگی یا ایرانی اند یا یونانی برای نمونه نام خود آذربایجان نامی ایرانی بگفته همه تاریخ نویسان کهن است ، و استانبول/قسطنطنیه ، ازمیر وان،آنکارا ونیز آناطولی همگی ریشه یونانی و یا قومهای غیر ترک بومیهای اصلی آناطولی را دارند.
- کتابهای و نوشته های یافته شده در ایران از گذشته های دور همگی با زبانی رسمی کشورمان خویشاوندی نشان میدهد در حالیکه هیچ نوشته ترکی نه در اران (حکومت باکو) و نه در آناطولی (ترکیه امروزی) تا پیش از پانصد سال پیش پیدا نمیشود بلکه همه نویسندگان اران -قفقاز همانند دیگر جایهای تمدن ایران به فارسی دری کتاب نوشته اند همچون خاقانی شروانی و نظامی گنجوی و هزاران نویسنده دیگر که استاد محمد امین ریاحی دانشمند ایرانی -آذری در پیشگفتار کتاب نزهت المجالس به آنها یاد آور شده اند ،
-ما برای عربها و ترکها و دیگران احترام داریم ولی من درنیافتم که شما اینکه "اقلیت فارس که ریشه ای عربی دارد .." را از کدام سند علمی میگویید ،اما ایران همچون دیگر ملتها با دیگر تبار ها آمیخته است و این هیچ عیبی ندارد مهم اینست که ما به آنچه هستیم افتخار میکنیم و مانند دیگرانی(کشور ترکیه نوین) نیستیم که سالهاست با التماس و سر افکندگی آرزوی پیوستن به اروپا را دارند چون از هویت خود شرم دارند .
-از نام ایران و باشندگان این سرزمین بارها در نوشته های تاریخ نویسان یونانی و عرب و رومی و سریانی و چینی .. و حتی در انجیل عهد عتیق یاد شده است در حالیکه بیشتر همسایگانمان به دلیل نبود سند تاریخی برای هویتشان مجبورند خودشان تاریخسازی "من- درآوردی" بکنند .
اگر شما ایرانی هستید به خود بیایید و گول بیگانگان ایرانستیز را نخورید.
-
من برای ترکزبانان(خویشاوندان خودم) احترام بسیاری قائلم ولی باید بگویم که:
بر پایه بررسی زبانشناسان هیچ خویشاوندی میان زبان سومری و ترکی وجود ندارد بلکه همه زبانشناسان بر این باورند که زبان ترکی به گروه زبانهای آلتایی (که ناحیه ای در کنار مغولستان امروزی است )وابسته اند در حالیکه زبان سومری زبانی ایزوله بوده است به این معنی که با هیچ زبان دیگری همخوانی نشان نمیدهد (همچون عیلامی و باسکی و اتروسکانی و کاسپی و..)
-کتیبه اورخون که شما از آن یاد کردید اگر مطالعه درستی داشتید ، در مغولستان( دره اورخون در شرق آسیا در نزدیکی مغولستان است) و ربطی به آذربایجان و حتی آسیای مرکزی ندارد ،و در هیچ نوشته تاریخ نویسان پیشین و در کتابهای مقدس منطقه نامی از ترکان در این منطقه برده نشده است البته ترکهای راستین از شرق آسیا به این منطقه کوچیدند و بر گفته بسیاری از دانشمندان که بسیاری از آنها خود ایرانی- آذری بوده اند زبان آذری باستان گویشی ایرانی و همخویشاوند فارسی دری بوده است(همچون تالشی و تاتی که از بازمانده های زبان آذری اند ) که در سده های 12 تا 15 میلادی آرام آرام با یورش سلجوقیان و غز ها ترکزبان شده است برای همین نامهای شهرهای بزرگ این منطقه همه گواه ایرانی بودنشان دارد
-باید دانست که ترک زبان و یا فارس زبان بودن دلیلی بر این نیست که گویندگانش از دید ژنتیکی هم فارس و یا ترک باشند برای نمونه هزاره های افغانستان فارس زباننند ولی ریشه شان مغولی -اویغوری است و یا فرمانروایان ترکنژاد هند در سده های پیشین که فارسی زبان و دوستدار فرهنگ ایرانی بوده اند از طرف دیگر بسیاری از ترکهای آناطولی از دیدگاه ژنتیکی یونانی و کرد و ارمنی اند و در ضمن بر پایه پژوهشهای دانشمند ایرانی-آذری در اینگلیس (آقای بناب) همه مردمان ایران با وجود گویشهای فراوانشان همانندی ژنتیکی دارند .
شما بهتر است مطالعه بیشتری بفرمایید و تنها ادبیات پانترکان را ملاک نشمارید.
و ما در اصل همه انسانیم و آفریدگان خداییم.
در هزاره های بعدی ، گروههای زیادی از این ترک ها به مناطق جنوبی و شرقی مهاجرت می کنند ، از جمله اقوامی موسوم به دیلینگ و تیله که به گفته مورخان چینی نیاکان ترکان شرقی بودند و در ۴۰۰۰ سال قبل به شمال چین می رسند و مورخان چینی این اقوام را مهاجم و کوچ رو و مردمانی مو قرمز و چشم سبز معرفی کرده اند . همچنین گروههای زیادی از ترکان در ۴۰۰۰ سال قبل از شمال دریای سیاه وارد قفقاز و شمالغرب ایران می شوند که مورخان مختلف و همچنین یافته های باستانشناسی در تبریز و اردبیل و مشکین شهر ارتباط فرهنگی و نژادی این اقوام با ترکان شرقی ( اقوام دیلیین و تیله ) را نشان می دهد .
اقوام موسوم به توریزی ( تبریزی) ، کیمری ، مادی و سکایی که وارد شمالغرب ایران شده اند بنابه نوشته مورخان بی طرف، ترک بوده اند که در ذیل آورده می شود :
آتیلا فرمانروای هون ها ، بنابه گفته مورخان رومی ، خودش را فرمانروای ماد ها می خوانده است .
ماد ها خود را اگری یا اغوری یا اوری می خواندند و منظورشان همان ترکان اغور می باشد . پانفارس ها این کلمه را با جعل آریایی کرده اند !!!
ابن فضلان ، سیاح و جهانگرد عرب ، بلغار های شمال روسیه را بازماندگان مادها نامیده است .
در کتاب التیجان که به زمان معاویه نوشته شده است ، آذربایجان صراحتاً سرزمین ترک ها معرفی شده است و در همین کتاب ، آذربایجان تا زمان منوچهر پیشدادی نیز باز سرزمین ترک ها نامیده شده است .
قاضی بردج مورخ ترک بلغار ، کیمری ها را هون های سرخ و شعبه ای از ترکان اغور دانسته و زبان تورانی را دقیقاً زبان ترکی آذربایجانی دانسته است .
کاشغری نویسنده دیوان لغت الترک ، سکا ها را ترک دانسته و تقریباً تمامی مورخان بیزانسی (روم شرقی )، ترک ها را همان سکا ها دانسته اند .
مورخان گرجی از مواجه اسکندر با “بون ترک ها” در قرن ۴ پیش از میلاد در جنوب قفقاز و شمالغرب ایران سخن گفته اند .
مورخان عرب در صدر اسلام از جنگ مسلمانان در عراق با ترکان بانقلی و قرارداد صلحشان گفته اند حتی قبل از جنگ با ساسانیان .
متاسفانه جریان پانفارس سعی در جعل تاریخ و فارس سازی مردم ایران دارد و با جعل و سانسور و تحریف و وارونه نویسی تاریخ قصد دارد به اهدافش برسد .
اسامی تورانیان با اقوام ترک تطابق دارد مانند پشنگ : ترکان پچنگ ، گرگسار : باشقورد و …
خداوکیلی،رفتی به یکی از این منابعی که نوشتی سر بزنی ،یا اینکه هرچی تو وبلاگ های پانترکی نوشتن ،کپی کردی.کدوم فارسی تاریخ ایران رو نوشته؟تاریخ ایران رو مورخین یونانی و انگلیسی و روسی و... نوشتن.شما تو یوتیوب سرچ کن ایلبر اورتایلی و گوک ترک ببین چی میبینی.بنده خدا دانشمندان خود ترکیه مثل ایلبر اورتایلی و جلال شونگر هم چرندیات پانترک ها رو قبول ندارن.عزیز من بعداز اسلام،حکومت همیشه دست ترک ها بوده تو ایران،ولی فقط شاهکارهای زبان فارسی تو چهارگوشه ایران داشتیم.کدون فارسی تو قدرت بوده که بخواد تاریخ جعل کنه.
جعلیات پانترک ها صدای خیلی از شرقشناس ها رو در آورده.میتونی سرچ کنی مینورسکی و پانترک تا بهت ثابت شه