وطن امروز:
نيكل
داو: خاورميانه هميشه محل منازعات گوناگون بوده و اكنون هم نوعي از منازعه
قدرت در خاورميانه جريان دارد؛ رقابتي پنهاني ميان 2 دولت كه فراتر از جنگ
مخفي آنها درباره اختلافنظرهاي ايدئولوژيك، استراتژيها و حتي
تاكتيكهاست. اين 2 بازيگر اصلي كه در حوزههاي مختلف در مواجهه با يكديگر
قرار دارند، ايران و عربستانسعودي هستند. به واقع تفاوتهاي هويتي، منشأ
رقابت ميان اين 2 قدرت برتر منطقهاي در خاورميانه است؛ رقابتي كه در حال
حاضر در عرصه بحران سوريه و نتايج آن، بروز و ظهور يافته است.
به نظر هيلاري لورت، تحليلگر ارشد سابق كاخ سفيد كه درباره مسائل
خاورميانه كار ميكند و مسؤوليتهاي مختلفي در دپارتمان دولتي ايالات متحده
و شوراي امنيت ملي برعهده داشته است، سوريه به عرصه تقابل 2 نوع قدرت نرم و
سخت بدل شده كه قدرت نرم از جانب تهران اعمال ميشود.
همواره ما از ديدگاه يك كشور ميليتاريستي به ايران نگاه میکنیم در
حالي كه پيام ايران درباره سوريه نهتنها ميليتاريستي و مبتني بر رويكردهاي
نظامي نيست كه كاملا روشن و واضح است. راهكار ايران درباره سوريه برگزاري
يك انتخابات آزاد و در عين حال عادلانه است؛ درست مانند سناريويي كه در
مصر، افغانستان و عراق هم به اجرا گذاشته و محقق شد.
اما درباره عربستانسعودي لورت معتقد است سعوديها از وضع موجود و
جايگاه كنوني خود در نظام بينالملل ناراضي هستند و اين نارضايتي را از
طريق حمايت مالي و پرورش گروههاي بنيادگرا و سلفي بروز ميدهند.
عربستانسعودي از گروههاي شبهنظامي متحد القاعده حمايت ميكند تا جايي كه
حتي برای كشتار مسلمانان ديگر هم بيتمايل نیستند.
ايران اما متنفذترين كشور مسلمان شيعه و در عين حال دولتي غيرعرب است
كه با دولت سوريه و شخص بشار اسد اتحادي استراتژيك دارد. در مقابل،
عربستانسعودي كشوري با اكثريت سني است كه از روابط تنگاتنگي با ايالات
متحده برخوردار است و گروههاي مخالف دولت سوريه را حمايت ميكند.
اما تنشها در روابط ايران و عربستان بر سر سوريه، خيلي زود خود را
نشان داد. در همين ماه وقتي كه سعيد جليلي، مقام ارشد امنيتي ايران با بشار
اسد ملاقات داشت، تاكيد كرد ايران اجازه نخواهد داد محور مقاومت كه سوريه
يكي از اصليترين اركان آن است، به هر دليلي درهم شكند. منظور جليلي از
محور مقاومت به طور اخص، ايران، حزبالله، سوريه و حماس بود. به باور خانم
لورت 2 نكته بسيار مهم كه ايران درباره سوريه بر آن تاكيد ميورزيد، فشار
برای آتشبس در سوریه به مدت
3 ماه منتهي به ماه رمضان و همچنين برگزاري انتخابات آزاد و عادلانه
بود. به واقع جمهورياسلامي معتقد است اگر يك كشور انتخابات آزاد و عادلانه
داشته باشد، ميتواند خطمشيها و سياستهاي مستقل خود را كه تامينكننده
منافع آن كشور است، تعقيب و تحصيل كند. ايرانيها بر اين باورند كه اگر
سياستهاي دمشق مستقل و فارغ از دخالتهاي خارجي دنبال شود، سوريه به طريق
اولي اشتياقي به دنبالهروي از سياستهاي غرب و ايالات متحده نخواهد داشت.
لورت معتقد است ايران ميتواند سياست حمايت از انتخابات شفاف و عادلانه در
سوريه را آن هم در شرايطي كه اغلب جمعيت اين كشور را اهل تسنن و نه شيعيان
تشكيل ميدهند، به كار بندد اما حمايت ايران از اين سياست لزوما به اين
خاطر نيست كه تهران معتقد است جانشين اسد از حاميان ايران و شيعيان خواهد
بود بلكه سياستمداران ايراني به درستي دريافتهاند كه در جريان يك انتخابات
شفاف و عادلانه، جانشين بشار اسد نميتواند علاقهاي نسبت به همگرايي
استراتژيك با آمريكا يا اتحاد با اسرائيل از خود بروز دهد. چنين تمايلي
بيترديد در تقابل كامل با ديدگاهها و تاريخ سوريه است و به تقابل
ناخودآگاه ملت و دولت جديد منجر ميشود. همين نوع نگاه براي ايران يك
مجموعه دستاورد ژئوپلتيك به همراه داشته است. با اين حال خانم لورت بر اين
باور است كه عربستانسعودي از قدرت مانوري مشابه ايران برخوردار نيست. صحبت
از آتشبس يا انتخابات شفاف و منصفانه از جانب سعوديها اساسا سالبه به
انتفاي موضوع است. سعوديهايي كه خود انتخابات شفاف و عادلانه در كشورشان
ندارند و نميتوانند و نميخواهند داشته باشند، نميتوانند از برگزاري
همهپرسي در سوريه دم بزنند.
با اين حال لورت اضافه ميكند سعوديها در سوريه منافع شخصياي دارند
كه روي آنها حساب ويژهاي باز كردهاند. سعوديها ميدانند در سوريهاي كه
با دولتي هدايت ميشود كه منافع ملي كشور خود را مد نظر دارد، ذينفع
نيستند. از نظر سران سعودي آنچه منافع عربستان را تامين ميكند، وجود رهبري
در دولت سوريه است كه مجري منافع سعوديها باشد و خواستههاي آنها را
اعمال كند و خواسته آنها چيزي جز مقابله با ايران و نفوذ جمهورياسلامي در
منطقه نيست. به نظر خانم لورت، از اوضاع ژئوپلتيك هم كه بگذريم، تفاوتهاي
هويتي هنوز ادامه دارد و در حال گسترش است و عربستانسعودي هم بر آتش اين
اختلافات فرقهاي ميدمد. سعوديها ميخواهند اين تصوير را از ايران به
اذهان جهان اسلام متبادر کنند كه ايرانيها به اصول و اعتقادات اسلامي
پايبند نيستند و به استقلال و مليگرايي گرايش دارند. اما خواسته سعوديها
به همينجا هم ختم نميشود، سران عربستان ميخواهند ايرانيان در منطقه به
عنوان شيعه، فارس، غيرعرب، غيرسني و افرادي كه هيچ كوششي در راه دموكراسي و
آزادي از خود نشان نميدهند، شناخته شوند. آنها در تلاشند هرچه سريعتر
نگاههاي فرقهگرايانه و تنگنظرانه خود را به همه منطقه تسري دهند. به
واقع پيام سعوديها اين است كه شيعيان در امور مربوط به اعراب نفوذ
كردهاند و جوامع و دولتهای سني را تحت سيطره خود قرار دادهاند.
به باور لورت، سعوديها شيعيان را به چشم گروهي مرتد مينگرند كه نه
اعتقادي دارند و نه عرب هستند. برخي گروههاي سني هم با شدت و حدت اين
اعتقاد را دارند و عربستان هم با صرف هزينهها و ارقام نجومي و كمكهاي
تسليحاتي از آنها حمايت ميكند.
اين رفتارهاي سعوديها در خريدهايشان هم نمود پيدا ميكند. طبق گزارش
خريد عربستانسعودي، اين كشور در سال گذشته تنها از آمریکا، 6 برابر همه
بودجه دفاعی ایران تسليحات نظامي خريداري كرده است. اما به گفته لورت،
ايران نه گلوله خريده، نه اسلحه و نه تانك كه اساسا كسي هم اينها را به
ايران نميفروشد. ايرانيها ميخواهند در اين زمينهها هم مانند بسياري از
حوزههاي ديگر مستقل باشند و پولي را كه براي بودجه دفاعي كنار ميگذارند
صرف توليدات نظامي بومي ميكنند. آخرين سلاحهاي آمريكايي مطابق گزارش
سعوديها، جتهاي جنگنده F15 و بالگردهاي آپاچي و بلاك هاوك بوده است.
اينها به اين معنا هستند كه درك وضع تنش در خاورميانه ارزش موشكافي
بسيار براي آمريكا و ديگر بازيگراني دارد كه تحولات منطقه را دنبال ميكنند
تا بدانند چگونه بايد درباره مسائل امنيتي از طرفي و پرونده هستهاي ايران
از طرف ديگر ايفاي نقش كنند. خانم لورت معتقد است در شرايطي كه ما تصور
ميكنيم ايران كشوري پرخاشجو و منازعهطلب است، جمهوري اسلامي از سال 1979
(پيروزي انقلاب اسلامي در ايران) هيچ كشوري را به حمله تهديد نكرده است. به
واقع نزاع امروز، جنگ ميان 2 گفتمان است و ايراني كه پيشگام و حامي گفتمان
آزادي است در تقابل با سعوديهايي قرار دارد كه با همه توان به جنگ گفتمان
یاد شده آمدهاند.
ترجمه: حسين ميزان