طي چند سده اخير، پيوست سياست هاي
راهبردي و تصميم گيري حساس و مهم آمريكايي ها در پهنه مسايل سياسي دروغ و فريبكاري
بوده است.
نكته قابل اعتنا در اين ميان آن است كه هر چند دامنه اين دسيسه ها و دروغ ها بر
مدار مردم فريبي قرار داشته اما آمريكايي ها همواره از طريق پروپاگاندا در شيپور
فريب حمايت از ملت ها و مردم دنيا دميده اند.
نمونه ها دراين باره مثنوي هفتاد من كاغذ را پشت سر مي گذارد و به وضوح نشان مي دهد
چه قبل از جنگ جهاني اول و چه بعد از آن تاكنون همواره دروغ و مردم فريبي سياست
ثابت آمريكا بوده است.
در نيمه قرن نوزدهم پالك رئيس جمهور وقت آمريكا در توجيه جنگ با مكزيك نه تنها مردم
اين كشور بلكه مردم كشور خودش را فريفت تا خواسته هاي جاه طلبانه دولتش تامين شود.
در اواخر همان قرن اين بار مك كينلي براي حمله به كوبا با ادعاي نجات اين كشور از
سلطه اسپانيا، اهرم دروغ و مردم فريبي را در دستور كار قرارداد. با فاصله كوتاهي
براي حمله به فيليپين نيز مك كينلي به مردم آمريكا دروغ گفت.
در جنگ جهاني اول هم وودرو ويلسون رئيس جمهور وقت آمريكا با ادعاي دروغ استقرار صلح
و دموكراسي در دنيا وارد جنگ شد.
در ادامه همين خط، «هري ترومن» هم جواز بمباران هيروشيما و ناكازاكي را بخاطر حمايت
از ملت ها«!» صادر كرد.
طرفه آنكه اين خط هيچ گاه قطع نشد و كندي و نيكسون و جانسون و ديگر مقامات آمريكا
تنها با دروغ و مردم فريبي به بهانه حمايت از ملت ها خواسته هاي شيطاني خودشان را
پي گرفتند.
همچنانكه ريگان براي حمله به گرانادا و بوش پدر براي حمله به پاناما اين دروغ را
پيش كشيدند كه امنيت مردم آمريكا درخطر است! اين دروغ پردازي ها و مردم فريبي ها تا
حمله به عراق در سال 1991 ادامه پيدا كرد. در دوره بوش پسر نيز يكبار ديگر آمريكا
حمله به عراق را در دستور كار قرار داد و اين بار كالين پاول- وزير خارجه وقت- در
فوريه 2003 و يك ماه قبل از حمله طي سخناني در شوراي امنيت در ادعايي گزاف نسبت به
وجود اسناد و شواهد ماهواره اي، تصويري و صوتي درباره تسليحات هسته اي عراق هشدار
داد و بلافاصله رسانه هاي آمريكايي به ميدان آمدند كه آمريكا بايد براي حمايت از
ملت ها به عراق داراي تسليحات هسته اي حمله كند كه بعدها ثابت شد اين دروغ بزرگ
دولت بوش به مردم بوده است و از سوي ديگر مردم بي گناه در عراق را به خاك و خون
كشيدند.
در دوره اوباما در 8 سال گذشته نيز سعي شد دامنه اين دروغ ها و مردم فريبي ها در
پشت الفاظ و واژه پردازي هاي، «استراتژي هاي تركيبي»، «قدرت هوشمند»، «تحريم
هوشمند»، «تحريم فراگير»، «تغيير مناسبات» و... پنهان شود اما آيا اين داعيه دروغين
حمايت از ملت ها كه در تمامي سده هاي گذشته ابزاري براي جنايات و تجاوزات و توطئه
هاي كوچك و بزرگ آمريكا و چند كشور همسو با او بوده است قابليت آن را دارد كه باز
هم جنايات آمريكا را در پوشش هاي دروغين جاي دهد يا سيماي بدون رتوش واشنگتن در
دشمني با مردم برملا شده است؟
اعلام تحريم هاي نفتي عليه ايران از اول ژوئيه و فشارها بر ضد سوريه در شرايط كنوني
بطور مشخص نشان مي دهد كه آمريكايي ها «مردم» را نشانه رفته اند و خواهان انتقام
گيري از ملت هايي هستند كه در جبهه مقاومت، جبهه استكبار را آچمز كرده اند.
آمريكايي ها در تحريم نفتي عليه ايران ناشيانه عمل كرده اند و قطع نظر از پيامدهاي
اين اقدام و اينكه آيا اساسا چنين كاري قابليت اجرايي دارد يا نه، افكارعمومي دنيا
فهميد كه آمريكا با تحريم هاي فراگير كه يكي از آنها تحريم نفتي است و تحريم بانك
مركزي و تحريم بيمه كشتي ها و محموله هاي نفتي و... نيز در ادامه آن است، آشكارا و
بدون هرگونه نقابي كه تاكنون به چهره داشته، مي خواهد از عموم مردم انتقام بگيرد.
ژست آمريكايي ها تاكنون اين بود كه تحريم ها عليه برخي مقامات يا نهادها است ولي
اكنون برخلاف مقررات و قوانين بين المللي دارايي ها و سرمايه مردم را نشانه رفته
است.
از همان شش ماه پيش كه روي تحريم نفتي و تحريم بانك مركزي ايران بصورت پررنگ و
برجسته در رسانه هاي غربي مانور داده مي شد برخي از اين رسانه ها زبان به گلايه
گشودند تا از گاف راهبردي واشنگتن جلوگيري كنند.
به عنوان نمونه چندي پيش و با بالا گرفتن موضوع تحريم ها عليه ايران، يك روزنامه
هلندي در مقاله اي با عنوان « در موضوع تحريم عليه ايران نبايد زياده روي كرد» مي
نويسد: «كشورهاي غربي در حالي خريد نفت از ايران را تحريم كرده اند و تحريم هاي
سنگين ديگري را با هدف مجازات اين كشور تصويب كرده اند كه كشورهاي ديگري در منطقه
بدون هيچ مجازاتي تسليحات هسته اي دارند... در تحريم هاي اخير مردم ايران هدف قرار
مي گيرند و ...»
از سوي ديگر، دخالت هاي آشكار آمريكا در سوريه از ارسال سلاح به اين كشور تا دميدن
در شعله ناامني ها و آشوب ها در شهرهاي مرزي سوريه نشان مي دهد آمريكا، مردم سوريه
را كه با الهام از جمهوري اسلامي در جبهه مقاومت ايستادگي مي كنند نشانه رفته است
هيلاري كلينتون وزيرخارجه آمريكا 3 روز پيش -30 ژوئن/10تير- بطور رسمي اعلام مي كند
كه بشاراسد بايد قدرت را ترك كند. خب، آيا اين چيزي جز ديكتاتوري مدرن از سوي
آمريكايي ها است كه به خود اجازه مي دهند نماينده يك ملت را آنهم به بهانه حمايت از
ملت خود به رفتن از صحنه سياست تهديد كنند؟
بنابراين اگر آمريكايي ها با جنگ و لشكركشي به افغانستان و عراق در سال 2001 و 2003
و بعد حمايت از رژيم صهيونيستي در جنگ هاي سال 2006 و 2008 در لبنان و غزه، دچار يك
اشتباه راهبردي شدند و از چهره واقعي دموكراسي آمريكايي و صهيونيستي كه مفهوم آن،
كشتار و خونريزي كودكان و زنان و غيرنظاميان است پرده برداشتند اكنون اقدام آنها در
تحريم نفتي ايران و تشديد فشارها بر ضد سوريه، ساحتي ديگر از سياست هاي ضد مردمي و
خوي كابويي آنها را نشان داد.
آمريكايي ها بايد بدانند سياست مردم فريبي و پمپاژ دروغ در پهنه مسائل سياسي ديگر
جواب نمي دهد و امروز با تحولات منطقه در بستر بيداري اسلامي عرصه بر كابوها تنگ
شده است.
هرچند اوباما از همان آغاز رياست جمهوري اش بر قدرت هوشمند تكيه كرد و مزورانه از
گشايش روابط حسنه با جهان اسلام سخن گفت ولي امروز اين ملت هاي مسلمان هستند كه مي
پرسند چرا رگه اي از دموكراسي و حقوق بشر را آمريكايي ها در بحرين دنبال نمي كنند.
چرا آمريكا از حسني مبارك كه با صهيونيست ها ائتلاف كرده بود تا مردم غزه را به خاك
و خون بكشاند براي ماندن در قدرت دفاع مي كند اما بشار اسد كه عقبه حمايت مردمي
دارد بايد از قدرت كنار برود؟! و چرا از سوي ديگر قشون كشي عربستان به بحرين و
سركوب مردم مظلوم اين كشور از منظر آمريكايي ها مباح است و ده ها سؤال و چراي
ديگر...
بدون شك به تعبير فارين پاليسي، هسته اي شدن ايران بهانه است و علت اصلي اين است كه
مردم ايران به آمريكا «نه» بزرگي گفته اند.
بنابراين آمريكايي ها در پروژه نارضايتي هاي اقتصادي و معيشتي بر ضد مردم ايران با
اهرم تحريم هاي جديد ناكام خواهند ماند چون مردم ايران در پيشقراول ملت هاي مسلمان
و بيش از همه هوشيارانه فهميده اند كه سياست ثابت آمريكا، مردم فريبي- حتي عليه
مردم خودشان- است و آنچه آمريكايي ها را به خشم آورده است الگو شدن انقلاب اسلامي و
بصيرت ملت ايران براي ملت هاي مسلمان است.
و بالاخره در پايان اين يادداشت بايد به سخنان رهبر بصير انقلاب اسلامي در روز نخست
سال گذشته اشاره داشت كه قبل از شرايط كنوني و پيش از آن كه آمريكا و متحدانش
بخواهند از ديگر ملت هايي كه از ايران الگو گرفته اند انتقام بگيرند با اشاره به
سخنان آن ايام رئيس جمهور آمريكا در خصوص حمايت از ملت ايران خاطرنشان كردند: «ما
نمي دانيم كه آيا رئيس جمهور كنوني آمريكا مي فهمد كه چه مي گويد يا اينكه غافل و
گيج است... ادعاهاي آمريكايي ها مبني بر حمايت از ملت ها همواره دروغ است و آنها نه
تنها به ملت هاي منطقه رحم نمي كنند بلكه در قبال ملت خود هم ترحمي ندارند زيرا
رئيس جمهور فعلي آمريكا در بحراني ترين شرايط اقتصادي اين كشور، هزارها ميليارد
دلار از پول آمريكا را به كيسه كمپاني هاي اسلحه سازي و نفتي مي ريزد.»
حسام الدين برومند
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com