گروه اقتصادی: بنادر و گمرکات کشور همواره به عنوان شریانهای حیاتی اقتصاد نقشآفرینی میکنند و مدیریت کارآمد آنها تأثیری مستقیم بر فرآیندهای تولید، تجارت و در نهایت معیشت مردم دارد. حوادثی نظیر آتشسوزی اخیر در گمرک شهید رجایی بندرعباس، که منجر به خسارات قابل توجهی به اموال و کالاها شد، بار دیگر حساسیت و اهمیت مدیریت صحیح این گلوگاههای اقتصادی و آسیبپذیری آنها در برابر ناکارآمدیها را نمایان ساخت. در همین بستر، بررسی چالشها و موانع موجود در مسیر تجارت و ترخیص کالا از زبان مسئولان سابق میتواند به درک عمیقتری از ریشههای مشکلات یاری رساند. گزارش حاضر، بر مبنای بخشهایی از گفتگوهای دکتر اروهنقی، معاون سابق فنی گمرک جمهوری اسلامی ایران در دولت دوازدهم، تنظیم شده و به واکاوی مسائل از نگاه این مدیر پیشین میپردازد.
به گزارش بولتن نیوز در بخشی از این گفتگو، موضوع هماهنگی در میان اعضای تیم اقتصادی دولت دوازدهم مطرح میشود. مجری با اشاره به نکاتی که در لابلای صحبتهای قبلی دکتر اروهنقی دریافت کرده، این پرسش را به میان میآورد که آیا ایشان نیز به وجود نوعی عدم هماهنگی آشکار در این تیم اذعان دارند یا خیر.
دکتر اروهنقی در این رابطه توضیحاتی میدهند که به شرح زیر است:
قطعاً و یقیناً اذعان دارم؛ نه اینکه الان دولت دولتی به یک نحوی عوض شده و دولت سیزدهم باید بیاید من این حرف را نمیزنم، چون بعضیها گفتند که من حالا پستهای مختلفی که گذاشتم و یا مصاحبههای مختلفی که انجام دادم و اشاره شده به اینکه عدم هماهنگی ملموس هست، اشاره کردند خب دولت که عوض شده الان دارد شعار میدهد که برود مثلاً در دولت بعدی پست بگیرد و نه، من دو سال است دارم همین موضوع را میگویم. شما بهتر است برگردید از سال ۹۷ که من نمیدانستم بالاخره دولت آینده در چه سطحی، در چه به قولی نگرش و دیدگاهی خواهد بود ولی من همیشه به صورت صریح و آشکار گفتم که متاسفانه در تیم اقتصادی دولت هماهنگی لازم وجود نداشت و ما علیرغم اینکه فرصتهای بسیاری را داشتیم و علیرغم اینکه خیلی زحمت کشیدیم و علیرغم اینکه به یک نحوی از نظر بحث وجود کالا در مضیقه نبودیم و اشباع بودیم ولی کارهایی کردیم که متاسفانه بعد از آن زمان لازمش اتفاق افتاد و این دیگر لطفی نداشت.
اگر من نهادهای را بعد از شش ماه ترخیص کردم از وظیفهام هم کمتر بوده، یعنی باید در اولین وهله این کار انجام میشد. ما هیچ وقت نباید این داستانها را گردن تحریم و جنگ اقتصادی بیندازیم، به نظر من اصلاً درست نیست. شما بالاخره آمار ارقام دارد حرف میزند؛ تعداد و میزان کالایی که از گمرک ترخیص شده و میزان کالایی که در گمرک بوده. ببینید شما از ابتدای طرح من از سال ۹۷ بیایم، در اوج تحریم که حالا دیگر برگرداندن و گفتند جنگ اقتصادی هست، شما ببینید کی کمتر از ۶ میلیون تن کالا من در گمرک داشتم که بیندازم گردن تحریم؟ اگر میآمد مثلاً کالا از تنگه عبور نمیکرد و در آن مرز میماند، من میگفتم بله، کالا نیامده و این تحریمها باعث شده که کالا وارد کشور نشود ولی من نمیتوانم بگویم کالای ۶ میلیون تنی داشتم ولی تحریم باعث شده که این کالا ترخیص نشود. خب این برمیگردد به عدم هماهنگی دستگاههایی که در داخل کشور به یک نحوی ذیمدخل بودند.
و بعضیها آمدند نه اینکه من بخواهم از گمرک تعریف کنم ولی من مجبور شدم مجری بودن خودم را بگذارم کنار، بشوم سیاستگذار. شما نگاه کنید اگر چهار تا مصوبه هیئت وزیرانی هم صادر شد به پیشنهاد گمرک و وزارت امور اقتصادی و دارایی بود. اگر پنج تا مصوبه هم از آقای رئیس جمهور گرفته شد به دلیل پیگیریهایی بود که وزارت امور اقتصادی و گمرک آمد انجام داد در حالی که ما مجری هستیم. بعدش من آمدم مصوبه گرفتم، گفتند به آن اشخاص من مصوبه گرفتم یک سازمانی بیاید وظیفه خودش را اجرا کند. زمانی که شخص مراجعه کرد به آن سازمان که باید خودش مصوبه میگرفت، این کار را انجام نداد. برگشت گفت که برو هر کسی مصوبه گرفته برو کارت را انجام بده. خب من نمیتوانستم مثلاً بدون ثبت سفارش یا بدون کد رهگیری بانک بیایم و ترتیب ترخیص کالا را بدهم.
به صورت کلی سال ۹۹ خیلی خیلی سخت گذشت و چالشهای مختلفی را ما مواجه بودیم از ابتدای سال که تولید درگیر شد و افراد مختلف که من هنوز که یادم میافتد واقعاً شرمنده خودم و سازمانم و اصلاً بقیه سازمانها و کشورم میشوم، افرادی که آمدند توی اتاق من گریه کردند که ۲۰ درصد کالا را بده ما به خط تولید برسانیم. سال جهش تولید و بدترین اتفاقات برای تولید کنندهها افتاد.
شما بروید با تولید کنندهها دانه به دانه مصاحبه کنید و ببینید چه بر آنها گذشت. چهار ماه ابتدای سال ۹۹ که ما باید بلافاصله هر تسهیلاتی را ایجاد میکردیم. جالبیش اینجا بود که ما رفتیم دنبال اینکه به یک نحوی این تولید کنندهها را نجات بدهیم. از هر راهی رفتیم و به نتیجه رسیدیم. بلافاصله یک ایستگاه جلوی ما گذاشتند و گفتند از این راه هم نمیتوانیم. من وارد جزئیات نمیخواهم بشوم ولی تا دلتان بخواهد ایستگاه داخلیها؛ نه اینکه بیاید آقای ترامپ از آنجا برای ما مانع ایجاد کند، نه نه، داخل کشور برای من به حد کافی ایستگاه ایجاد کردند که من نتوانم.
بله، داخل کشور این داستانها برای من ایجاد شد و واقعاً سال نفسگیری بود از این جهت که ما بیشترین نهاده را داشتیم آوردیم، قتل عام جوجهها را انجام دادیم به تعداد و بعد گفتیم نهاده دامی نداشتیم در اختیار اینها بگذاریم، اینها از گشنگی میمردند و فلان میکردند همین ول میکردند در به قولی شهرها و روستاها. الان دیگر مشکل نداشتند که بیایند ۵۰۰ هزار تن را بخواهند مرغ وارد کنند آن هم با ارز ترجیحی، آن هم با این وضعیتی که خودشان را کشتند ۹۰ تن مرغ به زور اوایل وارد کردند که میخواستند کل کشور را بگردانند این ۹۰ تن را که ما توانستیم ۹۰ تن را وارد کنیم. خب اینها همش تبعات آن تصمیمات غلطی بود گرفتیم.
یک طرف قضیه بعدش هم ببینید توی بحث تیم اقتصادی، همه ما یک چرخدندههایی هستیم که درگیر هم میشویم و حتماً باید به یک نحوی با هم کمک کنیم تا آن هدف واحد بیاید محقق بشود. این هم وجود نداشت و متاسفانه هر کدام از ما آنقدر منیت داشتیم و آنقدر "منم" و حاکمیت بودن را داد زدیم که مردم این وسط ماندند و این داستانها به وجود آمد. من نمیگویم حتماً شرایط، شرایط خیلی خیلی بهتری میشود یا میشد ولی این را میتوانم اشاره کنم که ما بهتر از این میتوانستیم بیاییم و اقدام کنیم و متاسفانه این عدم هماهنگی که من ریزش را دیگر وارد جزئیاتش نمیشوم باعث شد که خیلی از فرصتها را از دست بدهیم و خیلی کارهایی کنیم که بعد از آن فرصت دیگر عرض کردم لطفی نداشت و دیگر آن به قولی اهمیت خودش را از دست داد و خیلی خسارتهای مختلفی را به بار آورد.
زمانی که گمرکات و بنادر را بررسی میکنیم، حجم بالایی از کالای دپو شده، شامل کالاهای موجود در محوطهها و همچنین کالاهایی که بر روی کشتیها قرار دارند، مشاهده میشود. اگر از بالا به قضیه نگاه کنیم، بیش از ۷ میلیون تن کالای اساسی که ارز ترجیحی دریافت کردهاند، در حال حاضر در گمرکات و بنادر کشور یا بر روی کشتیهایی که کالا را حمل کردهاند، دپو شده است. این وضعیت به گونهای است که حتی کشتیها نیز گاهی تا یک ماه بر روی آب معطل میمانند. این مسئلهای است که در کشور ما رخ میدهد. اشاره من به این بحث است که ما یک بار از ۳۸ شرکت مرتبط با گمرک بندر امام دعوت کردیم. در آن هفته (یا: در جلسهای) مطرح شد که به این شرکتها ۱.۸ میلیون یورو ارز تخصیص داده نشده است.
الان صدها هزار تن، بیش از ۱۰۰ هزار تن کالا در بنادر شمال کشور پوسیده و در حد نابود شدن هست. اینکه یک مسئولی بیاید، مسئولی که مرتبط با این قضیه هست بیاید بنشیند جلوی من در یک جلسه رسمی بگوید توی ایران هیچی خراب نمیشود، از یک حالتی به حالت دیگری تبدیل میشود، اینها خراب نشدند، میرویم الکل درست میکنند ازشان. این واقعاً برای من مایه تأسف بود که یک مسئولی که خودش دستاندرکار این موضوع هست بیاید این کار را انجام بدهد یا اینکه به مردم هم صادق نبودیم.
همه مان داشتیم به یک نحوی فرار میکردیم از اینکه گزارش شفاف بدهیم و بگوییم مشکلات این است. همه مان فقط ببینید من خیلی خیلی شفاف عرض کنم، توی جلساتی که مردم حضور داشتند یعنی آنور میز حضور داشتند اولش آمدیم هی بررسی کردیم، بررسی کردیم، بررسی کردیم و از همدیگر تعریف کردیم. اگر یک مقام مافقی بود نشسته بود اینجا و تمامی سازمانها آن مردم هم چون فردا با من کار داشتند، آن وارد کننده چون فردا گرفتار من میشد دهانش را بست و نتوانست مشکل خودش را بگوید و ما آمدیم از همدیگر تعریف کردیم انگار هیچ مشکلی نیست و ما الکی فقط یک جلسه تجلیل از همدیگر را آمدیم رقم زدیم و زمانی که آن ارباب رجوع یا مراجعه کننده یا فعال اقتصادی را بیرون کردیم از آن اتاق و در را بستیم و مطمئن شدیم که صدای ما را نمیشنود، شروع کردیم آقا این خودش مرتکب اصلی هست و این خودش کالای خودش را نگه داشته در بندر و این خودش هست که کالای خودش را... ولی جرئت این را نداشتند که جلو خودش برگردند این حرف را بزنند.
فقط جرئت این را داشتند که از همدیگر تعریف کنند و بعد از اینکه این جلسات همه اش بوده من دیدم، یعنی آن جلسه بوده که ما گفتیم دیگر خداحافظ شما بفرمایید ما خودمان چیز میکنیم. اگر شما جرئت داشتید باید جلو خودش میگفتید که شما آمدید...
کسی سرمایه خودش را، زندگی خودش را نمیآورد توی یک بندری دپو کند. من نمیگویم نیستها، ولی یک درصد، دو درصد، سه درصد؛ نه ۹۷ درصد را فدای آن ۳ درصد بکنید و همه را با انگشت احتکار بهش بزنید و بگویید این محتکر هست و کالای خودش را عمداً نگه داشته. بنده میگویم ۹۷ درصد افرادی که کالا وارد میکنند خودشان مترصد این هستند که کالای خودشان را بلافاصله از گمرکات ترخیص کنند. سه درصد، دو درصد میماند که خیلی خب اگر بدبینانه قضیه نگاه کنیم این هست. در نتیجه این ایستاییها و ایستگاهها و مشکلاتی هست که من دولت سر آن شخص وارد کننده دارم در میآورم و حقوق مکتسبش را به رسمیت نمیشناسم و این باعث میشود که کالا بماند آنجا و سریعاً از انتفاع خارج بشود.
نتیجه گیری:
مجموع آنچه در این گفتگو از زبان معاون سابق فنی گمرک شنیده شد، تصویری تلخ از چالشهای درونی تیم اقتصادی دولت دوازدهم و تأثیر آن بر تجارت، تولید و معیشت مردم ارائه میدهد. دکتر اروهنقی به صراحت تأیید میکند که عدم هماهنگی میان دستگاههای متولی، اصلیترین مانع در مسیر ترخیص به موقع کالا بوده، تا جایی که حتی با وجود حجم بالای کالا در گمرکات (از جمله بیش از ۷ میلیون تن کالای اساسی با ارز ترجیحی) و معطلی کشتیها تا یک ماه، شاهد وقایعی همچون کشتار جوجهها یا دپوی صدها هزار تن کالا و فساد آنها در بنادر بودهایم. نمونه عینی عدم تخصیص ارز به شرکتها در بندر امام، مثالی مشخص از این مشکلات داخلی است.
نگاه وی بر این نکته تأکید دارد که به جای فرافکنی و مقصر دانستن تحریمها به صورت مطلق، باید ریشههای داخلی سوء مدیریت، فقدان هماهنگی و عدم ایفای نقش صحیح دستگاهها را جستجو کرد. انتقاد از عدم شفافیت، تعریف و تمجیدهای نمایشی در جلسات رسمی در حضور مردم و متهم کردن فعالان اقتصادی به جای پذیرش مسئولیت، از دیگر محورهای صحبتهای دکتر اروهنقی است. او در نهایت، مردم و فعالان اقتصادی را قربانی اصلی این ناکارآمدیها و فقدان هماهنگی معرفی میکند و تأکید دارد که با وجود شرایط دشوار، امکان عملکرد بهتری وجود داشته که متاسفانه به دلیل همین موانع درونی و عدم هماهنگی از دست رفته است. این اظهارات، نگاهی از درون به پیچیدگیها و بنبستهایی است که در یکی از حساسترین بخشهای اقتصادی کشور رخ داده و قربانی اصلی آن، همانطور که او بیان میکند، مردم و فعالان اقتصادی هستند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com