جایگاه رفیع ولی فقیه را بازیچه ذهن ساده‌اندیش خود نکنید
گروه سیاسی _ سید محسن عبدالهی: کمی غیرقابل باور است که یک نفر مجبور باشد برای دفاع از شأنیت ولی فقیه و جایگاه او در مقابل بخشی از جماعتی که خود را مرید و پیرو و گوش به فرمان وی معرفی می‌کنند، قلمفرسایی کند. ولی گویا در زمانه‌ای هستیم که غیرممکن‌ها، ممکن می‌شوند و امروز باید به دفاع از سید علی خامنه‌ای سخن بگوییم تا اینگونه شاهد توهین به شخصیت حقوقی و حقیقی یک حکیمِ فرزانهِ سیاست‌مدارِ دانشمند نباشیم. بهانه برای ورود به این مسأله، داستان مذاکرات عمان میان ایران و آمریکا است که زمینه را برای تکرار یک سری ادعای نادرست فراهم کرده.
به گزارش بولتن نیوز، گروهی ساده‌اندیش و تک بعدی، بدون شناخت کامل از منظومه فکری و شخصیتی رهبر معظم انقلاب اسلامی، برای اینکه خود را قانع کنند، از ایشان مایه می‌گذارند. در واقع، چون نمی‌توانند تغییرات لحظه‌ای و لزوم اتخاذ تصمیمات درست را درک کنند و شناختی از فضای سیاست بین‌الملل، فنون دیپلماسی و ماهیت دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ندارند، به این نتیجه می‌رسند که عده‌ای باز هم رهبری را دور زنده‌اند تا با آمریکا مذاکره کنند؛ و همین نکته دور زدن است که توهین به شخصیت مقام معظم رهبری و جایگاه بالای اوست.
مگر می‌شود فردی که این اندازه فدایی جان بر کف دارد و بار‌ها شجاعت، کیاست و سیاست او را دیده‌ایم، چون در یک قضیه فلسفه تصمیماتش را درک نمی‌کنیم، فوری او را تبدیل به یک فرد ساده، تک بعدی، ترسو و ضعیف نماییم؟! این چه ولی فقیه، مرجع تقلید و رهبری سیاسی و نظامی‌ای است که دائما چند نفر وجود دارند که نظرات خود را به وی تحمیل می‌کنند و او هم به حرف‌هایشان مجبور است گوش کند؟! فردی که هیچ توانی برای ارائه نظرات و سیاست‌های خود ندارد و تا این اندازه ضعیف است، اصلا چرا باید همچنان در جایگاه ولایت فقیه قرار داشته باشد؟!
آن‌چه عده‌ای انقلابی و طرفدار نظام از حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در سر خود دارند، چیزی جز توصیفات بالا نیست. ایشان را فقط یک فرد خوب و مهربان در نظر دارند که هیچ ظرافت و کیاستی ندارد و نمی‌تواند چندوجهی عمل کند و با تاکتیک‌های سیاسی، در مقابل مکر دشمن برنامه‌ای داشته باشد. بار‌ها شاهد بوده‌ایم که همین دسته برای قانع کردن خود نسبت به مواضع ایشان و نظراتی که توسط گروه رسانه‌ای دفتر نشر آثارشان منتشر می‌شود، گفته‌اند که اینها نظرات آقا نیست و تا وقتی پشت میکروفون چیزی نگفته‌اند، ما نمی‌پذیریم.
آیا این توهین به ولی فقیه نیست که ما او را حتی در کنترل دفتر نشر آثار خود نیز ناتوان ببینیم و در مقابل هر نظری خلاف آرای خود، چنین رویکردی را اتخاذ کنیم؟! این تجربه نویسنده است که همین شب گذشته و پس از انتشار شماره جدید نشریه خط حزب‌الله و سرمقاله پیرامون مذاکرات عمان، باز هم فردی گفت که این نظر آقا نیست و مقاله یک نفر در آن دفتر است. این حرف به آن معناست که حتی در حد کنترل چاپ سرمقاله تنها نشریه دفتر رهبری و حساب‌های رسمی در فضای اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی هم توانایی ندارند و اجازه می‌دهند از تریبون رسمی ایشان، خلاف نظراتشان مطلبی چنین مهم منتشر شود.
آیا بعد از بار‌ها تکرار همین رویه به این نتیجه نباید رسید که من و شناختم از سید علی خامنه‌ای مشکل داریم و ناقص هستیم که نمی‌توانیم فلسفه پشت این مواضع را درک کنیم و همه آنها را در کنار هم ببینیم؟! آیا این توهین به شخصیت رهبر معظم انقلاب نیست که ما او را چنین ضعیف توصیف می‌کنیم و برای قانع کردن خود، عالم و آدم را نفوذی خطاب می‌کنیم؟! بالاخره یک جایی باید این چرخه متوقف شود و کمی به خود بیاییم و شناخت خود نسبت به ایشان را افزایش دهیم و در آزمون ولایت‌پذیری، قدمی رو به جلو برداریم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
منافقین کور دل سلطنت طلب های فاسد به قدر کافی رزالت و بی شرفی خودشون رو در توهین به حضرت آقا رهبر معظم انقلاب علی زمان علی مظلوم زمان ما به نمایش گذاشتن تیغ کینه عداوت شون رو علیه این سید مظلوم تیز کرده اند حقارت خودشون رو فریاد می‌زنند ولی زهی خیال باطل که از عظمت شخصیت آقای ما ذره ای کم شده باشد ایران رهبری مقتدر دارد که تا امروز مشت محکمی بر دهان دشمنان ملت ایران کوبیده با تصمیمات حکیمانه اش ولایت پذیر باشیم مثل شهدا در صلح جنگ همراه آقا باشیم آب به آسیاب این مزدوران وطن فروش نریزیم یا علی مدد 
دراویل انقلاب گروهک منافقین در انتقاد از ولایت فقیه چنین در جامعه القا کرده بودند که ولی فقیه میتواند با طلاق اجباری زن و شوهر را ازهم جدا کند مسعود رجوی هزاران عضو فریب خورده در فرقه خود را بدون پشتیبانی هوایی وآموزش نظامی برای فتح تهران به قتلگاه عملیات مرصاد فرستاد ودر فرافکنی علت شکست عملیات وهلاکت اعضا را مشغله فکری جنسی و خانوادگی قلمداد کرده دراقدامی وقیحانه حکم طلاق بین اعضای زن و شوهر فرقه را صادر کرد و تعدادی از آنها را برای تسکین عقده زن بارگی خود تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک به عقد خود درآورد و فرزندان خردسالشان را هم از پدر و مادرشان جداکرد و بقیه زنان درحدود 120 نفر را هم بدون علت پزشکی با درآوردن رحم از زندگی طبیعی شان محروم ساخت. 
