گرا دادن های کلامی حساب شده نوعی نفوذ است !

روزگاری نه چندان دور سال ۷۰ یک بنده خدا یک پنجاه دلاری هدیه داد به پدرم از خارج از کشور اومده بود یک کادو داد پدرم بردش بازار بفروش ه این پنجاه دلاری رو ببینه چقدر میشه به تومان نمی دانم اون سالها یک مقداری شد منظور م چیه زنگ زده بودن اطلاعات سپاه طرف داره ارز می فروشه اومدن سوال جواب معلوم شد یک پنجاه دلاری ناقابل بوده رفتن اون سالها این جور کنترل می شد بازار طرف چهار تا حلب روغن بیشتر داشت تو مغازه ش باید جواب می داد پاسخگو می کردن طرف رو بازار رو باید کنترل کرد هر کس برای خودش قیمت نده دلار میشه اینقدر باید طرف بگیرند آویزان کنند تا کسی جرات نکنه تشویش درست کنه در دل مردم بر گردیم به دهه هفتاد شیوه های انقلابی اون سالها تا نفوذ بسته بشه در انقلاب اون سالها سپاه در بازار کنترل داشت اوضاع خیلی بهتر بود

مدیر عامل اسبق سایپا در دوره اول ترامپ مرتبا گرا میداد که تحریمهای ظالمانه باعث شده که تعداد زیادی خودرو ناقص تولید کنیم و نمیتوانیم تحویل مشتری دهیم چون فلان قطعه را نداریم!!!! تولید ناقص اسم رمزی بود که کاملا گرا میداد چقدر تحریمها موثر بوده مثلا در برهه ای ۱۵۰ هزار خودرو ناقص در پارکینگ ها متوقف بود و دقیقا شاخصی بود برای اندازه گیری اثربخشی تحریمها، یا در بحث خطوط تولید مطرح میکنند که استهلاک ماشن آلات زیاد شده و کاهش کیفیت و کاهش تولید متاثر از ماشین آلات فرسوده است ، اینهم گرا دادن است که جناب ترامپ بداند برای فشار بر تولید و صنعت ایران باید جلو ورود فلان ماشین و فلان خط تولید را بگیرد خلاصه اینکه مدیر نفوذی خائن تا دلتان بخواهد داریم فعلا باید مارادونا رو ول کنیم غضنفر رو بچسبیم!!!!