پله پله از رانندگی تا وزارت اقتصاد
گروه اقتصادی: از ميان افراد سرشناسي كه موفقيت خود را مرهون رانندگي براي مسئولان رده بالاي كشور مي دانند، عبدالناصر همتي و بابك زنجاني سرنوشت هاي متفاوتي داشتند كه يكي به وزارت اقتصاد رسيد و ديگري به كوهي از ثروت و البته زندان!
به گزارش بولتن نیوز به نقل از نفت ما، با آغاز به كار دولت چهاردهم، عبدالناصر همتي بعنوان وزير اقتصاد از مجلس راي اعتماد گرفت تا چهارمين راننده‌اي باشد كه از فرش به عرش رسيد. پیش از او بابک زنجانی بعنوان راننده رییس کل بانک مرکزی از همین راه رانندگی برای خواص به کوهی از ثروت رسیده بود.
شايد در رزومه همتي به جز رئيس بانك مركزي، رئيس بيمه مركزي و معاونت سياسي اداره اخبار صدا و سيما، اشاره اي به دوران رانندگي وي براي علي اكبر هاشمي رفسنجاني نشده باشد اما حقيقت ماجرا اين است كه همتي پیش از همه این مناصب، در اواخر دهه 50 و به واسطه رابطه فامیلی همسرش با برادر علی اکبر هاشمی رفسنجانی، بعنوان راننده شخصی به دستگاه مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی ورود کرد. همین رزومه رانندگی سبب ظهور و بروز دوران طلایی در حیات کاری آقای وزیر اقتصاد شد.
همتی اندکی پس از در خدمت بودن مرحوم هاشمی رفسنجانی، به مدیرکلی اداره اخبار صدا و سیما منصوب شد و در ادامه به معاونت سیاسی صدا و سیما رسید. اما اثرات رانندگی برای مرحوم هاشمی رفسنجانی به اینجا ختم نشد و همتی در سال 1373 به ریاست کل بیمه مرکزی دست یافت.
در دهه 80 اما وی از صنعت بیمه به بانک ورود کرد و در ابتدا مدیرعامل بانک سینا و نهایتا در دوره وزارت طیب نیا به ریاست بانک ملی رسید.
در ادامه زندگی سیاسی، همتی در دولت روحانی رییس کل بانک مرکزی شد که در دوره ریاست وی بر بانک مرکزی شاهد جهش تورم و خلق نقدینگی بودیم. براي مثال بر اساس گزارش مرکز آمار ایران نرخ تورم میانگین سالانه در مرداد ماه سال ۹۷، زمان ورود همتی به بانک مرکزی ۹.۷ درصد بود، نرخ تورم نقطه به نقطه مرداد ۹۷ در آن گزارش ۱۹.۳ درصد بود. نرخ تورم سالانه منتهی به اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰ که آخرین گزارش تورمی مرکز آمار ایران پیش از خروج همتی از بانک مرکزی است به ۴۱ درصد رسید که به معنای افزایش بیش از ۴ برابری این نرخ در دوره کاری او است. مرکز آمار ایران نرخ تورم نقطه به نقطه اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ را نیز ۴۶.۹ درصد گزارش کرده است که ۲۷.۶ درصد از تورم نقطه به نقطه آغاز به کار همتی بالاتر است. قیمت دلار در آغاز فعالیت همتی در بانک مرکزی در بازار آزاد، ۸۳۹۲ تومان و در زمان پایان کار او، ۲۲۸۳۸ تومان بود. بر اساس آمارها، قیمت دلار با افزایش ۱۲۷ درصدی، ۲.۷ برابر شده بود.
بر اساس داده‌های منتشر شده در سايت بانک مرکزی، رقم نقدینگی در پایان تابستان ۱۳۹۷ که حدودا با آغاز به کار همتی همزمان است به رقم ۱۶۷۲ هزار میلیارد تومان گزارش شده و همچنين نقدینگی در پایان فروردین ماه سال ١۴٠٠ به ۳۴۹۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. مقایسه رقم نقدینگی در ابتدا و انتهای دوره کاری همتی در بانک مرکزی بیانگر رشد ۱۰۷.۸ درصدی این متغیر پولی در این دوره زمانی است که نشان می‌دهد در این مدت کمتر از سه سال نقدینگی دو برابر شده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
چهره اش با خاندان اکبر مشابه بود و مشهود
ولی یکی دوباری که پشت دوربین آمده بود،
پیش خود می گفتیم این دیگر کیست؟
که ابداً قادر به حرف زدن نیست!
مورد لطف واقع شدن هم،
از الطاف خاندان «هاشم» ی بود،
زمانی رفیق، با آن دخترک، فائزه، بگو مگو کرد،
گفت : دخترک اشاره کرد چیزی نمی خواهی!
به پدرم می گویم، وام و ...
دیرزمانی نه چندان دور هم،
مدیریتی؟ در بامدادان، با تحکم صحبت کرد!
اوج گرفت و سرخ و قرمز شد،
برای حساب بردن زیردستان،
به یکباره گفت : من آن، ... سابق نیستم،
اینبار آمده ام تا که بمانم!
رفیقی بود بنام حاج ز، بلافاصله گفت تکبیر!
چندی بعد رفیق دیگر ما می گفت :
با یکی از فرزندان اکبر، گفتگویی داشتم،
صحبت از آن «مدیر بامدادان» پیش آمد،
فرزند مغروق گفت :
پدر من او را فرستاد آنجا، به جهت ریاست،
و یحتمل، بخاطر انجام «پروژه ای» بود،
در حوالی زادگاهش،
توسط «مدیر بامدادی» با رفقایش؟
یعنی که در این مسیر حکمرانی،
برای آنکه خوب با فرمان بِرانی،
و بتن ریزی کنی و آینده نگری،
باید که حال و هوای خیلی را؟ خوب بِنگری،
همان جمله وزیر مخابرات در دادگاه «مهدی»؟
مدیریت را حفظ کن، زیرمجموعه خودبخود ...!
آری خودبخود! شاخص شد برای کارهای «سَر خود»
به لحاظ افزودن طول ریاست، بدون هیچ کیاست
همه هم، میل درونی او دریافتند،
پس، رفتند، به چاپلوسی و تملق پرداختند،
و حال و روز سالیان اخیر مملکت ...
مدیون و مرهون آن اکابر است، بدون برکت
از استتار واژه و فاش گویی خوف نیست،
بلکه، بی سرانجامی پاسخ در حد دو جمله،
روشی قدیمی و البته که همیشگی است،
مثل گماشته سازی، راننده و نوچه پروری،
در مکتب اکبر «یون» می‌شود، بهره وری،
و ضرب المثل خارجی و چه تمثیلی!
پسر یک میلیاردر ...
که به پلیس حمله کرده بود،
مثل «آب از پشت اردک»،
از زندان آزاد شد،
یعنی که سبیل چرب کرد،
یا قانون را دور زده و آزاد شد،
آن‌هم مثل خروج آب از پشت اردک!
بعبارتی، راحت راحت، چون حامی داشت،
براستی، این مسیر نکبت و پلشت،
چه کسی هموار کرد،
بدعت گذاشت و خود گذشت ...؟
و راننده، در ماضی، حال و آینده؟