کد خبر: ۸۵۵۲۶۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
یادداشت مدیرمسئول رویداد۲۴:

ایران بازنده جنگ رسانه‌ای در تحولات اخیر داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی

آیا ایده ایجاد یک مرکز هماهنگی رسانه‌ای در مواقع بحرانی برای انسجام‌بخشی، هویت‌سازی و استفاده از همه ظرفیت‌ها....

به گزارش بولتن نیوز به نقل از رویداد24، محمد حیدری: درباره اهمیت رسانه، روایت‌گری، روایت‌سازی، پیشتازی خبر، منبع و مرجع‌بودن در جهان پرتلاطم خبری بسیار سخن گفته‌اند و سخن دوباره درباره اهمیت این موضوعات کاری است گزاف. پس بی‌مقدمه به اصل موضوع می‌پردازم.

چند دهه است که کشور در حوزه‌های ذکر شده دچار یک عقب‌ماندگی فکری، اجرایی و راهبردی است. در این حوزه‌ها مدیران متعددی وجود دارند اما گویی با این میزان متولی هنوز کسی سکاندار مهمترین مراکز اطلاع‌رسانی در مواقع بحرانی در کشور نیست.

این آشفتگی و بی‌نظمی در حوزه رسانه به حدی است که حتی صدای برخی از فرماندهان عالی نظامی در کشور را در آورده است و شکست در جنگ رسانه‌ای را دیگر نه در اتاق‌های در بسته بلکه به صورت آشکار بیان می‌کنند تا شاید در این حوزه اصلاحی صورت گیرد.

چندی پیش سردار رحیم صفوی، فرمانده سابق سپاه و مشاور عالی فرمانده کل قوا گفت: «در جنگ رسانه‌ای، فضای مجازی و شناختی نه‌تنها عقب هستیم، بلکه می‌توان گفت در این جنگ همانند عملیات‌های بدر و خیبر دوران دفاع مقدس، شکست خوردیم؛ به همین علت باید آمادگی خود را برای هجوم در جنگ رسانه‌ای و شناختی دو چندان کنیم و از حالت دفاع در این جنگ خارج شویم.»

در همین خصوص علی شمخانی، دبیر سابق شورایعالی امنیت ملی نیز در جلسه با مدیران رسانه‌ها به صراحت اعلام کرده که «ما در جنگ شناختی، ادراکی و رسانه‌ای شکست کامل خوردیم.»

اما گویا این سخنان و این هشدارها بر متولیان امر در طی سالیان گذشته کارساز نبوده به نحوی‌که این‌بار رهبر انقلاب در این خصوص صحبت کرده و در دیدار با جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب فارسی بیان می‌کنند: «امروز در دنیا چالش‌ها و درگیری‌ها، رسانه‌ای است. بیش از آنچه که موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و اینها تأثیر بگذارند در عقب‌راندن دشمن، رسانه‌ها هستند که تأثیر می‌گذارند و دل‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند، ذهن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند. جنگ، جنگ رسانه‌ای است.»

اما ضرورت نگارش این یاداشت در این برهه چیست؟ همواره یکی از بزرگترین ضعف دولت‌های گذشته در چند دهه اخیر حوزه اطلاع‌رسانی بوده است که در هر دوره این ضعف و ناتوانی شکلی حاد‌تر به‌خود گرفته است. بعد از به روی کار آمدن دولت پزشکیان و با استقرار سید عباس صالحی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات که خود پیش‌تر وزیر ارشاد نیز بود، این احساس به وجود آمد که فرد کاردان و با تجربه و ‌متخصص بر سر کار آمده تا به جای آزمون و خطا، بتواند علاجی برای این مشکل پیدا کند. انتصاب ناامیدکننده یک دیپلمات بر مسند بزرگترین خبرگزاری کشور که تنها تجربه مربوط در کارنامه‌اش صرفا سابقه سخنگویی وزارت‌خارجه بود، آب سردی بود بر پیکره جامعه خبری‌ کشور. اما این تنها کوتاهی آقای وزیر نیست متاسفانه بعد از دو‌ ماه هنوز تکلیف مهمترین معاونت این وزارتخانه در حوزه رسانه مشخص نیست! معاونت امور رسانه‌ی و تبلیغات وزارت ارشاد در حال حاضر نه تنها متولی ندارد بلکه مدیرکل مطبوعات داخلی آن نیز بلا‌صاحب است!

در این بین انتصاب دیرهنگام الیاس حضرتی بر مسند جایگاه ریاست شورای اطلاع‌رسانی دولت مایه دلخوشی بود که ای‌بسا بتواند کاستی‌های این حوزه را جبران کند ولی گویا سطح انتظارات ما از الیاس حضرتی بیش از توان مدیرمسئول سابق روزنامه اعتماد است. گویا این پیشکسوت باسابقه در مسئولیت جدید در حال آزمون و خطاست و هنوز بر مسند کار سوار نیست و در حال حاضر هیچ برنامه‌ای برای اداره، انسجام و هدایت این جایگاه مهم ندارد.

فارغ از سیاسی‌کاری و سیاسی‌بازی باید گفت که رضا سراج، در مقام جایگاه سخنگوی شورای‌عالی امنیت ملی توانسته بود در مدت زمانی کوتاه اثر مطلوبی در این حوزه به‌جای گذارد. اما متاسفانه هفته گذشته به علت بیماری به دیار حق شتافت و باز این حوزه حساس در بسیج و هماهنگی رسانه‌ها خالی ماند.این در حالی است فرشاد مهدی پور معاون سابق مطبوعاتی در این جایگاه جلوس کرده است ولی گویا هنوز بر فعالیت این حوزه مسلط نشده است تا نقش حساس خود را در شرایط بحرانی و امنیتی در حوزه رسانه ایفا کند.

حال متولیان امر بایست پاسخ دهند مسئول این آشفته‌بازار در شرایط حساس کنونی که گویا هر لحظه حساس‌تر از شرایط کنونی گذشته می‌شود کیست؟ تا کی قرار است افرادی بی‌تجربه یا بی‌برنامه یا بدون دانش و تخصص بر مسئولیت مهمترین ارکان رسانه‌ای کشور حضور پیدا کنند؟ تاکی قرار است کشور در این جنگ رسانه‌ای شکست بخورد؟ آیا خطر آشفتگی رسانه‌ای در بزنگاه‌های حساس کشور درک‌ نمی‌شود؟ آیا بی‌نظمی، بی‌هویتی، ناهماهنگی و فقدان برنامه در این حوزه باعث خجالت کسی نمی‌شود؟

آیا هیچ یک از نهادهای امنیتی دعواها و ایجاد دو قطبی‌ سازی گروهای سیاسی در مهمترین و سرنوشت‌سازترین روزهای کشور در توییتر نمی‌بیند؟ آیا کسی خط خبری انحرافی و خوشحالی رسانه‌های فارسی‌زبان در این اختلافات را رصد نمی‌کند. آیا متولیان امر در فهم این مطلب ساده که در زمان جنگ باید یک خط خبری هدفمند و مبتنی بر مسائل امنیت ملی وجود داشته باشد، ناتوان هستند که الزاما نیازی به نگارش وجود داشته باشد؟

آیا ایجاد یک مرکز جهت هماهنگی رسانه‌ای در مواقع این چنینی برای انسجام‌بخشی، هویت‌سازی و استفاده از همه ظرفیت‌ها در چارچوب امنیت ملی که همه فعالین این عرصه را فارغ از دیدگاه‌های سیاسی‌شان را زیر چتر یک نگاه واحد و منسجم قرار دهد، ایده‌ای است که به ذهن هیچ‌کس خطور نکرده است؟

درمثل گویند: بزرگترین افسوس آدمی آن است که می‌خواست ولی نتوانست! و به یاد می‌آورد روزی را که می‌توانست ولی نخواست!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
جعفری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۱۵
0
0
بزرگترین کارها و آدمها را داریم ولی اصولاً برای مدیریت افکار عمومی هیچ گونه برنامه ای نداریم
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین