سرنوشت نامعلوم یک قهرمان یا انتقام‌جو؟

گروه فرهنگی -سارا رحمانی: در پرداخت منسجم به یک درام پرماجرا، ریتم و در عین حال خلق خرده داستان‌هایی که کشش لازم برای ارائه روایتی موفق را ایجاد کنند، از ملزومات اصلی هر قصه‌ای محسوب می‌شود. سریال «قطب شمال» به کارگردانی امین محمودی یکتا نیز در تلاش است تا با پیش گرفتن این روند، ریتم لازم در دل قصه آشنایی که اقتباسی از رمان مشهور کنت مونت کریستو است را ایجاد کند.

به گزارش بولتن نیوز، به همین دلیل از همان قسمت‌های ابتدایی، «قطب شمال» با سرعتی قابل توجه آغاز می‌شود و مخاطب را به دل داستان پرتاب می‌کند. این ریتم تند تا حد زیادی مدیون فیلمنامه‌ای پر از اتفاق است که به ندرت تماشاگر را در خمودی و کسالت فرو می‌برد. مسیری که البته در قسمت‌های ابتدایی با امکان حدس ادامه داستان همراه بود چرا که اصل قصه این سریال برپایه انتقام است، موضوعی که محوریت اصلی هر خرده اتفاقی را در برگرفته و به همین دلیل پیشبینی دیگر رخدادهای فیلمنامه را ساده‌تر می‌کند.

با همه این‌ها‏، شکل گرفتن ریتم تند مذکور، تا حد زیادی مانع از افتادن سریال در ورطه‌ی اطاله و ملالت می‌شود و تماشاگر را با وجود گمانه‌زنی‌هایش برای پایان هر ماجرا، با خود همراه می‌کند.

در سوی دیگر کارگردان به دنبال آن است تا با مقدمه‌چینی‌های لازم شرایط را برای خلق و در ادامه رشد قهرمان داستان مهیا کند. همایونی که امروز در قامت آرشام یکتا به زندگی برگشته تا انتقام 12 سال نابودی زندگی‌اش را از بانیانش بگیرد، در طول این سال‌ها به واسطه آتش خشم و چشیدن طعم صبوری و مدارای اجباری، با شخصیت تازه‌ای مسیر انتقام‌جوییش را آغاز کرد؛ تا جایی که همایون دیروز با آرشام امروز جدا از تفاوت ظاهری، از حیث شخصیتی نیز با هم تفاوت‌‎های بسیاری دارند.

این زمینه‌چینی برای تولد یک قهرمان، اتفاق جالب توجه داستان «قطب شمال» محسوب می‌شود، البته که در پردازش همین شخصیت نیز گاهی اغراق‌های شعارزده‌ای وجود دارد که در ذوق مخاطب می‌زند.

در بخش اقتباسی ماجرا هم باید گفت که این سریال در عین اقتباس از رمان کنت مونت کریستو، به جز خط اصلی انتقام، وفاداری جامعی به آن ندارد، داستان در بستر متفاوت و معاصری روایت می‌شود و شخصیت‌ها و اتفاقات تا حد زیادی با رمان اصلی تفاوت دارند، اتفاقی که فیلمنامه این اثر را در گروه اقتباس‌های آزاد قرار می‌دهد. با این حال، هسته‌ اصلی داستان، یعنی تم انتقام، حفظ و با غلظت زیادی به تصویر کشیده شده است.

حال با توجه به رویارویی آرشام با تمام افرادی که به دنبال گرفتن انتقام از آن‌ها است، باید دید که در نهایت این قهرمان‌سازی چطور پیش می‌رود؟ چراکه شکل دادن به یک قهرمان در داستان، نیازمند در نظر گرفتن ظرایفی است که در صورت تخطی یا غفلت از آن‏ در نهایت با چهره‌ای بلاتکلیف یا حتی تاریک روبه‌رو می‌شویم که ردی از قهرمان در آن به چشم نمی‌خورد.