به گزارش بولتن نیوز، کانال اطلاعرسانی حسن عباسیفرد کاندیدای دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه ملایر ، در معرفی وی نوشت:
در سال 1348 در تهران در خانوادهای مذهبی در یکی از محلههای حاشیه تهران به دنیا آمدم. پدر و مادرم از اهالی روستای عشاق از توابع ازندریان بودند که در سال 1344 به دلیل دشوار شدن ادامه زندگی در روستا، به اجبار به تهران مهاجرت کردهبودند. پدرم تا زمان بازنشستگی، در کورههای آجرپزی به عنوان کارگر مشغول به کار بوده و مادرم خانهدار است. سه برادر و چهار خواهر دارم و فرزند پنجم خانواده هستم.
مثل همه بچهها با ورود به هفت سالگی، در سال 1355 تحصیل را آغاز کردم. سال سوم دبستان مقارن شد با راهپیماییهای ضد حکومت پهلوی که با تعطیلی مکرر مدارس همراه بود و سالهای دوره راهنمایی با جنگ تحمیلی و دفاع مقدس مصادف شد. در سال 1365 دوم دبیرستان را برای حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل نیمهکاره رها کردم. پس از مراجعت از جبهه، در سال 1367 به ادامه تحصیل پرداختم و سه سال انتهایی دبیرستان را طی دو سال گذراندم و در سال 1368 وارد دانشگاه شدم. متأسفانه به دلایلی که ادامه تحصیل برایم مقدور نبود، انصراف دادم و با اخذ مدرک فوقدیپلم در رشته مخابرات دانشگاه را ترک کردم و به استخدام یکی از ادارات دولتی درآمدم. در سال 1373 ازدواج کردم که حاصل این ازدواج سه فرزند (دو دختر و یک پسر) میباشد. به لطف خدا، بعد از چند سال وقفه در تحصیل، ادامه تحصیل دادم و در سال 1378 در رشته مدیریت لیسانس و در سال 1394 در همان رشته فوقلیسانس گرفتم.
ملایر و طبیعت معتدل کوهستانی
از وقتی که یادم میآید، پدرم به دلیل بیسوادی و عدم دسترسی به شغل مناسب جزء فرودستترین اقشار جامعه بود و با وجود اشتغال در سختترین و زیانآورترین مشاغل (کارگری آجرپزی) از درآمد بسیار پایینی برخوردار بود و زندگی ما به سختی میگذشت. این در حالی بود که به دلیل تأثیرپذیری فرایند تولید آجر از آب و هوا، اغلب روزهای زمستانی که باران یا برف میبارید، پدر بیکار میشد و به سبب روزمزد بودن، در آن روزها مزدی دریافت نمیکرد و این مسأله به فقر خانواده دامن میزد. فقدان بیمه کارگران آجرپزی (که آن هم ناشی از ظلمی بود که توسط حاکمیت طاغوت نهادینه شده بود و بعد از انقلاب تا اندازه زیادی مرتفع شد) مزید بر علت بود و سرجمع هزینههای خانواده را افزایش میداد. در این اوضاع و اوصاف، به دلیل اجبار پدر به کار کردن در تمامی ساعات روز برای جبران درآمد کم (خروج از منزل قبل از روشن شدن هوا و بازگشت در ساعاتی که عموماً کودکان در خواب هستند)، از دیدار پدر محروم بودیم و نهایتاً برخی از جمعههایی که ایشان خودشان را تعطیل میکردند، فرصت درک حضورشان را داشتیم.
به همین دلیل، دوران کودکی، نوجوانی و جوانی من در فقر نسبی سپری شد. ادامه این وضعیت من را به این فکر انداخت که به هر طریقی کسب درآمدی کنم و با این کار، هرچند ناچیز به معیشت خانواده کمک کنم. بنابراین، از سال اول دبستان در تابستانها به دستفروشی مواد خوراکی مورد علاقه بچهها پرداختم و هرچه کاسبی میکردم را به مادرم تحویل میدادم تا برای هزینه تحصیلی سال بعد نگهدارد. این اقدامات تا اواسط دوران دبیرستان ادامه داشت و علاوه بر دستفروشی و کاسبی در انواع و اقسام وجوه ممکن، به کار در کارگاههای نجاری، آهنگری، تراشکاری، خیاطی، دفترسازی و... به عنوان پادو (نه یک کارگر حرفهای) نیز کشیده شد. چرا که هدف، کسب درآمد (هرچند ناچیز) بود و هر کاری که پیدا میشد، غنیمتی بود و از دست دادن آن معادل تداوم فقر بود.
در دوران دبیرستان، شوق حضور در کارزار نبرد حق علیه باطل برای دفاع از ایران عزیز، من را مانند صدهاهزار نفر دیگر به جبهههای جنگ تحمیلی صدام علیه کشور عزیزمان کشاند و حدود دو سال از عمر خود را در جبههها گذراندم.
ملایر شهر ملی مبل و منبت در آستانه جهانی شدن
بعد از پایان دفاع مقدس، به ادامه تحصیل پرداختم و به دانشگاه راه یافتم. اما به دلیل این که تأمین هزینههای تحصیل برایم غیرممکن شده بود، مجبور شدم کلاسهای درس را به نحوی تنظیم کنم که دو روز آخر هفته کلاس نداشته باشم و با کار در کارگاههای تراشکاری و... کسب درآمد کنم تا هزینههای تحصیل را تأمین کنم. این شرایط به حدی برایم دشوار شد که مجبور به ترک تحصیل و اشتغال دائم در یکی از ارگانها شدم.
البته بعدها در رشته مدیریت به تحصیل ادامه دادم.
در نهایت، پس از سی سال خدمت در سال 1400 بازنشسته شدم و به واسطه اعتقاد به این که جوانها باید راه را ادامه دهند، با وجود فراهم بودن زمینه برای ادامه خدمت در اداره خودمان یا سایر ادارات، از اشتغال پس از بازنشستگی خودداری کردم. چرا که با حضور بازنشستگان در نظام اداری، چرخش نیروی انسانی با اختلال مواجه شده و مانع از بروز خلاقیت جوانها میشود.
جاذبههای گردشگری ملایر، از تپه نوشیجان تا پارک سیفیه - وبلاگ شب
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com