به گزارش بولتن نیوز به نقل از وطن امروز، ثمانه اکوان: بعد از عملیات توفان الاقصی و آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه، گروهی از مستشاران نظامی آمریکا بلافاصله به دستور بایدن خود را به سرزمینهای اشغالی رساندند تا به ارتش این رژیم بیاموزند چطور باید با نظامیان حماس در یک جنگ نامتقارن وارد میدان نبرد شود. در آن زمان رسانههایی مانند رادیو ملی آمریکا اعلامکردند این گروه از مستشاران نظامی را یکی از فرماندهان نیروی ویژه دریایی ایالاتمتحده که سابقه جنگ در عراق بویژه رویارویی با نیروهای حزب بعث در فلوجه را داشته است، رهبری میکند. در آن زمان نام این فرمانده نظامی فاش نشد اما چند روز پیش خبرگزاری سیانان گزارش داد این فرمانده نظامی «جیمز گلین» فرمانده نیروهای ویژه تفنگداران آمریکایی بوده است که بعد از حدود 20 روز مشاوره به نظامیان رژیم صهیونیستی دوباره به خانه بازگشته است. گلین در حال حاضر معاون فرمانده تفنگداران آمریکایی در امور نیروی انسانی و ذخیره است اما سال 2004 در زمان حمله به عراق، او فرماندهی عملیات ویژه نیروی دریایی آمریکا را برعهده داشت و در کارنامهاش نبرد دوم فلوجه نیز قرار دارد. در ابتدای جنگ، هنوز نام گلین بهعنوان مستشار ارتش آمریکا در سرزمینهای اشغالی ذکر نشده بود اما رسانهها عنوان میکردند این نیروی نظامی خبره، سابقه طراحی حملات نظامی آمریکا در فلوجه و در عین حال مبارزه با داعش در موصل را بر عهده داشته است و به علت اینکه رویارویی رژیم صهیونیستی با حماس به صورت نامتقارن خواهد بود، طراحی نبرد احتمالی زمینی در غزه نیز بر عهده این ژنرال کهنهکار آمریکایی گذاشته شده است.
رسانههای آمریکایی در آن زمان اعلام کردند احتمالا نبرد طراحیشده برای نیروهای رژیم صهیونیستی، اشتراکات زیادی با نبرد دوم فلوجه در سال 2004 دارد و از استراتژیهای جنگهای خیابانی در این نبرد استفاده خواهد شد. آمریکا در این زمان 2 خواسته از نتانیاهو داشت: اول اینکه تا زمان رسیدن سیستمهای پدافند موشکی به منطقه برای حفاظت از نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و سوریه، همچنین تمام پایگاههای آمریکا در منطقه، دست به عملیات گسترده زمینی نزند تا ایالاتمتحده اطمینان حاصل کند در پاسخ به این عملیات، مورد حمله از سوی نیروهای مقاومت قرار نمیگیرد، یا اگر حملهای موشکی و راکتی به این نیروها شد، سیستم پدافند موشکی میتواند جلوی آن را بگیرد. دومین خواسته دولت بایدن از نتانیاهو این بود که درسهای آمریکا در جنگ عراق و افغانستان را سرلوحه خود قرار دهد و تلاش کند به ورود زمینی به غزه فکر نکند یا تا زمانی که طرحی کامل برای این مساله وجود ندارد، از واکنشهای احساسی پرهیز کند و برای انجام عملیات هوشمندانهتر علیه حماس آماده شود.
نتانیاهو با این حال بهسرعت به نقشهای برای اقدامات تلافیجویانهاش نیاز داشت و آمریکا را تحت فشار گذاشت که طرحی جدی در این زمینه به ارتش صهیونیستی ارائه کند. اما نبرد دوم فلوجه که قرار بود الگویی برای نبرد در غزه باشد چه بود و چرا در نهایت استفاده از این الگو باعث شد ژنرال جیمز گلین دوباره به آمریکا بازگردد و نخستین فازهای ورود به غزه با شکست سنگین نیروهای صهیونیستی همراه شود؟
آنطور که در گزارشهای پنتاگون از نبرد فلوجه آمده، نبرد دوم فلوجه با نام عملیات «خشم شبح» روز 7 نوامبر سال 2004 آغاز شد و نزدیک به 6 هفته نیز طول کشید. این نبرد در بسیاری از تحلیلها درباره عملیاتهای نظامی آمریکا در طول تاریخ با عنوان یکی از سنگینترین نبردهای شهری که ایالاتمتحده بعد از نبرد در شهر «هو» در ویتنام با آن روبهرو شد، نامیده شد. عملیات «خشم شبح» دومین تلاش بزرگ ائتلاف نیروهای نظامی آمریکا و انگلیس برای تسخیر شهر فلوجه بود. آوریل سال 2004، نخستین نبرد فلوجه برای دستگیری افرادی که گفته میشد در ابتدای سال 2004، به نیروهای مزدور آمریکایی موسوم به «بلک واتر» حمله کرده بودند، صورت گرفت. این نبرد با نتیجه خوبی برای آمریکا همراه نبود. با این حال فرمانداری فلوجه بهدست یکی از نیروهای حزب بعث افتاد که رابطه خوبی با آمریکاییها داشت و تلاش کرد به آمریکا برای دستگیری این افراد کمک کند. بعد از مدتی اما آمریکاییها متوجه شدند همین نیروها در حال دپوی سلاح در شهر هستند تا این بار نیروهای ارتش آمریکا را هدف قرار دهند. نبرد دوم فلوجه برای آزادسازی شهر از دست نیروهای بعث و نیروهای پارتیزانی صورت گرفت که آمریکا به آنان لقب شورشی داده بود. این نبرد، به یکی از خونینترین و پرهزینهترین نبردهای آمریکا بعد از نبردهایش در ویتنام تبدیل شد. کشته شدن چهار وابسته نظامی آمریکا در فلوجه در ماه مارس سال 2004، انتشار تصاویر جنازههای این افراد، باعث شد آمریکا با خشونت تمام به این حادثه پاسخ گوید و دستور ورود نیروهای نظامی به شهر برای پیدا کردن تمام شبهنظامیان وابسته به حزب بعث صادر شد. بعدها البته مقامات آمریکایی فاش کردند کشتهشدن این 4 فرد از نیروهای بلک واتر، علت اصلی حمله به شهر نبود، بلکه انتشار تصاویر این حادثه علت اصلی این اقدام بود زیرا آمریکاییها احساس میکردند انتشار این تصاویر به احساسات ضدآمریکایی در عراق کمک و نیروهای آمریکایی را تحقیر کرده است. این همان اتفاقی است که هماینک برای رژیم صهیونیستی نیز رخ داده و در عملیات توفان الاقصی چهره غیرقابل نفوذ و شکستناپذیرش را از دست داده است. آوریل سال 2004، آمریکا عملیات نظامی گستردهای را در فلوجه آغاز کرد اما در ضمن این عملیات، با رهبران و رؤسای قبایل در فلوجه و در استان الانبار نیز مذاکراتی داشت که نیروهای شبه نظامی را تحویل آمریکا دهند تا از خسارات بیشتر به شهر و کشته شدن غیر نظامیان خودداری کرده باشند. این مذاکره اما به نتیجه نرسید و نیروهای حزب بعث، کنترل شهر را در دست گرفتند. بعد از مدتی آمریکاییها ادعا کردند ابومصعب الزرقاوی از چهرههای شاخص القاعده در شهر فلوجه است و 5 هزار نفر نیرو نیز که اکثرا غیرعراقی هستند، تحت فرمان او قرار دارند. این مساله بهانه خوبی به آمریکاییها میداد تا به سرعت به شهر وارد شوند و کشتار بزرگی راه بیندازند.
قبل از انجام عملیات نظامی، مانند آنچه امروز در غزه نیز مشاهده میکنیم، شهر در محاصره کامل قرار گرفت و ورود و خروج کاملا غیرممکن شد. آمریکاییها در ابتدای امر از ترس اینکه با جنگ نامتقارن و پارتیزانی یا شبیخونهای شبانه از طرف نیروهای نظامی بعثی روبهرو شوند، به شهر ورود نکردند و بمباران وسیع شهر را در دستور کار قرار دادند. آمریکا از این طریق میخواست هم مردم شهر را ترسانده باشد و هم با هدف قرار دادن ساختمانها، بناهایی را که گفته میشد در اختیار سربازان حزب بعث است تخریب کند و آنها را بکشد. چند روز بمباران پشتسر هم در نهایت نه در مذاکرات پشت پرده برای تحویل دادن سران این حزب به نیروهای آمریکایی مؤثر افتاد و نه توانست به از بین رفتن این افراد کمک کند. آنطور که نیروهای آمریکایی گزارش دادند، شبه نظامیان در طول همان روزهای بمباران، تونلهای بزرگی زیر شهر ایجاد کرده، تلههای بزرگی برای نیروهای آمریکایی در شهر ایجاد کرده و بمبهای دستساز زیادی را در داخل خرابهها جاسازی کردند. در برخی از مکانها نیز این افراد داخل فضای داخلی خانههای ویرانشده یا تاریک را با تعداد زیادی از بشکههای بنزین و پروپان پر کردند که به یک ماشه از راه دور متصل بود و به محض ورود نیروهای نظامی آمریکایی، منفجر میشد. شورشیان عراقی (آنطور که آمریکاییها آنها را مینامیدند) به انواع سلاحهای کوچک اما پیشرفته مجهز بودند و توانستند در مدت زمان کمی بعد از آغاز حملات زمینی، سلاحهای آمریکایی را نیز از سربازها غنیمت گرفته و به یونیفرم، کلاه ایمنی و زرههای نظامی مجهز شدند. این افراد با پیشبینی تاکتیکهای ایالاتمتحده برای تصرف ساختمانهای مرتفع، راهپلهها را آجر زدند و مسیرهایی از آتش را فراهم کردند که میدانستند نیروهای آمریکایی به آن وارد میشوند.
نیروهای آمریکایی با وجود اینکه قرار بود با همکاری انگلیسیها وارد شهر شوند اما در روزهای منتهی به عملیات شاهد سر باز زدن انگلستان از ورود به میدان نبرد بودند زیرا لندن گمان میکرد جان 300 هزار غیر نظامی موجود در فلوجه در خطر است و این مساله رسوایی بزرگ حقوق بشری برای نیروهای متجاوز به وجود میآورد. آمریکا در مقابل تلاش کرد نشان دهد از مردم شهر خواسته است بلافاصله خانههای خود را ترک کنند و قبل از انجام عملیات نیز اعلامکرد بین 70 تا 90 درصد غیر نظامیان از شهر خارج شدهاند که البته چنین آماری هیچگاه راستی آزمایی نشد.
عملیات زمینی با قطع برق و راههای ارتباطی بخشهایی از شهر آغاز شد و شروع به پاکسازی خانه به خانه کرد. بخشی از نیروهای آمریکایی نیز دستور داشتند هر موجود جنبندهای که قصد فرار از شهر داشت را هدف قرار دهند. نیروهای هوایی آمریکا نیز عملیات خود را در هماهنگی کامل با نیروهای زمینی انجام میدادند و هر جا که گمان میرفت نیروهای زمینی توانایی خود را از دست داده و مجبور به عقبنشینی میشوند، نیروهای هوایی وارد شده و کل منطقه را ویران میکردند. پهپادهای شناسایی نیز هنگام عملیاتهای مختلف بالای سر نیروهای آمریکایی بوده و هرگونه رفت و آمد و حرکت دشمن را شناسایی کرده و اطلاعات را بهصورت آنلاین در اختیار ارتش آمریکا قرار میدادند. بولدوزرها نیز آماده بودند هر گاه جلوی نیروی زمینی گرفته شد و موانع سد راه آنها شد، راه را برای پیشروی باز کنند.
این عملیات با دقت زیادی طراحی شده و نیروهای زیادی در آن دخیل بودند اما این نبرد، در نهایت به یکی از خونینترین نبردهای آمریکا در طول تاریخ این کشور تبدیل شد. نیروهای ائتلاف 54 کشته و 425 مجروح داشتند و از نیروهای آمریکایی نیز 95 کشته و 560 مجروح بهجا ماند. آمریکاییها بعد از این اعلام کردند نمیتوانند آمار دقیق نیروهای نظامی دشمن را که کشته شدند، حساب کنند، زیرا مقام رسمیای در این باره وجود نداشت که عضویت آنها در گروههای ضدآمریکایی را تایید کند. بنابراین غیرنظامیان نیز در این بین بسیار زیاد بودند. با این حال اعلام شد نیروهای نظامی شورشی بین 1200 تا 1500 نفر کشته داشتند.
غیر از کشتهشدگان غیرنظامی، که آمریکاییها هیچگاه تعدادشان را برآورد نکردند، شهر نیز دچار خسارات زیادی شد. به فلوجه زمانی «شهر مساجد» میگفتند و 200 مسجد بزرگ و باشکوه داشت ولی بعد از جنگ اعلام شد 60 مسجد بهطور کامل تخریب شده و تعداد زیادی نیز خسارات متعدد دیدهاند. از جمعیت شهر نیز که تخمین زده میشد بین 300 تا 350 هزار نفر باشند، در نهایت 200 هزار نفر آواره شده و از سرنوشت باقی مردم نیز اطلاعی وجود ندارد.
آمریکاییها بعد از این عملیات زمانی که نتوانستند اثری از زرقاوی یا سایر اعضای بلندمرتبه حزب بعث یا القاعده پیدا کنند، اعلام کردند احتمالا آنها پیش از آغاز عملیات نظامی شهر را ترک کرده بودند! در این عملیات نظامی همانطور که این روزها در غزه نیز شاهد هستیم، نیروهای آمریکایی از بمبهای فسفر سفید استفاده کردند که مورد انتقاد جدی جامعه جهانی قرار گرفت. استفاده از این بمب در روزنامه واشنگتن پست مورد تایید قرار گرفت و منابع آگاه اعلام کردند جنازه کسانی که از شهر بیرون آورده شده بود، بهطور کامل سوخته یا ذوب شده بود که نشاندهنده استفاده از بمب فسفر سفید بوده است. مقامات آمریکایی بعداً در توجیه اقدام خود در استفاده از بمبهای ممنوعه فسفر سفید اعلام کردند: «زمانی که با دشمنانی رو به رو هستید که در هرگوشه و کناری پناه گرفته و خود را مستتر کردهاند، باید از فسفر سفید استفاده کرد که شعلههای بسیار زیاد و پراکندگی دود بسیار بالایی دارد و میتواند باعث پاکسازی یک منطقه شده یا دشمن را بهنحوی بترساند که به این منطقه نزدیک نشود»! آمریکاییها همچنین در این نبرد از اورانیوم ضعیف شده نیز استفاده کردند. بعد از جنگ، تعداد بالای کودکانی که جان خود را از دست داده بودند و بالا رفتن میزان آمار سرطان و سقط شدن نوزادان نشان از این داشت که ایالاتمتحده از مقادیر بالای اورانیوم ضعیف شده در این جنگ استفاده کرده است.
در همین حال فرانسپرس نیز اعلام کرد با وجود اینکه نیروهای نظامی آمریکا اعلام کرده بودند شهروندان غیرنظامی میتوانند از شهر خارج شوند، در نهایت اجازه خروج به مردان را نداده و از خروج تمام مردان 15 تا 50 سال از شهر جلوگیری کردند. بر همین اساس بود که بعد از این نبرد، اعلام شد حدود 2000 نفر کشته شدند که بسیاری از آنها غیرنظامی بودند. آمریکا این آمار را نپذیرفت و اعلام کرد نهایتاً 800 نفر کشته شدهاند. با این حال زمانی که 700 جنازه تنها از یک بخش از شهر بهدست آمد، سازمانهای مردمنهاد عراقی اعلام کردند احتمالا تعداد کل کشتهشدگان بین 4 تا 6 هزار نفر بوده که اکثرشان را غیرنظامیان تشکیل میدادهاند.
آمریکا در نهایت با این جنگ توانست فلوجه را پاکسازی کرده و بعد از مدتی به ارتش عراق تحویل دهد اما سال 2014، این شهر دوباره بهعنوان یکی از نخستین شهرهایی معروف شد که نیروهای داعش در آن مستقر شدند.
بایدن زمانی که نتانیاهو در روزهای ابتدایی جنگ، از حمله حماس با عنوان «11 سپتامبر اسرائیل» یاد میکرد، به او هشدار داد نباید اشتباهات آمریکا در جنگ با افغانستان و عراق را تکرار کند. با این حال به نظر میرسد برنامهریزی ارتش صهیونیستی برای تکرار جنایات فلوجه در غزه است. ارتش صهیونیستی در طول چند شب گذشته، به دنبال ارزیابی نوع ورود به غزه است و سعی دارد تاکتیکهای نظامی نبرد دوم فلوجه را در شمال غزه نیز پیاده کند. با این حال مساله متفاوت از نبرد فلوجه در این نبرد، وجود شبکههای اجتماعی و رسانههای حاضر در صحنه است که بهسرعت تعداد بالای شهدا و غیرنظامیان را عنوان میکنند و آبرویی برای این رژیم در سطح جهانی باقی نگذاشتهاند. کشته شدن بیش از 4هزار کودک در طول 22 روز گذشته نشان میدهد اگر در نبرد فلوجه، ایالاتمتحده توانست آمار جنایتهای جنگی خود را مخفی کند، رژیم صهیونیستی توانایی انجام این کار را ندارد. بازگشت ژنرال جیمز گلین به آمریکا بعد از حملات شبانه به غزه و بمباران شدید بخش شمالی این شهر و همچنین شکست نیروهای زمینی صهیونیستی در حمله به غزه، نشان میدهد آمریکاییها نتیجه این جنگ را بهتر از سایر بازیگران بینالمللی میدانند. بایدن هیچ خط قرمزی برای رژیم صهیونیستی در کشتن غیرنظامیان متصور نیست و میداند با انواع و اقسام دروغهایی که ایالاتمتحده پیش از این نیز برای جنایات جنگی خود در کشورهای مختلف به کار برده، میتواند فعلاً ادامه جنگ و کشتار بیگناهان را فراهم کند اما به نظر میرسد مهمترین مساله در این باره، این است که آمریکا میداند این نبرد برای رژیم صهیونیستی، پرهزینه، ناکارآمد و تحقیرآفرین است. آمریکا بعد از 20 سال جنگ در افغانستان و عراق نهایتاً مجبور شد با تحقیر فراوان از این کشورها خارج شود. هماینک نیز نیروهای باقیمانده ارتش این کشور در عراق، از تیررس گروههای مقاومت خارج نشدهاند و هنوز هم از ترس اینکه مجبور شود وارد جنگی تمامعیار با این گروهها شود، تلاش میکند میزان تلفات جانی 2 هفته پیش خود در عراق و سوریه را پنهان کند یا اینکه نهایتاً اعلام کند سربازانش دچار ضربه مغزی شدهاند. همه اینها نشان میدهد فلوجه الگویی برای تاکتیکهای نظامی در مواجهه با حماس و غیرنظامیان در غزه نیست، بلکه درس عبرتی است که اگر ارتش صهیونیستی به آن واقف باشد، آن را تکرار نخواهد کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com