کد خبر: ۸۳۲۴۷۳
تاریخ انتشار:
تأملی در باب یک دغدغه مهم

آیا در گستره هنر، اندازه سلیقه مردم نزول نموده یا سازنده اثر هنری؟

در گستره هنر و دنیای پسا مدرن امروزی که هر اثر هنری خود معرف و دارای شناسه خود می باشد و هر گونه رفتاری و حرکتی در زنجیره هنر قرار می گیرد، براستی، پی بردن به بن مایه اثر هنری که در ذهن پدیدآورنده اثر است یک جنبه از راستی و حقیقت را شکل می دهد.
آیا در گستره هنر، اندازه سلیقه مردم نزول نموده یا سازنده اثر هنری؟

گروه فرهنگی: در گستره هنر و دنیای پسا مدرن امروزی که هر اثر هنری خود معرف و دارای شناسه خود می باشد و هر گونه رفتاری و حرکتی در زنجیره هنر قرار می گیرد، براستی، پی بردن به بن مایه اثر هنری که در ذهن پدیدآورنده اثر است یک جنبه از راستی و حقیقت را شکل می دهد و گونه ی برخورد مخاطب با اثر و برداشت او جنبه ی دیگر آنرا. چرا که اثر هنری در قاب ذهن مخاطب و برداشت وی معنا و مفهوم می یابد. چگونه؟ بدین سان که مکتب پیش روی به دلیل گذر تاریخ هنر از ایسمها و مکاتب، به دنیای پسا پست مدرن رسیده و مفهوم مکتب نوین اثر خود معرف شکل گرفته و دیگر مُهر سازنده اثر را در گستره ی ذهنی سازنده را یدک نمی کشد و به قول شاعر و ادیب و دانشمند فرزانه و بزرگ، مولوی؛ هر کسی از ظن خود شد یار من...

به گزارش بولتن نیوز، حال در این میان یک نکته ی اساسی و بزرگ رنگ می بازد و آن هم اندازه و متر یک اثر هنریست! فرض کنید شما یا یک اثر هنری مواجه می شود که یک چوب کبریت شکسته روی یک دیوار خالی قرار دارد و از اینجا تا بینهایت می توان در مورد آن سخن راند و خالق اثر را تحلیل نمود که شاید در ذهن خود هیچ ایده و هدفی نداشته! ولی در دنیای پر تبلیغات و باری به هر جهت امروزی سزاوار هزاران تمجید می گردد!

ذهن مخاطب امروز چگونه از پذیرش اثر هنری فیلمی مانند فیلم سینمایی پدرخوانده که از لحاظ کارگردانی، نور، فیلمنامه، فیلمبرداری،رنگ، بازی بازیگران، مفهوم بصری نما، موسیقی و همه ی جوانب به دید منتقدین و عوام مردم بی همتاست، به جایی رسیده که آثار ضعیفی که گاه به شعور سطحی ترین مخاطب توهین می کند نزول نموده؟! آیا جز اینست که سازنده در دنیای پر سرعت امروزی چیزی می سازد که خود در ساخت آن فقط از بینش چیزی ساخته باشم و کوتاه و سریع و بدون بن مایه وفقط جنبه ی کم هزینگی و برداشت بالای سود مالی داشته باشد و بدون اینکه هدفی والا در جهت تحرک سازندگی فرهنگی و هنری داشته باشد و به تبعات آن نیاندیشم، پیروی کرده؟! آیا مخاطب و سلیقه اش را به سوی سطحی نگری که گاه تا مرز پوچی و بی هدفی و نزول فرهنگی می رود رهسپار نمی سازد؟

در آینده به پاره های دیگر این جریان خواهم پرداخت و در این اندازه در پاره نخست می گویم که ؛
در این درگَه، کِه گَه گَه ، کَه کُه و کُه کَه شود ناگَه به امروزت مشو غَره که از فردا نِئی آگه

داریوش رضایی
کارشناس ارشد کارگردانی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین