به گزارش بولتن نیوز به نقل از تسنیم، نشانههای رقابت میان ریاض و ابوظبی هرروز آشکار تر میشود، رقابتی که در اقتصاد پسا نفتی و با رویکرد مدرن اقتصادی محمد بن سلمان، شدت گرفته است. یکی از نشانههای تشدید این رقابت را میتوان عدم حضور بن سلمان در نشست سال گذشته ابوظبی دانست که سران چندین کشور عربی خاورمیانه و شمال آفریقا در آن شرکت کردند. همچنین، نشست سران کشورهای عربی و چین در ریاض هم بدون حضور محمد بن زاید برگزار شد. علاوه بر این، بر اساس اخبار غیر رسمی طحون بن زاید، مشاور امنیت ملی امارات در ماههای اخیر بارها برای بررسی اختلافات به ریاض سفر کرده اما موفق به دیدار ولیعهد سعودی نشده است. برخی اقدامات عربستان نیز، این گمان را که روابط ابوظبی و ریاض از برادری به رقابت بدل گشته را تقویت میکند.
پس از بروز اختلاف میان ریاض و ابوظبی در زمینه کاهش فروش نفت در نشست پیشین اوپک، عربستان واردات کالا از امارات را محدود کرد. همچنین حاکمان عربستان اعلام کردهاند که از ابتدای سال آینده میلادی همکاری خود را با آن دسته از شرکتهای خارجی که مقر منطقهای آنها در ریاض قرار ندارد، قطع خواهند کرد. این امر سبب شده تا بیشتر شرکتهای چند ملیتی، شعبات خود را به ریاض منتقل کنند، مسئلهای که تاثیر مخرب انکار ناپذیری بر اقتصاد امارات دارد. موارد تنش زا در روابط دو کشور پیچیده هستند، با این وجود میتوان آنها را در سه حوزهی عمده تبیین کرد.
نفت و اختلافات در اوپک
براساس توافق اوپک پلاس در سال گذشته و تمدید آن در سال جاری، امارات مجبور شد تا میزان نفتی بسیار کمتر از ظرفیت خود را در بازارهای جهانی بفروشد. همین امر سبب شد تا زمزمههای مبنی بر خروج امارات از اوپک شکل بگیرد، شایعاتی که در صورت صحت داشتن، تاثیر منفی مهمی بر بازار جهانی نفت خواهد داشت چرا که نشانگر شکاف در ائتلاف کشورهای عربی صادرکنندهی نفت است.
برخی تحلیلگران معتقدند امارات با توجه به این مسئله که عمر درآمدهای نفتی رو به پایان است قصد دارد در چند دههی باقی مانده در صادرات نفت یکه تازی کند و علاوه بر آن، بخشی از هزینههای مورد نیاز توسعه در کشور خود را از طریق درآمدهای نفتی به دست آورد. مقامات ایالات متحده آمریکا ادعا کردهاند که امارات در ظاهر توافق اوپک پلاس را پذیرفته اما در خفا به آمریکا برای افزایش عرضه نفت چراغ سبز نشان داده، همین مسئله خشم عربستان را برانگیخته است.
مسئلهی یمن
عربستان و امارات متحده عربی در ابتدای بحران یمن مواضعی همسو داشتند اما با تداوم این بحران رفته رفته دچار تفاوت و در مواردی تضاد منافع شدند، همین امر سبب شد مسئلهی یمن به عاملی تنش زا در روابط دو کشور تبدیل شود. در سال 1398 امارات نیروهای نظامی خود را از یمن خارج کرد اما برای حضور در جنوب یمن در آینده برنامه ریزی کردهاست. امارات قصد دارد در جنوب یمن و به منظور تسلط بر تنگه بابالمندب یک پایگاه نظامی و نیز یک باند فرودگاه تاسیس کند و به این منظور با دولت مستعفی یمن به رهبری منصور هادی نیز توافق کرده است.
این برنامه ابوظبی خشم عربستان را برانگیخته چرا که حاکمان سعودی حضور پررنگ امارات در مجاورت بابالمندب را خلاف منافع خود تلقی میکنند. عصبانیت عربستان از این مسئله تا آنجا پیش رفته که نیروهای سودانی را در نزدیکی نواحی عملیاتی امارات مستقر کرده است.
نفوذ بر خطوط کشتیرانی جنوب یمن و نیز کنترل جزیره سقطری، از دیگر موارد اختلاف میان ریاض و ابوظبی است. جزیره سقطری سکویی در مسیر انتقال کالا و انرژی از اقیانوس هند به خلیج عدن و شاخ آفریقا به حساب میآید، لذا موقعیت ژئوپولتیکی مهمی دارد.
امارات در سالهای اخیر، تجهیزات مخابراتی، تاسیسات نظامی و مناطق مسکونی در سقطری ایجاد کرده و همچنین به گردشگران اسرائیلی نیز مجوز بازدید از مناطق توریستی این منطقه را اعطا کرده است، این امر به منزلهی پیروزی مقابل ریاض در منطقه سقطری است. علاوه بر مسائل اقتصادی، اختلاف ابوظبی با ریاض در رویکردهای سیاسی نیز رو به افزایش است، به عنوان مثال امارات از مذاکرات عربستان با انصارالله یمن رضایت نداشته و معتقد است کماکان موضع پیشین حمایت از دولت منصور هادی، بهترین گزینه است.
رقابت بر سر جذب سرمایههای خارجی
رویکرد اقتصادی مدرن عربستان از زمان به قدرت رسیدن محمد بن سلمان، ریاض را به سمت اقتصاد غیر نفتی سوق داده و با وجود فاصله معناداری که با پیشرفت های امارات به ویژه در حوزه گردشگری دارد، میتواند در آینده برای دبی به عنوان مرکز تجارت بینالمللی در خاورمیانه به چالش مبدل شود. عربستان علاوه بر اقداماتی که در جهت انحصار شعبات شرکتهای بزرگ چند ملیتی انجام داده است، مشوق های زیادی نیز برای سرمایهگذاران در نظر دارد.
بر اساس برنامههای عربستان برای جذب سرمایه های خارجی، شرکت های خارجی که در عربستان به ثبت برسند تا 50 سال معاف از مالیات هستند، به علاوه قانون سعودی سازی کارها و مشاغل که بر اساس آن شرکت ها ناگزیر از به کار گیری شهروندان سعودی هستند برای شرکت های خارجی به مدت 10 سال اجرا نخواهد شد.
گذشته از تجارت، گردشگری نیز برای ریاض اهمیت ویژهای پیدا کرده؛ عربستان هتلهای خود را در استانداردهای جهانی توسعه داده، اقدام به احداث شرکت هواپیمایی طیران ریاض با سرمایه اولیه 30 میلیارد پوند و بستن قرارداد با شرکت آمریکایی بوئینگ نموده و پروژههای عظیم گردشگری را در دست اجرا دارد. گردشگری برای امارات بخش حیاتی اقتصاد بهحساب میآید، امارات متحده عربی علاوه بر آنکه از جاذبه های گردشگری خود کسب درآمد میکند، صنعت توریسم کشور خود را به منزلهی نمایشگاهی میداند که در آن موفقیت های اقتصادی خود را به نمایش گذاشته و از این طریق سرمایههای خارجی بیشتری جذب کند.
در سالهای اخیر، دبی بزرگترین برند گردشگری خاورمیانه بوده است و عربستان برای رقابت با چنین برندی راه دشواری در پیش دارد، اما توجه به این نکته هم لازم است که بسیاری از جاذبههای گردشگری شاخص امارات از جمله برج العرب نیاز به تغییرات و به روز شدن دارند، مسئلهای که با توجه به جاذبههای جدید عربستان که یا به تازگی افتتاح شده و یا مانند نئوم در دست احداث هستند و به گردشگران تجارب تازهای هدیه میدهند، مطرح نیست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com