گروه بین الملل: در گذر زمان، سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به رغم کاهش تهدیدهای امنیت ملی این کشور، به شکل فزاینده ای فعال تر، مداخله جوتر و خصمانه تر شده است. این دخالت های نظامی همچنین به تدریج ارتباط کمتری با منافع ملی آمریکا داشته اند. مونیکا توفت، استاد دانشگاه توفتز Tufts Universityو سیدیتا کوشی، استادیار دانشگاه ایالتی بریج واتر Bridgewater State University، در این پادکست، نتایج پژوهش مقداری خود درباره مداخله گرایی آمریکا را توضیح می دهند و به ارزیابی راهبردهای جایگزین می پردازند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیپلماسی ایرانی، این دو پژوهشگر در پنج سال گذشته سرگرم مطالعه ای مشروح با عنوان "پروژه مداخله نظامی" بوده اند و نیز مولف کتابی در این زمینه هستند با عنوان: "مرگ با شمشیر: نظامی شدن سیاست خارجی آمریکا"، (انتشارات دانشگاه آکسفورد 2023). آنها می گویند که از سال 1776 که آمریکا بنیان گذاشته شد، این کشور 400 مورد دخالت نظامی در خارج مرزهایش داشته است. این مداخلات در سال های اخیر، هم افزایش یافته و هم شدیدتر شده تا جایی که مداخله های نظامی آمریکا در دوران پساجنگ جهانی دوم به دویست مورد می رسد و 27 درصد مداخله های نظامی آمریکا، تنها در دوران پس از جنگ سرد رخ داده است.
• مونیکا توفت: پس از دوران جنگ سرد، انتظار دورانی آرام و صلح آمیز را داشتیم اما آمریکا در دوران تک قطبی اش بیش از همیشه به مداخله نظامی روی آورد. مداخلات نظامی در جنگ های داخلی کشورها، موجب طولانی تر شدن این جنگ ها شده ضمن آنکه به مخالفین دولت هایی که درگیر جنگ داخلی بوده اند هم مشروعیت بخشیده است. ما در پژوهش خود به دنبال الگوها، روندها و آزمودن فرضیاتی درباره شرایطی هستیم که ایالات متحده بر پایه آنها به مداخلات نظامی خارجی دست زده و نیز ارزیابی اینکه آیا پس از مداخله نظامی آمریکا، اوضاع کشور مورد مداخله بهتر شده یا بدتر؟ چه از حیث حاکمیت و چه در زمینه خشونت و شورش. در این پژوهش تلاش داشتیم داده ها و اطلاعاتی را ایجاد کنیم که دیگران هم بتوانند با استفاده از آنها این مطالعه را در گذر زمان تکرار کنند. با چنین هدفی از 1776 یعنی سال بنیانگذاری آمریکا آغاز کرده و تا 2019 را پوشش دادیم و نتیجه کار، حیرت آور بود چرا که درست در دورانی که پس از جنگ سرد انتظار می رود که مداخلات آمریکا باتوجه به ملاحظات انسان دوستانه مورد نظر سازمان ملل کمتر شود، این مداخلات بیشتر و شدیدتر شده است.
• سیدیتا کوشی: برای رسیدن به تعریف عینی تر (مقداری تر) از مفهوم پیچیده و پیوسته متغیرِ منافع ملی، تلاش کردیم به یک ایندکس دست پیدا کنیم و چندین نشانگان ژئوپولیتیکی را در آن بگنجانیم که بطور سنتی بیشتر استادان این رشته اجماع دارند که شاخصِ منافع ژئوپولیتیکی، منافع راهبردی و منافع ملی است. یکی از این شاخص های مقداری، تداوم Continuity نام دارد: اینکه آمریکا چقدر به کشور هدف مداخله نزدیک است، چه تعداد مرزهای زمینی، چه شماری از مرزهای آبی و امثال آن در این فاصله وجود دارد.
فاکتور دیگر هم روابط استعماری است: آیا آمریکا و کشور هدفِ مداخله از یک سابقه و رابطه استعماری یا مستقل برخوردارند. البته می توانیم برخی شاخص های کیفی را هم به این مواردِ کمی بیفزاییم ببینیم چه نتیجه ای حاصل می شود.
• مونیکا توفت: به این ترتیب باتوجه به شاخص های تعیین کننده منافع ملی، به این نتیجه رسیدیم که هرچه جلوتر آمده ایم، مداخلات نظامی خارجی آمریکا، رابطه مستقیم کمتری با منافع ملی این کشور داشته است.
• سیدیتا کوشی: نکته نسبتا ثابت دیگری که در پژوهش خود به آن رسیدیم این است که آمریکا معمولا علیه کشورهایی اقدام به مداخله نظامی کرده که قدرت مادی و ملی کمتری برای دفاع از خود داشته اند یعنی به کشورهای ضعیفتر حمله کرده است. پس در گذشته نزدیک، آمریکا عموما علیه کشورهایی مداخله نظامی داشته که قدرت کمتر و پایین تری داشته اند. هرچند در این پژوهش به بررسی مقایسه ای مداخلات آمریکا با دیگر قدرت های جهان همچون شوروی سابق، چین، بریتانیا و دیگران نپرداخته ایم اما به این نتیجه قطعی رسیده ایم که نرخ مداخله جویی آمریکا عملا پس از دوران جنگ سرد، کاملا افزایش داشته، چه در دوره تک قطبی و چه در دوران پس از یازدهم سپتامبر 2001. پس در این دهه های اخیر، آمریکا حتی نسبت به رویکرد گذشته خودش نیز مداخله جوتر شده است.
نکته دیگر اینکه در دوران پس از یازدهم سپتامبر، کمترین میزان از تحریک به منازعه از طرف کشورهای هدف را شاهد بوده ایم، یعنی کشورهای هدف، آغازگر کمتر از چهل درصد منازعات بوده اند و این آمریکا بوده که بیش از شصت درصد منازعات را کلید زده است. یعنی حتی برخلاف دوران تک قطبیِ پس از دوران جنگ سرد که آمریکا در واکنش به شروع یک منازعه، اقدام به مداخله نظامی می کرد، در دوران پس از یازدهم سپتامبر، این آمریکا است که بیشتر منازعات را کلید زده است.
• مونیکا توفت: باید یادآور شوم که ما در این پژوهش، بر اطلاعات منابع باز تکیه داریم حال آنکه اطلاعات بسیاری از رخدادهای معاصر و اقداماتی که آمریکا انجام می دهد، طبقه بندی شده هستند. بنابراین با در نظر گرفتن اقدامات پنهان و نیز حملات پهپادی و جز آن که مخفیانه انجام می شود، می توان نتیجه گرفت که اوضاع از آنچه گفتیم هم بدتر است.
یکی از پیامدهای حملات یازدهم سپتامبر این بود که آمریکا تلاش می کرد به مخاطب آمریکایی خود، تصویری "غیربشری" از دشمنانش ارائه دهد که این بسیار خطرناک است چرا که وقتی چنین می کنید، کار مداخله، بسیار آسانتر می شود چرا که آدمی بودن و عقلانی بودن حریف را زیر سوال می برید و مردم را متقاعد می کنید که باید آنها را از صفحه روزگار محو کنید و هیچ راهی برای معامله و گفتگو با آنها وجود ندارد چرا که آنها غیرمنطقی هستند و فقط می خواهند ما را بکشند، پس باید نابودشان کنیم و باید تا آخرین نفرشان کشته شوند. به همین دلیل است که اصطلاحا "تاثیر یازدهم سپتامبر" در تعیین نوع رویکرد آمریکا و دخالت افراطی آمریکا در نقاط مختلف جهان نقش زیادی داشت.
اگر به نظرسنجی ها و بررسی های گالوپ، پیو و نیز داده های این پژوهش نگاه کنید، می بینید که اکنون آمریکا به عنوان یک تهدید در اطراف جهان به شمار می رود. یعنی یکی از پرچمداران حقوق بشر و دمکراسی، اکنون به عنوان تهدیدی برای همین ارزش ها دیده می شود و نیز تهدیدی برای ثبات. این واقعا نگران کننده است که ما در بسیاری از نقاط جهان، از خود مشروعیت زدایی کرده ایم آن هم به دلیل سوء بکارگیری نیروی نظامی. در واقع در شرایطی که بقیه جهان تنش زدایی می کنند، ما تنش زایی می کنیم.
• سیدیتا کوشی: بسیاری از جنگ های آمریکا، فاقد ویژگیِ جنگ های عادلانه هستند. همچنین اگر شما از اعتبار مناسبی در سطح جهان برخوردار باشید، نیازمند استفاده افراطی از نیروی نظامی نخواهید بود و مجبور نیستید که علیه پروتکل ها و قطعنامه های سازمان ملل دست به اقدام بزنید. پس بهترین کاری که آمریکا می تواند برای اعاده اعتبار خود انجام دهد این است که بکارگیری نیروی نظامی خود را محدود کند. آمریکا همیشه به عنوان پرچمدار دموکراسی و حکومت قانون و پیشبرد حقوق بشر شناخته شده است و اکنون هم نمی تواند این اعتبار را دوباره بدست آورد مگر آنکه با حسن نیت به ملزومات چنین رهبری ای در جهان پایبند باشد.
• مونیکا توفت: بطور خلاصه، پیام پژوهش ما این نیست که به هیچ وجه نباید به نیروی نظامی متوسل شد بلکه باید وزن بیشتری به دیگر روش ها از جمله دیپلماسی داد و توسل به نیروی نظامی را بعنوان آخرین راه چاره در نظر گرفت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com