کد خبر: ۸۲۰۴۴۰
تاریخ انتشار:

سنایی غزنوی؛ شاعری شوریده در ادب عرفانی پارسی

ابو المجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی که به حکیم سنایی شهره یافته، از نامدارترین سرایندگان پارسی در سده های پنجم و ششم هجری بوده و بر اندیشه و....

به گزارش بولتن نیوز، دکتر محمد جواد گودینی نویسنده، مترجم و استاد دانشگاه: ابو المجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی که به حکیم سنایی شهره یافته، از نامدارترین سرایندگان پارسی در سده های پنجم و ششم هجری بوده و بر اندیشه و آثار سرایندگان بزرگ و برجسته ای در ادب درخشان پارسی همچون مولوی رومی و عطار نیشابوری تاثیر گذار بوده است.

وی احتمالا میان سالهای 463 تا 473 هجری چشم به جهان گشود و زادگاهش غزنین بوده و در روزگار جوانی، مدتی به شهر بلخ رفته و گویی برای یافتن شغل به آن سامان سفر کرده بود. وی همچنین به دیگر شهرهای خراسان همانند سرخس، نیشابور و هرات (افغانستان امروزی) نیز سفر کرده و در سرخس، با محمد بن منصور سرخسی از صوفیان روزگار آشنا شد و مدتی را نیز در خانقاه بسر می برد. (گزیده ی حدیقه ی سنایی، ص11).

وی همزمان با مسعود بن ابراهیم و فرزندش ابراهیم شاه روزگار می گذراند و پدرش نیز مردی شریف و بزرگوار توصیف گردیده است. این که سنایی به کدام مذهب باور داشته، میان سیره نویسان اختلافی است؛ برخی همچون قاضی نور الله شوشتری وی را پیرو مذهب شیعه دانسته و گروهی نیز او را پیرو مذهب اهل سنت دانسته اند.

سنایی مدتی از دوران جوانی اش را به ستایش زمامداران مشغول بوده و در ادامه به جهانِ عرفان، عشق الهی و تصوف روی آورد و استعداد شعری اش را در این زمینه بکار رفته و آن چنان در عرفان، زهد و بی رغبتی به دنیا پیش رفت که آن زمان که سلطان بهرام شاه می خواست خواهرش را به عقد وی درآورد، شاعر نپذیرفت و عزیمت حج نمود و به خراسان رفت. (شرح مشکلات دیوان سنایی، ص6).

وی همواره در ادب پارسی مورد احترام ادب دوستان بوده و تذکره نویسان نیز با تجلیل و بزرگی از وی یاد برده و به طور نمونه، سدید الدین محمد عوفی از وی با عنوان «استاد الحکماء، ختم الشعراء، مجد الدین آدم سنایی غزنوی» یاد کرده است. (همان، ص6- 5).

سنایی از شاعران سترگ و استادان نامور ادب پارسی (به ویژه ادب تصوف و عارفانه) بشمار رفته و مولانا جلال الدین محمد بلخی در عظمت جایگاه وی چنین سروده است:

عطار روح بود و سنایی دو چشم او/ ما در پی سنایی و عطار آمدیم

وی اگر چه نخستین شاعر در ادب پارسی نبوده که مضامین عارفانه و عاشقانه را وارد شعر و ادبیات کرده باشد و پیش از وی در سروده های شقیق بلخی و ... ابیات صوفیانه قابل مشاهده است، اما سنایی غزنوی، ادبیات عرفانی را وارد مرحله ای از نوآوری، درخشش و توسعه نمود و در ادامه بر سرایندگان پس از خود نیز تاثیری شگرف برجای نهاد. (هفت گفتار درباره ی سنایی، عطار و عراقی، ص4- 2).

مشهورترین آثار برجای مانده از وی عبارت است از: سیر العباد الی المعاد، حدیقة الحقیقة، طریق التحقیق، دیوان شعر و کارنامه ی بلخ.

از سرایندگان معاصر با وی نیز می توان به شاعران ذیل اشارت نمود: مسعود سعد سلمان، عثمان مختاری، حسن غزنوی، انوری، سوزنی و ... (شرح مشکلات دیوان سنایی، ص12).

حدیقه ی سنایی که از شاهکارهای ادب عرفانی پارسی به شمار می رود، شباهت فراوانی با مثنوی معنوی (شاهکار ادبی مولوی) داشته و هر دو کتاب، برگرفته از آموزه های قرآن کریم بوده و مفاهیم و معانی اخلاقی، عرفانی و عاشقانه را با زبان شیرین شعر در هم آمیخته و با داستان های آموزنده و تمثیل های ادیبانه همراه گردیده است. (بررسی مضامین مشترک مثنوی و حدیقه سنایی، ص19).

سنایی در سروده ای زیبا و عاشقانه چنین گفته است:

ای جان و جهان من کجایی؟/ آخر برِ من چرا نیایی؟

ای قبله ی حُسن و گنج خوبی/ تا کی بود از تو بی وفایی؟

خورشید نهان شو در گردون/ چون توبه و تاق ما در آیی

اندر خم زلف بت پرستت/ حاجت ناید به روشنایی

زین پس مطلب میان مجلس/ آزار دل خوش سنایی

تا هیچ کسی تو را نگوید/ کای پیشه تو جفا نمایی (حکیم سنایی و اشعار عرفانی او، ص94).

وی در تحمیدیه ای زیبا، زبان به ستایش پروردگار بی همتا گشوده و چنین سروده است:

مَلِکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی/ نروم جز به همان ره که توام راه نمایی

همه درگاه تو جویم، همه از فضل تو پویم/ همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی/ تو نماینده ی فضلی، تو سزاوار ثنایی

بَری از رنج و گدازی، بری از درد و نیازی/ بری از بیم و امیدی، بری از چون و چرایی

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی/ نتوان شِبه تو جستن که تو در وَهم نیایی

همه عزی و جلالی، همه علمی و یقینی/ همه نوری و سروری، همه جودی و سخایی (اشک شفق، ص21).

سنایی در غزلی دلنشین چنین گفته است:

ما را مدار خوار که ما عاشقیم و زار/ بیمار و دلفگار و جدا مانده از نگار

ما را بگوی سرو که ما رنج دیده ایم/ از گشت آسمان و ز آسیب روزگار

زین صعب تر چه باشد زین بیشتر که هست/ بیماری و غریبی و تیمار و هجر یار

رنج دگر مخواه و برین بر فروزن مجوی/ ما را بس است اینکه برو آمدست کار

ما را به نزد هیچ کسی زینهار نیست/ خواهیم زینهار به روزی هزار بار (حکیم سنایی و اشعار عرفانی او، ص93).

از شاعر شیرین سخن پارسی گوی اشعاری دلکش در قالب رباعی نیز به روزگار ما رسیده و اکنون چند نمونه ی آن تقدیم مخاطبان محترم می شود:

ای آنکه تو رحمت خدایی شده ای/ در چشم بجای روشنایی شده ای

از رندی سوی پارسایی شده ای/ اندر خور صحبت سنایی شده ای

 

بیرون جهان همه درون دل ماست/ این هر دو سرایگان یگان منزل ماست

زحمت همه رو نهاد آب و گل ماست/ پیش از دل و گل چه بود؟ آن محفل ماست

 

آنی که قرار با تو باشد ما را/ مجلس چو بهار با تو باشد ما را

هر چند بسی به گرد سر برگردم/ آخر سرو کار با تو باشد ما را

 

هر چند بسوختی بهر باب مرا/ چون می ندهد آب تو پایاب مرا

زین بیش مکن هنجره در تاب مرا/ دریافت مرا غم تو، دریاب مرا

 

ای آنکه مرا به جای عقل و جانی/ با لذت علم و قوت ایمانی

از دوستی تو زنده گردد دانی/ گر نام تو بر خاک سنایی خوانی (همان، ص96- 95).

وی در ایجاد انگیزش برای گسترش توکل بر خدای بزرگ و توانا چنین سروده است:

گر توکل تو را بر اوست همی/ خود بدانی که رزق از اوست همی

پس به کوی توکل آور رخت/ بعد از آنت پذیره آید بخت

در توکل یکی سخن بشنو/ تا نمانی به دست دیو، گرو

اندر آموز شرطِ ره ز زنی/ که ازو گشت خوار لاف زنی (گزیده حدیقه سنایی، ص40).

وی در ابیاتی دلنشین با اشاره به ایثارگری اهل بیت رسالت(ع) و نزول آیاتی از قرآن کریم (آیات ابتدایی سوره ی مبارکه ی انسان یا هَل أتَی)، مخاطبان را به ایثار گری و بخشش فراخوانده و چنین سروده است:

هر چه داری برای حق بگذار/ کز گدایان ظریف تر، ایثار

جان و دل بذل کن، کز آب و زِگِل/ بهتر از جودهاست جُهد مُقل

سید و سرفراز آل عبا/ یافت تشریف سوره هل أتی

زان سه قرص جوین بی مقدار/ یافت در پیش حق چنین بازار

خیز و بگذار دنیی دون را/ تا بیابی خدایِ بی چون را

دِرمی صدقه از کفِ درویش/ از هزار توانگر آمد بیش (همان، ص41).

سنایی غزنوی سراینده ای نیکو سخن و از پیشگامان ادب عرفانی در زبان پارسی و الهام بخش شاعران بزرگی همانند مولانا جلال الدین محمد بلخی بوده که آثار برجسته ای در ادب پارسی خلق نموده و اشعار وی در قالبهای مثنوی، غزل، قطعه، ‌رباعی و ... عرضه گردیده است.

سرانجام شاعر شوریده ی ادب پارسی به سال 535 هجری دیده از جهان فرو بست و چنانچه سال تولد وی را سال 473 در نظر آوریم (آن سان که عده ای از سیره نویسان گفتند)، وی بیش از 60 سال در این دنیا زیست و با نامی نیکو و کارنامه ای درخشان، به سرای دیگر شتافت.

 

فهرست منابع:

1- قرآن کریم

2- احمدی، فرحناز، شرح مشکلات سنایی، انتشارات پریکا 1393

3- اختر، محمد سلیم، هفت گفتار درباره ی سنایی، عطار و عراقی، شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی 1375

4- خاتمی، احمد، گزیده ی حدیقه ی سنایی، انتشارات پایا 1376

5- رباط جزی، سرور، بررسی مضامین مشترک مثنوی و حدیقه سنایی، سایه ماندگار 1392

6- شاملو، اختر، حکیم سنایی و اشعار عرفانی او، فردوس 1393

7- معصومی، رضا، اشک شفق، انتشارات گلی 1380

برچسب ها: شاعر ، ادبیات

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین