گروه سیاسی: عرصه سیاست در ایران در طول سال های اخیر به عرصه تاخت و تازهای یک طرفه و یک سویه تبدیل شده است. در واقع منظور از طرح این گزاره این می باشد که ساحت سیاست به ابزاری برای خودنمایی، طرح واژگان تازه با اهداف شعاری و با رویکرد مدیریت خسوفی و کسوفی مبدل شده است. در میدان سیاست و مدیریت کشور افراد و گرایشات سیاسی مختلفی در طول دهه های گذشته در مناصب کلیدی کشور بوده اند و تجربه و سابقه مدیریتی شان برای همه آشکار است؛ از جمله این افراد علی لاریجانی می باشد.
به گزارش بولتن نیوز، آنچه درباره جناب لاریجانی می توان در یک جمله در عرصه مدیریتی شان گفت ترویج اشرافیت تکنوکراتیک و نگاه از بالا به پایین است. بطوریکه آنچه در طول سال های مدیریت ایشان از سپاه تا صدا و سیما و شورای امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی به یاد مردم مانده است نخوت مدیریتی و تکبر در نگاه و گفتار ایشان است. بطوریکه ماهیت وجودی مدیریت ایشان نه داشتن اهداف و برنامه بلکه غرور مدیریتی بوده و هست.
نکته جالب توجه در ارتباط با ادبیات سیاسی این روزهای لاریجانی، تلاش برای ارائه یک چهره سوپرمن و کاریزماتیک با شاخص ناجی گرایانه از خود برای مردم و نظام می باشد. بطوریکه وی اخیراً در یک گفتگوی تلویزیونی در وصف مدیریت و شرایط مدیریت کشور گفته است«یک سیاست مدار برای توصیف شرایط انتخاب نمی شود، برای تغییر شرایط انتخاب می شود».
در رابطه با این ژست های شعاری جناب لاریجانی باید به ایشان گفت که حافظه تاریخی مردم از شیوه مدیریت دهه ای شما بر مجلش شورای اسلامی فراموش نشدنی ست و مطمئن باشید مردم هیچ گاه توهین و تحقیرهای مدیریتی شما را فراموش نمی کنند. آقای لاریجانی اینگونه که بر طبل نکات فلسفی در تعیین شاخص های مدیریتی می کوبید راه به جایی نخواهید برد چونکه مخاطبانی که قرار است جذب شما و جلب سخنانتان شوند هیچ گاه رفتار شمار را با آن پیرزن سیل زده در اهواز و مردم سیستان و بلوچستان و ... را فراموش نمی کنند.
واقعیت امر این است گزاره مطرح شده از سوی لاریجانی در تغییر شرایط نه توصیف آن در ذیل انتخاب سیاست مدارها، موضوعی ست که به هیچ وجه در مورد خودشان صادق نیست. چونکه گذشته مدیریتی او سندی عینی بر صدق این ادعا می باشد. در واقع اینکه امروز لاریجانی با توپ انتقاد(بخوانید تخریب)به دنبال بمباران شیوه مدیریت کشور می باشد تنها به یک دلیل است و آنهم طرح نام خود به عنوان ناجی مشکل گشا. این در حالیست که لاریجانی قبل از نقد هر کس و جریانی باید ابتدا به ساکن خود را نقد کند که چرا هیچ گاه جذابیتی نه از لحاظ مدیریتی و نه از لحاظ شخصیتی برای مردم نداشته است.
خلاصه کلام اینکه باید خاطر نشان کرد که اولاً هیچ کسی از شرایط موجود در کشور راضی نیست و دوماً اینکه جایگاه نقاد به شرایط مشخص است. و ثالثاً باید گفت شیوه مدیریتی امثال شماها در سال های گذشته اینگونه حال و روز این روزهای کشور را غم زده کرده است، حال چگونه و با چه رویی دم از مدیریت برای تغییر شرایط می زنید؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
کسی که تنگش گرفته واین پا اون پا میکنه و طرف هم بیرون نمیاد را در نظر بیار
امضای جان کری را که یادتونه ؛ نتیجش شد تغییر رنگ بنفش به قهوه ای از همون موقع این پا اون پا شروع شد کی تموم میشه
خصوص زمانی که ترامپ آمریکایی اثبات کردکه رشته سیاسی خاصه گرایش روابط بین الملل سلاح بی خشابی در دستان دیدنیهایی با نام دیپلمات است که هرگز توان شلیک را ندارند و چه زیبا شلیک کردبا
یا در وبسایت پژوهشکده تاریخ معاصر
https://www.iichs.ir/fa/news/351/
در لیست اسامی تحقیق کنید در ردیف 12 چه کسی جزو فراماسونرهاست تا اصالت افراد را بشناسید
12. آقامیرزا محمدباقر مجتهد آملی پسر حجهالاسلام آقامیرزا عبدالکریم لاریجانی
در این دو جمله بالا خلاصه شده است:
((آنچه در طول سال های مدیریت ایشان،
از سپاه تا صدا و سیما و شورای امنیت ملی
و مجلس شورای اسلامی به یاد مردم مانده است، نخوت مدیریتی و تکبر،
در نگاه و گفتار ایشان است،
بطوریکه ماهیت وجودی مدیریت ایشان،
نه داشتن اهداف و برنامه،
بلکه غرور مدیریتی بوده و هست))
* و چه نیکو جملاتی، رسا و کامل،