کد خبر: ۷۹۸۵۸
تاریخ انتشار:

نقدی بر تازه‌ترین تئوری رسانه‌ای ضرغامی

در هیچ کجای دنیای امروز براساس ذائقه عمومی فیلم و سریال ساخته نمی‌شود. بلکه میل عمومی و جذب مخاطب در عالم رسانه یک اصل لایتغیر است. در هیچ کجای دنیا نمی‌توانند تصور کنند که فیلم سریالی تولید و پخش شود و قضاوت عمومی نسبت به آن منفی باشد.
رئیس صدا و سیما اخیراً در گفت‌وگو با یک خبرگزاری درباره ماهیت و ذات رسانه جملاتی بیان کرد که به سرعت در فضای سایبر تکثیر و منتشر شد و تصور این بود توسط صاحبان فکر و اندیشه مورد مداقه و نقد قرار گیرد اما پس از گذشت یک هفته مشخص شد اندیشه ورزان روزگار به امور مهم‌تری سرگرمند.
رئیس صدا و سیما گفت:«حاشیه ذات رسانه است. اگر حاشیه نباشد رسانه نمی‌تواند ارتباط برقرار کند. این درباره همه برنامه‌ها صدق می‌کند و بسیاری از برنامه‌های چالشی همین وضعیت را دارد.»
این اظهارات را از دو زاویه می‌توان تأویل کرد. یک احتمال این است که گوینده برای پوشانیدن ضعف مدیریت رسانه ملی در شرایط پیچیده امروز، از تاکتیک فرار به جلو استفاده کرده و از بیخ و بن اصل مسئله را زیر سؤال برده و مدعی شده که اصلاً حاشیه جزو ذات رسانه است. در صورت پذیرش این ادعا بخش عظیمی از انتقادها به صدا و سیما، محتوای برنامه‌ها و بخصوص نوع، جنس و میزان تأثیر آنها بر مخاطب قابلیت وتو شدن را پیدا می‌کند.
اما حقیقت جز این است و حاشیه ذات رسانه نیست. بلکه حاشیه ویروسی ویرانگر است که عطش نفوذ در رسانه را دارد و رسانه را از مواجهه با آن گریزی نیست (شاید مراد رئیس صدا و سیما از بیان آن جمله این مفهوم بوده است) و برای مصون ماندن متن پیام از آسیب‌های ویروس حاشیه دو روش مرسوم است. یکی مجهز کردن رسانه به آنتی ویروس برای جلوگیری از نفوذ حاشیه به پیام و دیگری توانمندسازی رسانه به مدیریت حاشیه‌ها. در حالی که متأسفانه تاکنون برای هیچ‌یک از این دو مکانیزم برنامه روشمند و کارآمدی در سازمان صدا و سیما تدوین نشده است. بنابراین در تولیدات رادیو و تلویزیون همواره این حاشیه‌ها هستند که خارج از اراده مدیران رسانه خود را به متن تحمیل و پیام و تأثیر آن را بر مخاطب مدیریت می‌کنند و ماجرا زمانی غم‌انگیزتر می‌شود که مدیران رسانه جز به توجیه و مشروعیت بخشی به آنها برنیایند.
غربی‌ها که بسیار پیش‌تر از ما به راز و رمز جادوی رسانه‌های جدید پی بردند، زمانی که فهمیدند بُرد، نفوذ و تأثیر «حاشیه» در عالم هنر و رسانه تا چه حد شگفت‌انگیز و به مراتب بیشتر از متن پیام است نه تنها تمام راهکارهای ایجاد حاشیه توسط اراده‌های غیر و خارج از کنترل را در شبکه گسترده سلولی رسانه‌های خود به شکلی سیستماتیک بستند و با تزریق متد و روش‌های بازدارنده و طراحی و تعبیه سنسورهای مدرن نظارت پنهان بدنه رسانه‌ای خود را نسبت به ویروس انواع حاشیه‌ها واکسینه کردند، بلکه استعداد شیطانی خود را در جهت ایجاد توانمندی‌های خاص برای حاشیه‌سازی‌های کاذب در رسانه و تأثیرات پیچیده و چند لایه‌ای بر مخاطب بکار بستند و در واقع به ابزار جادوگری مدرن مسلح شدند. و این ساده‌انگاری است اگر تصور کنیم حاشیه جزو ذات امپراطوری رسانه‌ای جهان غرب هم هست. هیچگاه به هیچ حاشیه‌ای اجازه ورود به متن در پیام هیچ رسانه غربی داده نشده است. چه رسد به اینکه بخواهد بر متن سوار شود و در پیام دگرگونی ایجاد کند.
احتمال دوم این است که رئیس صدا و سیما از سر صدق و باورمندانه گفته حاشیه ذات رسانه است. در این صورت از این احتمال نیز نباید گذشت که مهندس رسانه ما در سال‌های اخیر فرصتی برای مطالعه نظریه‌ها و یافته‌های جدید علوم ارتباطات و رسانه درباره مهندسی رسانه و مهندسی پیام نداشته است. اگر به تعبیر رئیس صدا و سیما رسانه را از حاشیه گریزی نیست، باید بپذیریم وقتی در بسیاری از برنامه‌های زنده، مصاحبه‌ها، گزارش‌ها، میزگردها، مناظره‌ها وحتی جُنگ‌ها و تاک‌شوها و برنامه‌های ترکیبی و آرشیوی و تولیدی، پیام متأثر از حاشیه در مخالفت با متن شکل می‌گیرد و عرضه می‌شود و بر مخاطب و قضاوت او تأثیری وارونه می‌گذارد، این یک امر طبیعی و اقتضای رسانه است و به جذب مخاطب مربوط می‌شود. در یک بیان ساده و موجز اینکه رسانه مدام به خودش گل بزند تا از گل زدن رقیب جلوگیری کند.
رئیس صدا و سیما باید به این پرسش نیز پاسخ دهد که چرا خروجی رسانه ملی پر شده از «حاشیه»‌هایی که باید لابلای آنها جستجو کرد تا کمی هم «متن» یافت. چرا در برنامه‌های صدا و سیما که از دوره‌ای به بعد تلاش کرد وانمود کند از هرگونه نگاه ایدئولوژیک نسبت به مسائل پرهیز دارد و در مواجهه با سلیقه‌ها طرف وسط را می‌گیرد، هیچگاه حاشیه‌ای نمی‌بینیم که پیامی را به نفع ارزش‌های انقلاب به مخاطب منتقل کرده باشد و در زمانه‌ای که متن پیام در اکثر تولیدات رسانه ملی ما نیز به جریان غالب جهانی تمایل دارد منصفانه است که حاشیه‌ها نیز قلب آرمان‌خواهی را هدف قرار دهند. کاش حال و مجالی بود تا در مورد متن و محتوای تولیدات صدا و سیما هم کمی جدی سخن بگوئیم، آنگاه ضرورت پرداختن به حاشیه‌ها به طور کلی منتفی می‌شد.

اگر همه کسانی که در نظام جمهوری اسلامی وظیفه مهندسی فرهنگی و هدایت افکار عمومی را به عهده دارند، همچون رئیس صدا و سیما  بر این اعتقاد هستند که حاشیه جزو ذات رسانه است، چرا این همه ساز و کار موازی برای نظارت بر مطبوعات و رسانه‌ها تأسیس و تجهیز کرده‌اند و چرا روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها از حاشیه‌سازی و حاشیه‌پردازی منع و در صورت توجه به حاشیه‌ها تعقیب و مجازات می‌شوند، ولی در بسیاری از برنامه‌های رادیو و تلویزیون، حاشیه‌ها جای متن می‌نشینند؟
آیا می‌توان دیدگاه رئیس رسانه ملی را به دیگر رسانه‌ها نیز تعمیم داد؟ آیا رئیس سازمان سینمایی نیز می‌تواند بگوید حاشیه ذات رسانه است و وقتی من در سال 80 فیلم تولید می‌کنم، 10 فیلم فاخر است، 20 فیلم آموزنده است، 30 فیلم سرگرم کننده است و لاجرم تولید و نمایش 20 فیلم هنجارشکن نیز اجتناب‌ناپذیر است.
چرا در هالیوود با آن گستردگی و تولید انبوه، حتی یک فیلم نمی‌توان یافت که با هنجارهای آمریکایی تناسب نداشته باشد. چرا وقتی تمام تاروپود شبکه عنکبوتی امپراطوری رسانه‌ای نظام سلطه را می‌گردیم نمی‌توانیم یک مجری دگراندیش، یک برنامه دگر پیام و یک پیام دگرگونه خلاف اراده صاحبان قدرت پیدا کنیم، ولی نظام ما قدرت دارد، رسانه دارد، ولی گویی صاحب آن نیست.
رئیس صدا و سیما قضاوت درباره سریال‌های تلویزیون را هم تابع سلیقه افراد دانسته و ملاک رسانه ملی را قضاوت عمومی عنوان کرده و گفته است: «درباره سریال‌ها هم سلایق، جریان‌ها و قضاوت‌های مختلف وجود دارد. معمولاً تجربه نشان داده که قضاوت‌های عموم مردم یک مقدار متفاوت با برخی قضاوت‌های خاص است. البته قضاوت‌های خاص هم مورد توجه ما است و استفاده می‌کنیم.»

ایشان با اشاره به اینکه صدا و سیما قضاوت‌های عمومی را از طریق نظرسنجی‌ها کسب می‌کند، تأکید کرده است: «بخش زیادی از نظرسنجی‌های ما محرمانه است و دلیل اینکه برخی نظرسنجی‌ها را منتشر نمی‌کنیم بخاطر این است که اگر اشکالاتی هست برطرف کنیم.»
وجود تناقض شدید در مفهوم اظهارات اینچنینی، مانع از فهم محتوای کلام در مواجهه اول و اتخاذ موضع و بیان پرسش خواهد شد، ولی از اهل فضل و فرهنگ و دلسوزان انتظار می‌رود این مباحث را بی‌پاسخ نگذارند و در پخته‌تر شدن بحث‌های نظری همکاری نمایند.

در هیچ کجای دنیای امروز براساس ذائقه عمومی فیلم و سریال ساخته نمی‌شود. بلکه میل عمومی و جذب مخاطب در عالم رسانه یک اصل لایتغیر است. در هیچ کجای دنیا نمی‌توانند تصور کنند که فیلم یا سریالی تولید و پخش شود و قضاوت عمومی نسبت به آن منفی باشد. پس ویژگی مورد تفاخر تلویزیون ما درباره سریال‌هایش، ویژگی‌ای است که هر فیلم یا سریالی باید داشته ابشد. آنچه محل اختلاف و موضوع بحث است محتوا، پیام و تأثیر فیلم‌ها و سریال‌ها بر مخاطب است که ظاهراً مدیریت رسانه هیچ تمایلی ندارد راجع این موضوعات گفت‌وگو شود.
اینکه نظر مردم را درباره یک سریال جویا بشویم و بعد آن را محرمانه تلقی کنیم و از خود مردم پنهان نگه داریم هم از عجایب عصر حاضر است. آیا چنین مشی و روش‌هایی با شرایط خاص و اقتضائات جهان امروز تناسب دارد؟

*مهدی یمینی/ مشرق

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین