کد خبر: ۷۹۷۴۲۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
تبعیض آموزشی و مخاطرات اجتماعی

نیاز به تغییر در رویکردهای نظام آموزشی الزامیست

نظام آموزشی و رهاشدگی های تکلیفی و وظیفه ای در قالب رسالت و کارکرد آنها متوجه محور مهمی به نام عملکرد آن است.
نیاز به تغییر در رویکردهای نظام آموزشی الزامیست

گروه اجتماعی: نظام آموزشی و رهاشدگی های تکلیفی و وظیفه ای در قالب رسالت و کارکرد آنها متوجه محور مهمی به نام عملکرد آن است. در واقع آنچه در این راستا قابل توجه می باشد بدعملکردی آن است و یکی از شاخص های عملکرد بد و ناصواب نظام آموزشی که اثرات آشکار و پنهانی دارد و به عنوان یک مخاطره جدی باید به آن توجه داشت نابرابری های آموزشی و تبعیض آموزشی می باشد.

به گزارش بولتن نیوز، در واقع آنچه در عرصه آموزشی منجر به بی عدالتی آموزشی شده و آموزش را به عنوان یک مسئله ملی و همگانی تحت الشعاع قرارداده و آینده را تنها مختص به یک عده خاص کرده و اقشار کم درآمد و ضعیف را از دایره آموزش کنار زده است نتیجه اش این خواهد شد که ناامیدان از آینده تحصیلی و شغلی شان را در کف خیابان ها دید. اگر چه نمی توان این موضوع را تمام و اصل ماجرا دانست و از آن به عنوان تنها متغیر شکل دهنده اغتشاشات نام برد اما با این حال این متغیر یکی از علت های مهم و پنهانیست که در گذر زمان شکل گرفته است.

قابل ذکر است که نبود فرصت برابر برای رقابت و رفتن مدارس و آموزش در سطح کشور به سمت و سوی بنگاهی شدن، دلیلی جدی و مبرهن برای انگیزه بخشی مخرب به جوانان و نوجوانان برای تخریب است. بطوریکه اگر نظام آموزشی فارغ از هیاهوهای مربوطه تمام تلاش خود را صرف آموزش می کرد و با دست خود استعدادها را نابود نمی کرد و فرصت های یکسان و برابری در اختیار تمام ظرفیت ها قرار می داد مطمئناً، شرایط به نحو دیگری بود.

واقعیت این است که نظام آموزشی نیاز به برنامه ریزی به روز و هدفمند برای تمام افراد جامعه دارد؛ آموزش در سطح کشور باید از روند فعلی فاصله گرفته و شرایط تازه ای را خلق کند. از این رو برای دمیدن خون تازه در رگ نظام آموزشی باید برخی شرایط را تغییر داد. در واقع این تغییرات به مثابه دمیدن هوای تازه در ریه های نظام آموزشی برای جدا کردن آن از نگاه قشری کنونی به یک نگاه همگانی و جهانشمول خواهد بود. وقوع این رویداد اگر چه سخت و زمان بر خواهد بود اما به نظر می رسد تنها راه چاره می باشد.

خلاصه اینکه، حل سیستماتیک مشکلاتی که امروز در قالب حوادث و اغتشاشات شاهد آن بودیم و با توجه میزان آمار اعلامی بازداشت شدگان و رده سنی آنها، به طور خودکار پای نظام آموزشی به ماجرا باز کرده است. در واقع وجود نواقص، کم و کاستی ها و حتی برنامه ریزی های غلط و اشتباه آموزشی و تفکیک های نانوشته آموزشی که به شکل قانون در آمده اند عملاً بخش قابل توجهی از وقوع شرایط چالشی روزهای اخیر را تشکیل داده است که باید هر چه سریعتر نسبت به رفع و حل آن اقدام کرد.   

برای مشاهده مطالب اجتماعی ما را در کانال بولتن اجتماعی دنبال کنیدbultansocial@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
احسان صادقی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۵
0
0
سلام علیکم
کیفیت پایین اموز دولتی منجر به افزایش تقاضا در اموز غیر دولتی شده است.
کیفیت پایین اموزش ناشی از ۱. روز مزدی بودن نظام پرداخت به جای کار مزدی بودن ان است ۲. ناشی از عدم استقرار نظام ارتقا و رتبه بندی است. ۳. ناشی از عدم تدوین نظام مند تخلف فرهنگیان و نحوه برخورد با انان است.
یادگیری در سیستم کنونی اموزش و پرورش ما وجود ندارد بلکه اموزش منجر به افزایش حافظه محوری شده است به جای اینکه منجر به یادگیری حقیقی شود که تغییر رفتار نشانه یادگیری است. در واقع رفتار در نظام اموزش و پرورش کنونی جایگاهی ندارد، نه در بعد محتوای مصوب ، به رفتار توجه نشده است و نه در بعد تربیت دینی که به ایجاد رفتار متعالی توجه نشده است.
عدم توجه به رفتار عملی، در کنار ارایه شناخت صرف، منجر به کافر شدن جامعه می شود، جامعه ای که مدام در کتب درسی بخواند که نماز چنین است و چنان است، حجاب چنین است و چنان است، و در کنار نه از او حجاب عملی بخواهد نه نماز عملی، خروجی این مدل ، کافر شدن مخاطب به حجاب و نماز است.
ملزم کردن دانش اموز به رفتار هم در هر سنی متفاوت است، دانش اموز در سن ابتدایی ، اجبار شدن را متوجه نمی شود، لذا اگر از او بخواهی که نماز بخواند یا محجبه باشد، استجابت می کند، اما در سن متوسطه ، چون شخصیت وی شکل گرفته است، اجبار نمی شود، گفتگو های اقناعی در کنار یادگیری اکتشافی هدایت شونده ، او را به انتخاب سبک صحیح زنگی، رهنمون می سازد.
سن ابتدایی ، سن طلایی تربیت عملی و گفتگو محور است. سنی که هنوز دانش آموز وارد بحران نشده و از قبل می توان او را اماده کرد.
فلسفه خلقت، دین و اعمال نیز که مهمترین بخش شناخت است، در محتوای ۱۲ سال تحصیل دانش آموزان وجود ندارد.
ارایه فلسفه، همیشه مخاطب را در معرض تصمیم بین خوب و بد می گذارد. بدیهی است که اگر اجبار و تعارض نباشد، دانش اموز خود به خود، به فلسفه نیک و بد اعمال می اندیشد و عمل نیک را به رضایت خود انتخاب می کند.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین