به گزارش بولتن نیوز، حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو در یادداشتی نوشت: یکی دیگر از آثار و برکات فردی سید الشهدا علیه السلام که در سرای دیگر ظهور کرده و جلوه نمایی می کند، بهشتی شدن دوستداران و حتی دوستان و دوستداران آن حضرت است. چنانکه حذیفة بن یمان گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را دیدم که دست حسین بن علی علیهالسلام را در دست خودگرفته بود و می فرمود:
«یا أیُّهَا النّاسُ هذا الحُسَینُ بنُ عَلِىِّ فَاعِرفُوهُ فَوَ الَّذی نَفسِى بِیَدِهِ إِنَّهُ لَفی الجَنَّةِ و مُحِبِّهِ فِی الجَنَّةِ و مُحِبِّی مُحِبِّیهِ فی الجَنَّةِ؛»
ای مردم، این حسین بن علی است، او را بشناسید؛ سوگند به آن خدایی که جانم به دست اوست، براستی او در بهشت است، و دوستدار او نیز در بهشت است، و دوستدار دوستدار او نیز در بهشت می باشد.(۱)
و از امام موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده که فرمود:
«رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دست حسن و حسین علیهمالسلام را گرفت و فرمود:
«هر کس این دو پسر و پدر و مادر آنان را دوست داشته باشد، روز قیامت در درجه من با من خواهد بود»(۲)
و نیز رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:
«إنَّ الْحُسَینَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه عَلَیهِ ریحَ الْجَنَّةِ؛»
آگاه باشید، همانا حسین علیه السلام دری از درهای بهشت است، هر کس با او دشمنی کند خدا بوی بهشت را بر او حرام می کند»(۳)
و معلوم است که این مقام عظیم تنها با محبت ظاهری حاصل نمی شود، بلکه مقصود، محبت خاصی است که مخصوص کسانی می باشد که در درجات بالای ایمان هستند. اگر چه دوستی و محبت امامان معصوم و امام حسین علیه السلام ثمر بخش است ولی احراز مقام والای معیت با رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در بهشت برین، محبتی فراتر از ظاهر می طلبد.
حضرت آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتری فرمودند: زمانی که از تحصیلات علمی در نجف اشرف فارغ شدم و به وطن خویش «شوشتر» مراجعت نمودم، با تمام وجود دریافتم که می بایستی در هر چه بیشتر آشنا کردن مردم با معارف حقه اسلام انجام وظیفه نمایم. لذا روزهای جمعه و بعدها با رسیدن ماه مبارک رمضان به خاطر این مهم، تفسیر صافی را به دست می گرفتم و از روی آن مردم را موعظه می کردم و در آخر گفتار برای اینکه به قول مشهور، هر غذائی نیاز به نمک دارد و نمک مجالس وعظ و ارشاد، ذکر مصائب حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام است ناچار بودم از کتاب روضة الشهداء کاشفی نیز مقداری مرثیه بخوانم. ماه محرم را هم که در پیش بود بدین طریق گذرانیدم متأسفانه به هیچ وجه تحمل جدائی از کتاب را در وقت منبر نداشتم، یعنی بدون در دست داشتن کتاب نمی توانستم مردم را موعظه کنم، از طرفی مردم هم بهره کافی نمی بردند. تا اینکه یکسال به همین منوال گذشت، سال بعد نزدیک محرم با خود گفتم: تا کی می بایستی کتاب در دست بگیرم و از روی آن صحبت کنم و نتوانسته باشم از حفظ منبر بروم باید اندیشهای بنمایم و خود را از این مخمصه نجات دهم، هر چه در این باره فکر کردم به جایی نرسیدم و راه چاره ای ندیدم و در اثر فکر کردن، خستگی سر تا سر وجودم را فرا گرفت، در این حال از شدت نگرانی به خواب رفتم و در عالم رؤیا دیدم که در زمین کربلا هستم، آنهم درست در موقعی که موکب حسینی(علیه السلام) آنجا نزول اجلال کرده. چشمم افتاد به خیمهای که برافراشته بود. متوجه شدم دشمنان با صفوفی فشرده، مقابل آن خیمه ایستاده اند جلو رفتم و داخل خیمه شدم. دیدم حضرت در آنجا نشسته اند بعد از سلام آن حضرت مرا در نزدیکی خود جای دادند و به حبیب بن مظاهر(رحمه الله علیه) فرمودند: فلانی اشاره کردند به سوی من مهمان ما می باشد، از مهمان می بایستی پذیرائی کرد. آب در نزد ما پیدا نمی شود و لکن آرد و روغن موجود است برخیزید با آنها برای ایشان طعامی درست کنید. حبیب بن مظاهر حسب الامر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ، از جای برخاستند و بعد از چند لحظه به داخل خیمه آمدند و طعامی با خود آوردند و آن را در پیش روی من گذاشتند. فراموش نمی کنم که قاشقی هم در ظرف طعام بود. چند لقمه از آن طعام بهشتی صفت خوردم، سپس بلافاصله از خواب بیدار شدم، دریافتم که از برکت زیارت آن حضرت ملهم به نکات و لطائف و کنایاتی در آثار اهلبیت معصومین صلوات الله علیهم اجمعین شده ام که تا به حال هیچ کس بر فهم آنها از من پیشی نگرفته است»(۴)
منابع؛
۱- بحارالانوار،علامه مجلسى ج ۴۳ص ۲۶۲
۲- منتخب کامل الزیارات ابن قولویه ص ۳۲
۳- سفینة البحار محدث قمى ج ۱ص ۲۵۷
۴- اشک روان بر امیر کاروان، ص ۲۰- ۲۱ -۲۲
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
نگران بودیم
الهی برکاتت شامل حال همه جوانان شو د ان شاءالله
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت
میگفت: خدایا که بگوید به حسین
این شهر هزارکوچه، یک مرد نداشت
▪️فرارسیدن ماه عزای حسینی تسلیت باد
سزاوار است که شیعه آن حضرت (امام حسین) در دهه اول محرم با تجهیزات عزاداری ، اقامه ی عزای کند
و همچنین شیعیان محزون و ماتم زده باشند و روایاتی که مصائب امام حسین را بازگو می کند بخوانند
برخی از علما توصیه کردند که برخی از لذّات (غذای لذیذ ، لباس نو یا رنگی و قهقهه و ...) را در این دهه ترک کنید.
ينبغي لشيعته أن يقوموا بلوازم عزائه في مجموع هذه الأيام العشرة و يكونوا حزينين مكروبين أيضا، و أن يقرأوا الأخبار و الأحاديث التي تتحدث عن مصائبه عليه السّلام. و قال بعض العلماء بترك بعض اللذات أيضا
زاد المعاد ص ۲۳۰
اشک نم نم داریم
در خانه سینه ،
تا ابد غـم داریم.
پیراهن و شال مشکی
آماده کنیـد،
یک روز دگر تا به
محرم » داریم ...
یا چه شمعی است که عالم همه پروانه اوست
السلام علیک یا اباعبدالله
فرارسیدن محرم حسینی بر #عاشقان واقعی حضرت #اباعبدالله_الحسین علیه السلام تسلیت باد
دلی پری دارم از بی دینی جوانانی که روز به روز تعدادشان زیاد میشود
فرهنگ سازی شود
کار شود
خیلی بد زمونه ای شده
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) یک روز در جمع اصحاب فرمودند :
من دیشب عمویم حضرت حمزه و پسر عمویم جعفرطیار که هر دو شهید شدند را در خواب دیدم که از غذا های بهشتی میل میکنند .
از آنها سوال کردم که در آن عالم بهترین اعمال کدام است ، گفتند : پدر ومادرمان به قربان شما !
این جا سه چیز افضل اعمال است:
١- محبت حضرت علی(علیه السلام)
٢- آب دادن به تشنه ها
٣- صلوات بر محمد و آل محمد (ص )
مستدرک الوسائل،ج۵،ص۳۲۸
إنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ قُلوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ؛
امام حسين عليه السلام :
بى گمان شيعيان ما، دل هايشان از هر خيانت، كينه، و فريبكارى پاك است. بحارالأنوار، ج 68، ص 156، ح 11
شایسته است مؤمن
هشت خصلت داشتہ باشد:
1- در ناملایمات روزگار، سنگین (باوقار)باشد
2- در هنگام نزول بلا بردبار باشد
3- هنگام راحتی شکرگزار باشد
4- بہ آنچه خداوند به او داده، قانع باشد
5- به دشمنان خود ظلم قرار نکند،
6- بار خود به دوش دوستانش نیفکند
7- بدنش از او خسته ؛
8- مردم از دست او آسوده باشند
کافی ، ج٢ ، ص۴٧
مساله عاشورا و نهضت سیدالشهدا (ع)، که به عنوان رمز بقا و نجات اسلام مطرح شده است دارای اسرار ورموزی است که از دید بسیاری از مردم پنهان مانده است. و تا این اسرار و حقایق مکتوم فاش نگردد، عظمت قیام امام حسین(ع)و اهداف آن آن طور که باید روشن نمی گردد. مساله عاشورا و قیام امام حسین (ع) مساله است، سخن بر سر بود و نبود اسلام است. نه یک نزاع و درگیریمعمولی میان یک حاکم فاسو و یک رهبرفداکار و دلسوز، خیر مساله بسیار حساس تر از این حرف هاست. سیدالشهدا نه به عنوان یک شخص بلکه به عنوان بزرگ ترین پاسدار انقلاب ناب محمدی، موقعیت حاکم بر اسلام و مسلمین را طوری می بیند، که اگر اقدامی صورت نمی گرفت تمامی زحمات پیامبر عظیم الشان اسلامو فداکاری های پدرش امیر المومنین(ع)و مادرش زهرای مرضیه(س)و سبط اکبر امام حسن مجتبی (ع)و در یک کلام، دین خدا و اسلام به باد خواهد رفت.
در و دیوار شهر ما سیه شد از غم
گریبان چاک کن زین غصه و ماتم
بزن بر سینه و بر سر عزاداری کن
فرا رسیدن ماه محرم و ایام سوگواری شهادت سیدالشهدا علیهالسلام و ۷۲ تن از یاران با وفایش تسلیت باد.
خیمه برپا مکن اینبار ، بیا برگردیم
قدیمها وقتی که قرآن میخواندند، برای اینکه نشانه بگذارند که تا کجا خواندهاند
از پر طاووس استفاده میکردند، و هیچ گاه هیچ کس از پر کلاغ استفاده نمیکرد،
چون قرآن زیباست و چیزی هم که در دل آن قرار میگیرد باید زیبا باشد.
امام حسین(ع) حقیقت قرآن است،
پس اگر کسی میخواهد در دل او جای بگیرد و در کنار او قرار بگیرد،
و همراه و همگام با او باشد شرطش این است که یک
زیباییهایی از خود نشان بدهد.
حبیب بن مظاهر به خاک و خون کشیده شده بود،
امام حسین(ع) بر بالین او آمد و یک جمله به او
گفت که اشاره به همین حقیقت داشت.
حضرت فرمود: «لَقَد کُنتَ فاضِلاً»
حبیب تو آدم با فضیلتی بودی،
یعنی آن چیزی که تو را با من پیوند داد، فضیلت تو بود.
و این یک درس و بلکه یک پیغام به همه ماست که اگر میخواهید
با من حسین بن علی(ع) جوش بخورید و پیوند و
ارتباط برقرار کنید، باید اهل فضیلت باشید.
امام حسین (علیه السلام) فرمودند: من قیام کردم تا پاک از ناپاک جدا شود؛ زیرا تا آزمون نشود، وارسته و غیروارسته در کنار همند و امتحان است که پاک را از ناپاک و حق را از باطل جدا می کند.
پس، آن حضرت مایه امتحان ذات اقدس پروردگار است و خدا با او طیّب و غیرطیّب را از هم جدا می کند، چون امام میزان الاعمال و شجره طوبا و حق است و عقاید، اوصاف و اعمال را با حق می سنجند.
یعنی عقیده امام معصوم (علیه السلام) که حق است، میزان سنجش عقاید دیگران و همچنین درباره اوصاف و اعمال، می توان میزان بودن آن ها را باور داشت.
شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی ص 47