گروه بین الملل- محمدرضا اسلامی* با وجود تراکم بسیار بالا (و حیرت آور) جمعیت و ثروت در این شهر، توکیو بارها در رده بندیهای جهانی به عنوان «امن ترین شهر دنیا» انتخاب شده است. این رتبه بندی هرسال توسط «اکونومیست» انجام می شود و «شاخصهای امنیت» در این ارزیابی بسیار سختگیرانه هستند. امنیت در ژاپن مثال زدنی است. اما شینزو آبه دیروز در امن ترین کشور دنیا به قتل رسید. با توجه به این اتفاق عجیب، ضروری است که درباره مسئله «جرم و خشونت» در این کشور صحبت شود.
1- خشونت در کشور ادب و احترام
به گزارش بولتن نیوز، لایه ظاهری کشور ژاپن، پیچیده در ادب و رفتارهای مودبانه است. یک فرد خارجی، در مواجۀ اولیه با فرهنگ ژاپنی، ممکن است گمان کند که با فرهنگی ملایم/مهربان سر و کار دارد؛ حال آنکه مسئله خشونت در ژاپن «مسئله ای بسیار جدی» است. خشونتی که به انسان اِعمال می شود به شکلی غیرمستقیم و پیچیده است. مرگ از شدت کار (karōshi) و آمار بالای خودکشی در ژاپن (بیش از 20هزار در سال) نشانه ای است از قرارگیری «انسان» در میان چرخدنده های یک ساختار اجتماعی بسیار پیچیده.
2- جرم نه، خشونت آری
می توان چنین گفت که ژاپن در کنترل «جرم» و عمل مجرمانه، بسیار موفق بوده است لیکن فضای خشنِ جامعه، باعث بروز رفتارهایی می شود که می توان آثارش را در آمار بالای افسردگی متجلی دید.
3- قتل شینزو آبه
هنوز اطلاعات روشن و دقیقی از علت قتل آبه توسط پلیس ژاپن منتشر نشده است ولی بسیار محتمل است که این ترور توسط فردی سرخورده انجام شده باشد که به مرحلۀ انجام رفتارهای جنون آمیز رسیده باشد. یکی از آن بیست و چندهزار نفری که هرسال خود را مقابل قطار پرت می کنند. یا یکی از میان انبوه آن نیم میلیون نفری که به بیماری Hikikomori (ひきこもり) مبتلا شده اند. بیماری ای که باعث می شود فرد مدتهای طولانی (ماهها) خود را در یک اتاق حبس کند.
و دریغ از مرگی اینگونه برای سیاستمداری ارزشمند.
4- دیدارم با شینزو آبه
در سالگرد سونامی توهوکو و در کنگره مدیریت بحران سازمان ملل (در سندای)، سه نوبت فرصت دیدار و گفت وگو با شینزو آبه فراهم شد. یکبار در طول روز اول کنگره و دو بار در سومین روز کنگره، در مراسم شام نخست وزیر (که آبه میزبان میهمانان خارجی بود). در تمام آن سه روز، او را فردی باهوش، چابک در ارزیابی اطراف، و مسلط دیدم. در مراسم شام فرصت گفت وگو مناسبتر بود. بیشترین چیزی که حس می شد، سنگینی باری بود که به عهده داشت. در تیم محافظانش، جوان باهوشی بود که نقش دست راست را برای آبه داشت و با وجود آشنایی آبه به زبان انگلیسی، کارهای ترجمه و ... را به چابکی انجام می داد. (جوانی با خلق و خوی غیرژاپنی).
دیدارم با شینزو آبه در کنگره مدیریت بحران سازمان ملل
5- دشواری های کار آقای نخست وزیر
سخن گفتن درباره شینزو آبه با در نظر گرفتن مقطع زمانی خاصی که او در مصدر امور ژاپن بود ضروری است. آبه که از خاندان مدیران ارشد ژاپنی بود (پدربزرگش در زمان ریاست جمهوری آیت اله رفسنجانی ارتباط خوب و نزدیکی با او داشت) در مقطعی سکان هدایت کشور را در دست گرفت که ژاپن با چهار ابَر بحران دست به گریبان بود:
۱- بحران پس از زلزله و سونامی توهوکو (آلودگی هسته ای فوکوشیما)
۲- رشد اقتصادی چین و بحرانِ فرو افتادن برندهای برتر ژاپنی همچون توشیبا (در برابر رقبای چینی)
۳- بحران برخاستن یک رئیس جمهور «غیرقابل پیش بینی» در ایالات متحده آمریکا (مسالۀ ترامپ)
۴- بحران کرونا و شکست سرمایه گذاریهای کلان ژاپن برای #المپیک توکیو
همآیندی این 4 ابربحران، ژاپن را در برابر شرایطی ویژه قرار داده بود. مشاهدۀ ورشکستگی و خشک شدن چاهِ نفتی مانند #توشیبا و زمین گیر شدنِ شرکتهایی همچون سونی و پاناسونیک، آبه را شرایطی قرار داد که بسیار واقع بینانه و هشیار عمل کند. در برابر این هر 4 مورد شینزو آبه ناچار به اتخاذ تصمیماتی شد که بعضا با عدم محبوبیتش در جامعه ژاپنی همراه شد.
6 - آبه و واقع گرایی
شینزو آبه درک روشنی از روابط بین الملل داشت و نقاط قوت/ضعف ژاپن را به خوبی می شناخت. او ژاپن را «ضعیف نمی دانست» ولی تصور پوچ و غیرواقعی هم از «قدرت ژاپن» نداشت.
آبه می فهمید که برای هدایت کشورش از درشت گویی بپرهیزد و سیاستمداری کاملا عملگرا محسوب می شد. شینزو آبه همچون بسیاری دیگر از ژاپنی ها به غرب اعتماد نداشت ولی از فرصتهایِ تجاری در غرب به بهترین شکل ممکن استفاده کرد. امروز تویوتا همچنان در آمریکا بیشترین فروش را دارد و پاناسونیک از خاک برخاسته. هوندا و میتسوبیشی و... نیز وامدار هشیاری و درک صحیح او هستند.
خدایش رحمت کند. جهان به امثال او نیاز داشت.
* پژوهشگر مهندسی سازه در مرکز مطالعات زلزله دانشگاه برکلی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اولا ژاپن یک کشور بشدت دیکتاتوری از ریاکارانه ترین شکلها است. مثلا آزادی احزاب دارند و مثلا انتخابات هم دارند اما هفتاد سال از جنگ جهانی دوم می گذرد و فقط یک حزب یعنی لیبرال دموکرات دارد نخست وزیر تعیین می کند که جناب آبه هم جزو آن بود!
ثانیا زندگی مردم در آلونکهای 20 متری، تبدیل ژاپن به مرکز هرزه نگاری جهانی، آمار عجیب خودکشی و افسردگی، رسد اقتصادی نزدیک صفر در بیشتر سالهای دولت آبه، خود گویای دلیل نفرت مردمی از او است که هرگز انتخاباتهای نمایشی بیانگر نظراتشان نیست.