گروه اقتصادی: دکتر سجاد برخورداری/ عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران نوشت: مشکل اقتصاد کشور، کارایی پایین در مصرف انرژی است نه یارانه پنهان. تعریف علمی یارانه، ناظر بر مواردی است که دولتها صریح پرداخت میکنند و وارد بودجه یا نوشتارها میشود. این در تمام دنیا برای اهداف مشخص و معینی رایج است و البته میتواند در بخش تولید باشد یا مصرف؛ اما آنچه در ادبیات ۴، ۵ سال اخیر در کشور به نام هیدن سابسید یا یارانه پنهان رایج شده، به لحاظ علمی وجود ندارد.
به گزارش بولتن نیوز، این تنها نوعی هزینه فرصت است که آن را برای همه چیز میتوان مطرح کرد. اما موضوعی که از نظر علمی در آن اتفاق نظر وجود دارد این است که مصرف انرژی در کشور ما کارا نیست. مصرف ما خیلی بیرویه است و اتلاف منابع داریم.
مقصر مصرف بیرویه انرژی در ایران، مصرفکننده نیست. او به خدمات حملونقل و روشنایی نیاز دارد و بنزین و برق مصرف میکند. ما چه ابزاری در اختیار او قرار دادهایم که مصرف بنزین و گازوئیل این قدر بالاست. دستکاری در قیمت سوخت اشتباه است. سال ۱۳۹۸ ششمین بار بود که این اشتباه را تکرار کردیم و این کار را از سال ۱۳۴۰ انجام میدهیم. اصلاً با قیمت بازی کردن، سیاست کاملاً اشتباهی است و افزایش قیمت، مشکل را حل نمیکند، چون اقتصاد زنجیروار به هم مرتبط است و با این کار، شما هر کاری انجام بدهید، خنثی خواهند شد.
الان چرا با اینکه قیمت نفت ارزان است، کسی استفاده نمیکند؟ چون مسیر گاز را جایگزین نفت کردیم. در مورد بنزین و گازوئیل هم باید یک سری کارهای اولیه انجام بدهیم و جایگزین متنوع حملونقل برای مردم ایجاد کنیم. همانگونه که حملونقل کشورهای اروپایی، نقاط مختلف را به اشکال مختلف متصل کردهاند. اگر من که ماشین شخصی استفاده میکنم، ببینم هر جایی که میخواهم بروم حملونقل عمومی هست، هزینه فایده میکنم و وقتی حملونقل عمومی برایم به صرفه است، چرا خودروی شخصی را با هزینه بالا استفاده کنم؟
قانون هدفمندی یارانه در سال ۱۳۸۹ ناقص اجرا شد. هدفمندی یک بسته بود، نه این که فقط تغییر قیمت سوخت و پرداخت یارانه نقدی انجام شود و بقیه موارد مسکوت بماند. قرار بود تولید را عادت دهیم تا کارایی انرژی بالا رود. مشکل این بود که فقط یک بخش آن سیاست را اجرا کردیم. البته اگرچه اتخاذ سیاستهای حمایتی لازم است نباید مستقیماً پول به مردم داد و باید حمایت به صورت غیرمستقیم در کارهایی مثل رایگان کردن هزینه سلامت بازنشستگان یا کوپن کالا انجام شود.
من اگر رئیسجمهور بودم یارانه نقدی را قطع میکردم. در عوض باید تشخیص داده شود کدام دهکها نیاز به چه خدماتی دارند و آنها عرضه شود و به دهکهایی که واقعاً احتیاج دارند، کالا یا کوپن کالا بدهیم. در این اقشار چون بچه مشکل تغذیه دارد، نمیتواند به مدرسه برود و مجبور است کار کند تا زندگیش بچرخد. اگر هزینه کودکان کار یا اجاره طبقات پایین شهر را بدهیم، میتواند زندگی این طبقات جامعه را در نسلهای آینده جبران کند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
نه برادر من اینگونه شما راهی را پیشنهاد می دهید که بار را بر دوش مردم می گذارید در حالیکه بنظر بنده به تجربه موارد مختلف راه کارش این نیست.
شما کلا مقوله فرهنگ سازی را نادیده گرفته اید شما نقش رسانه را نادیده گرفته اید شما نقش مردم را به گونه ای نگاه می کنید که انگار باید چوب تر بالای سرشان باشد تا کم مصرف کنند نه برادر عزیز ما مشکل در مقوله فرهنگ سازی داریم
رسانه های ما در بحث فرهنگ سازی بشدت ضعیف عمل می کنند و آنجاهایی که قوی برخورد کردند اتفاقا درست عمل کردن مردم نتیجه اش شد
نمونه اش بستن کمربند ایمنی در خودرو با یک فرهنگ سازی قوی در رسانه ملی با برنامه های پویانمایی یا شخصیت سیا و در کنار برخوردهای منطقی اولیه راهنمایی رانندگی شما دیگر کمتر کسی را می بینید کمربند ایمنی خود را نبندد
مدتی برنامه عمو برقی داشت پخش می شد بسبار در مصرف سوخت در خانواده ها حتی در اماکن عمومی تاثیر گذار بود که متاسفانه ادامه پیدا نکرد
بنظرم باید ما هدفمند و با برنامه ریزی منسجم و هماهنگ بین همه دستگاههای فرهنگی کشور برای فرهنگ کمتر مصرف کردن در همه موارد و اسراف نکردن کار کنیم در یک پروسه کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت و این همان بخش سختی است که مسئولین مربوطه نمی خواهند زیر بار آن بروند چون هم باید هزینه کنند هم باید فکرشان را بکار بیاندازند که برایشان سخت است
اون آرمان شهری که مد نظر شماست در دنیای واقعی وجود خارجی ندارد . حتی در دین های الهی که بزرگترین مکتب های انسان ساز هستند هم خدواند بارها و بارها بر قانون مجازات و پاداش، تشویق و تنبیه برای تربیت انسان ها و ایجاد رفتار درست در آنها تاکید کرده و تنها به موعظه و حرف درمانی( به گفته شما کار فرهنگی ) اکتفا نکرده، مثلا در مورد اسراف ( کاری که ما با آب و انرژی یارانه ای انجام می دهیم )بسیار انسانها را منع کرده و بر حذر داشته و مجازات های اخروی و دنیوی برای آن در نظر گرفته، از جمله مجازات دنیوی حذف آن نعمت از دسترس انسان ها بوده . اکنون چطور عده ای مدعی هستند که بدون سیستم مجازات و پاداش و تنها با حرف درمانی می شود رفتار انسانها را درست کرد!؟؟ ...... مثال بستن کمربند ایمنی را زده اند ولی نویسنده گویا جریمه نقدی نبستن کمربند را فراموش کرده اند که اتفاقا عامل اصلی رعایت شدن قانون توسط مردم بود، برنامه های سیا ساکتی نیز بیشتر برای آماده سازی ذهنی مردم برای پذیرش نرم و راحتتر قانون صورت گرفت و در واقع ضامن اجرای طرح نبوده و نیست گرچه می توان تاثیر فرهنگ سازی در دراز مدت برای انیمیشن در نظر گرفت ولی باز هم علت و ضامن اجرای قانون همان جریمه یا مجازات بود ........ به نظر خودتان می شود افرادی که در نظر پیشین در بالا اشاره کردم( قبض نجومی برق و گرم کردم استخر روباز در زمستان ) با حرف خالی متقاعد به درست مصرف کردن کردن می شوند!! در حالیکه هم اینک هم آنان با حالتی طلبکارانه با مردم و نظام برخورد می کنند؟! می شود با کار فرهنگی صرف جلوی گران فروشی،کم فروشی، احتکار و ... را گرفت !!!؟؟ بی شک چنین تلاشی آب در هاون کوبیدن است ..... ما اجازه نداریم به نام و بهانه قشر کم برخوردار زمینه سو استفاده قشر مرفه و ثروتمند جامعه را از انرژی یارانه ای که از بیت المال مردم است برقرار نگه داریم( به نام فقرا به کام ثرومتمندان ) ...... برای حمایت از آن قشر کف جامعه و طبقه های میانی هم باید مصرف انرژی یارانه ای به صورت پلکانی و نهایت تا سقف میانگین مصرف استاندارد برای این قشر باشد و نه برای همه و به هر میزان که دلشان خواست ....... و اما در مورد بنزین و ادعای ثابت نگه داشتن قیمت و اجرای کار فرهنگی!! چنین ادعایی را دولت یازدهم داشت و اجرایی کرد . متاسفانه دولت یازدهم در عملکردی که گویا بیشتر لجبازی با دولت پیش از خود بود اقدام به حذف کارت سوخت و ثابت نگه داشتن نرخ بنزین کرد و مدعی شد که مردم خودشان درست مصرف می کنند و سهمیه و افزایش قیمت مزخرف است که همین کار باعث افزایش قابل توجه مصرف و قاچاق سوخت شد . در دولت بعدی همین گروه دیدیم که یک شبه نرخ بنزین را سه برابر کرده و سهمیه بندی که می گفتند مزخرف است دوباره برقرار کردند و در آن شرایط بد اقتصادی یک شوک بزرگ دیگر به جامعه وارد کردند و شد آنچه نباید می شد و اغتشاشات زمستان ۹۸ رخ داد . در حالیکه در طرح پرداخت یارانه افزایش نرم و پلکانی نرخ بنزین و متقابلن یارانه ها در نظر گرفته شده بود که اگر اجرای آن کنار گذاشته نشده بود آن حوادث رخ نمی داد ...... متاسفانه به خاطر نحیف شدن اقتصاد طی دو دوره دولت تدبیر و امید، جامعه و اقتصاد اینک توان پذیرش افزایش قیمت را ندارد و احتمالا دولت جدید نیز با درک موضوع قضیه افزایش نرخ بنزین را به شرایط اقتصادی بهتر موکول کرده .
اینکه دولت قبل که اتفاقا ما مکرر مطالبی در نقد آنها نوشتیم در خصوص حذف کارت سوخت و موارد دیگر اشتباه کرد آن را بهانه ای برای گران کردن کالاها کنیم کاملا اشتباه است.
بنده اصلاح می کنم که البته تنها بخاطر زیاد نشدن متن اشاره نکردم اصل اول کار فرهنگیست اما در کنارش باید اصل تشویق و تنبیه را در نظر گرفت در همین بحث کمربند اول اطلاع رسانی شد سپس کار فرهنگی شد خطرات نبستن کمربند مرتب در کلیپها و موارد دیگر به مردم گفته شد سپس متخلفین بعد از یک زمان بندی مشخص تنبیه یعنی جریمه شدند
در خصوص همین مصرف آب و برق و گاز بنده کاملا با شما در مورد مصرف پلکانی موافقم اما مخالف این هستم که بنحوی این افزایش پلکانی انجام شود که باز هم طبقه ضعیف جامعه از لحاظ اقتصادی دچار آسیب شوند
اون آرمان شهری که مد نظر شماست در دنیای واقعی وجود خارجی ندارد . حتی در دین های الهی که بزرگترین مکتب های انسان ساز هستند هم خدواند بارها و بارها بر قانون مجازات و پاداش، تشویق و تنبیه برای تربیت انسان ها و ایجاد رفتار درست در آنها تاکید کرده و تنها به موعظه و حرف درمانی( به گفته شما کار فرهنگی ) اکتفا نکرده، مثلا در مورد اسراف ( کاری که ما با آب و انرژی یارانه ای انجام می دهیم )بسیار انسانها را منع کرده و بر حذر داشته و مجازات های اخروی و دنیوی برای آن در نظر گرفته، از جمله مجازات دنیوی حذف آن نعمت از دسترس انسان ها بوده . اکنون چطور عده ای مدعی هستند که بدون سیستم مجازات و پاداش و تنها با حرف درمانی می شود رفتار انسانها را درست کرد!؟؟ ...... مثال بستن کمربند ایمنی را زده اند ولی نویسنده گویا جریمه نقدی نبستن کمربند را فراموش کرده اند که اتفاقا عامل اصلی رعایت شدن قانون توسط مردم بود، برنامه های سیا ساکتی نیز بیشتر برای آماده سازی ذهنی مردم برای پذیرش نرم و راحتتر قانون صورت گرفت و در واقع ضامن اجرای طرح نبوده و نیست گرچه می توان تاثیر فرهنگ سازی در دراز مدت برای انیمیشن در نظر گرفت ولی باز هم علت و ضامن اجرای قانون همان جریمه یا مجازات بود ........ به نظر خودتان می شود افرادی که در نظر پیشین در بالا اشاره کردم( قبض نجومی برق و گرم کردم استخر روباز در زمستان ) با حرف خالی متقاعد به درست مصرف کردن کردن می شوند!! در حالیکه هم اینک هم آنان با حالتی طلبکارانه با مردم و نظام برخورد می کنند؟! می شود با کار فرهنگی صرف جلوی گران فروشی،کم فروشی، احتکار و ... را گرفت !!!؟؟ بی شک چنین تلاشی آب در هاون کوبیدن است ..... ما اجازه نداریم به نام و بهانه قشر کم برخوردار زمینه سو استفاده قشر مرفه و ثروتمند جامعه را از انرژی یارانه ای که از بیت المال مردم است برقرار نگه داریم( به نام فقرا به کام ثرومتمندان ) ...... برای حمایت از آن قشر کف جامعه و طبقه های میانی هم باید مصرف انرژی یارانه ای به صورت پلکانی و نهایت تا سقف میانگین مصرف استاندارد برای این قشر باشد و نه برای همه و به هر میزان که دلشان خواست ....... و اما در مورد بنزین و ادعای ثابت نگه داشتن قیمت و اجرای کار فرهنگی!! چنین ادعایی را دولت یازدهم داشت و اجرایی کرد . متاسفانه دولت یازدهم در عملکردی که گویا بیشتر لجبازی با دولت پیش از خود بود اقدام به حذف کارت سوخت و ثابت نگه داشتن نرخ بنزین کرد و مدعی شد که مردم خودشان درست مصرف می کنند و سهمیه و افزایش قیمت مزخرف است که همین کار باعث افزایش قابل توجه مصرف و قاچاق سوخت شد . در دولت بعدی همین گروه دیدیم که یک شبه نرخ بنزین را سه برابر کرده و سهمیه بندی که می گفتند مزخرف است دوباره برقرار کردند و در آن شرایط بد اقتصادی یک شوک بزرگ دیگر به جامعه وارد کردند و شد آنچه نباید می شد و اغتشاشات زمستان ۹۸ رخ داد . در حالیکه در طرح پرداخت یارانه افزایش نرم و پلکانی نرخ بنزین و متقابلن یارانه ها در نظر گرفته شده بود که اگر اجرای آن کنار گذاشته نشده بود آن حوادث رخ نمی داد ...... متاسفانه به خاطر نحیف شدن اقتصاد طی دو دوره دولت تدبیر و امید، جامعه و اقتصاد اینک توان پذیرش افزایش قیمت را ندارد و احتمالا دولت جدید نیز با درک موضوع قضیه افزایش نرخ بنزین را به شرایط اقتصادی بهتر موکول کرده .