گروه فرهنگی - محمدحسین نیکبخت عضو انجمن منتقدان در یادداشتی نوشت: فیلم سینمایی نمور دومین ساخته سینمایی داود بیدل کارگردان فیلم “روزگاری عشق خیانت” آخرین فیلمی است که در خانه جشنواره در جشنواره چهلم فیلم فجر به نمایش درآمد .فیلمی که به عنوان فیلم آخر پخش شده در برجمیلادبرای اصحاب قلم بسیار ناامید کننده بودودر کنار فیلمهایی مانند لایه های دروغ وماهان جزء فیلمهای ایندوره جشنواره است که حرف وحدیثهای بسیاری پیرامون هیات انتخاب این جشنواره پدید آورد مبنی براینکه واقعا”بضاعت سینمای ما برای یک جشنواره چهل ساله انتخاب اینگونه فیلمهایی است که به سختی می توان آنهارا در گونه فیلمهای تلویزیونی به شمار آوردواینکه فیلمهای دیگری که از بخش سودای سیمرغ جاماندندوهیات انتخاب آنهاراحائز شرکت دررقابت ندانست چگونه فیلمهایی بودند که دراینخصوص در مجالی دیگر باید سخن گفت.
به گزارش بولتن نیوز، فیلمنمور روایت زندگی دلارام بابازی سمیرا حسن پوروروابط او با برادر بزرگش داود با بازی محمدرضا علیمردانی ضد قهرمان فیلم است که برادر خویش رامقصر تمامی ناکامیهای زندگی خود می داند ودرحالیکه از پس این ناملایمات روزگار مبتلا به سرطان شده است دردقایق پایانی فیلم رازی بیست ساله کشف می شود ودر سکانس آخر ضد قهرمان فیلم داود تبدیل به قهرمان فیلم میشود که اتفاقا اینگونه سورپرایز کردن مخاطب نه تنها شوکه کننده نیست حتی باعث تلنگر بیننده هم نمی شود وقتی در قصه،داود شخصیتی عصبی ،بی منطق،خود خواه وخود رای وبی عاطفه معرفی میشود نمیتوان با یک سکانس او را سمبل ایثار وگذشت وحافظ آبروی خواهر خواند.
فیلمنامه این فیلم به نویسندگی نوشین معراجی سطحی است ،پرداخت نامناسب،بی ربط بودن شخصیتهای داستان بایکدیگر،ریتم کند،دیالوگهای ضعیف وافزوده شدن خرده موقعیت های رها وبی هدف باعث شده که درام به خوبی شکل نگیرد ومخاطب با سوالات بی پاسخ مواجه شود،یکی از خرده موقعیتهای نامناسب رابطه خانم دکتر با داود است اتفاقا شخصيت عاقل این داستان همین خانم دکتراست امادرفیلم بیننده متوجه نمی شودکه این دونفردرگذشته چه رابطه ایی باهم داشته اند وبسیاری دیگرازاین دست موقعيتها در فیلمنامه وجود داردکه فیلم را همچون نامش نمور ونمگین کرده است.
در کل ایده اولیه فیلم با شخصیت پردازی مناسب و خلق لحظه های ناب و استفاده درست از پیرنگهای افزوده شده به داستان میتوانست تبدیل به یک ملودرام اجتماعی قابل قبول شود که کارگردان آنقدر شیفته لحظات پایانی فیلم بوده که تصور می کرده است تمامی خطاهای فیلم با این سکانس پوشانده می شود در حالیکه فیلم به بیراه رفته وحتی پیام فیلم هم که میتوانست پیام خوبی باشد یعنی عاقبت تصمیم گیری اشتباه وترس از قضاوت شدن توسط مردم به دلیل مشکلات فیلمنامه وساختار معیوب وبلاتکلیف بودن شخصیتها در قصه پیامی الکن و بی رمق است
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com