گروه اجتماعی ـ مصطفی مطهری: قصه پر غصه طبابت و پزشکی در ایران بیش از آنکه دردآور باشد مضحک و خندهدار است. این خندهدار بودن از آن منظر است که پزشکی در ایران با رویهای که در پیشگرفته است از ریل و رسالت اصلی خود خارجشده و بیشتر شبیه به مارکتینگ و تجارت شده است.
اگر چه پیش تر در یادداشتی با عنوان «با احترام به همه پزشکان دلسوز / پزشکی یا تجارت؟ انحصار در پزشکی باید توسط دولت شکسته شود» در پایگاه بولتن نیوز به این موضوع اشاره کردیم که، حرفه پزشکی به یک تجارت تبدیل شده است و پزشکان (به استثنای عده ای از پزشکان) درصدد سوء استفاده از موقعیتی هستند که در آن قرار دارند. موقعیتی که موجب شده آنها خود را تافتگان جدا بافته از جامعه و مردم بدانند و برای خودشان جایگاه تصمیم گیر و قانون گذار هم قائل باشند.
واقعیت این است که اگر پزشکی را به یک ظرف تشبیه کنیم که پزشکان در آن مشغول فعالیتند این ظرف آلوده شده است. آلودگی این ظرف ناشی از عدم توجه پزشکان به دردمندی مردم و بیماران از یکسو و منافع و درآمدهایی است که از سوی دیگر نصیبشان می گردد. این موضوع یا مسئله نه تنها برحسب شواهد میدانی که همه مردم در حال تجربه آن هستند به وقوع پیوسته است بلکه گزارشات موجود در این باره نیز می توانند بر واقعی بودن آن صحه بگذارند.
در واقع روند سوء استفاده پزشکان از موقعیتشان صرفاً محدود و مختص به ایده زیاده خواهانه آنها در تعیین دستمزدها بدون نظارت دستگاه های مربوطه نیست بلکه گزارشات موجود نشان می دهند که اقلام دارویی تجویز شده توسط پزشکان در ایران سه و نیم برابر استاندارد دنیا می باشد. این آمار را سرپرست دانشکده پزشکی ساوه اعلام کرده است. بطوریکه در ادامه این گزارش آمده است که «مصرف دارویی چین به اندازه ایران است، این در حالی می باشد که جمعیتی بیش از ۱۲ برابر ایران دارد».
در حقیقت این گزارش بر این موضوع دلالت دارد که پزشکان در ایران براساس یک قانون و همکاری نانوشته ای مردم را مجبور به خرید داروهایی می کنند که نه تنها به آنها نیاز ندارند بلکه عملاً موجب هدر رفت پول و سرمایه آنها می شود و هزینه هایی را بر روی دست مردم می گذارد. این مسئله نشان می دهد که پزشکان با این رویکرد رسماً از مریضی و بیماری مردم در خدمت منافعشان سوءاستفاده می کنند.
آنچه در این باره پرسش همگانی است و نهادهای مسئول باید به آنها پاسخ دهند این است که چرا هیچ گونه نظارتی بر روی اینگونه موارد غیر قانونی و غیر اخلاقی و منافی منافع عمومی و مردم نیست؟ یعنی یک مسلمان یا یک انسان اخلاق گرا، اخلاق مدار و دیندار در بدنه مدیریتی درمان کشور حضور ندارد که علیه این گونه رفتارها و عملکردهای رواج یافته در عرصه پزشکی کشور به نفع مردم قیام کند؟ چرا کسی به این موضوع مهم توجه ندارد و نسبت به آن حساسیتی به خرج نمی دهد؟ این روند علیرغم آگاهی عمومی به آن تا کی می خواهد ادامه پیدا کند؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com