گروه بین الملل- مصطفی مطهری: روابط تهران و باکو علیرغم اظهارات دیپلماتیک میان طرفین در مرز تیرگی است. در واقع آنچه این روزها مبنای روابط آینده را شکل خواهد داد عرصه میدانی سیاستگذاری هایست. واقعیات میدانی گویای آن است که دو سوی ارس باهم در تعارض عمیق از مناسبات سیاسی – میدانی قرار دارند.
به گزارش بولتن نیوز، با این حال عرصه دیپلماتیک هنوز باز بوده و دو طرف تلاش دارند تا به عنوان ابزاری مکملی جهت آرام سازی فضا از آن استفاده کنند. آنچه مسلم است قواعد بازی در این شرایط را شاخص های همجواری و آنچه در این حوزه در جریان می باشد مشخص خواهد کرد. از این رو روی آوردن به اظهارات سیاسی – رسانه ای از سوی دولت آذربایجان و رئیس جمهور این کشور نه تنها بر شدت بحران خواهد افزود بلکه آن را وارد مرحله ای تازه تری می کند. واقعیت امر این است که علیف و دولت وی هر بار برحسب شرایط سعی دارند با تغییر فضای موجود به خلق کلید واژه های تازه ای در این عرصه دست بزنند. کلید واژگانی که عمدتاً حول محور فرافکنی و غلط اندازی با چاشنی انحراف افکار و ذهنیت مخاطبان جهانی این بحران صورت می گیرد.
اگر نگرانی های تهران در قبال آذربایجان تا ماه های قبل بدلیل فشارهای وارده به کامیون داران ایرانی بود که از کریدورهای ترانزیتی به سمت ایروان در حرکت بودند، امروز نگرانی های ایران دیگر به این مورد خاص محدود نمی شود. در واقع تهران علاوه بر آنکه نگران بن بست های ژئوپلیتیکی از توسعه طلبی های باکو با حمایت های آنکارا و تل آویو می باشد و تغییر مرزها را به هیچ وجه برنخواهد تابید، به مسئله گشایش های ژئوپلیتکی و شاخص مترتب بر آن در عرصه سیاسی – اقتصادی – جغرافیایی و امنیتی توجه ویژه ای دارد . از این رو اجازه هیچ گونه تغییری را نخواهد داد. از سوی دیگر تهران نگران شرایطی است که باکو بسترساز آن شده است. شرایطی از حضور تروریست های تکفیری در این کشور و افزایش میزان مانور فعالیت و تحرک صهیونیست ها در مناطقی از این کشور که همجوار با مناطق شمال غربی ایران می باشد. به علاوه اینکه باکو نشان داده است که به پیرو محض آنکارا تبدیل شده است و ابزاری در دست اردوغان می باشد؛ به همین دلیل جمع بندی این موارد بر این امر دلالت دارد که تهران باید پیش از اتفاق، وارد عرصه کنش گری در این باره شود و میزان خسارات ها را به کمترین سطح آن برساند. در واقع اگر چه بازهم دیر است اما با این حال نباید اجازه داد دیرتر شود.
در حقیقت اگر علیف بر خلاف داده ها و اطلاعات موجود مدعی می شود«کشورش سیاست خارجی مستقلی را دنبال میکند حضور رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرز با ایران را انکار می کند» و یا اینکه وزارت خارجه این کشور ادعا می کند«هیچ نیروی ثالثی در مرز ایران - جمهوری آذربایجان حضور ندارد» در واقع نوعی سیاست فرار به جلو از شرایطی است که ایران به آنها به عنوان تهدید می نگرند. به علاوه اینکه تناقص گویی های علیف و دولت این کشور از روابط مبتنی بر دوستی و همکاری با ایران از یکسو و برگزاری مانورهای مشترک با دیگر کشورها با هدف تقابل با ایران از سوی دیگر گویای درک امنیتی ایران از شرایط موجود است. مضافاً اینکه نباید فراموش کرد که تحریک قومیتی و تأکید بر گزاره های پان ترکیستی و جعل تاریخ و ... از جمله دیگر مواردی است که باکو با حمایت آنکارا آن را دنبال می کند.
همه این موارد نشان می دهد که عقلانیت راهبردی تهران در کنش گری های مربوطه در این باره درست و بجا بوده است. حقیقت این است که ایران باید زودتر از این ها وارد میدان کنش گری ها می شد تا نه تنها میدان را بر باکو و ترکیه تنگ می کرد بلکه شرایط در ابعاد مختلف در ذیل چالش های فعلی و موجود بمراتب کمتر از آنچه می بود که امرورز شاهد آن هستیم. با این حال باید خاطر نشان کرد که آنچه امروز از سوی ایران دنبال می شود نه تنها درست و صحیح است بلکه عقلانی و منطقی نیز می باشد. چونکه در عرصه سیاست خارجی تأمین امنیت ملی و منافع ملی اولویت اولیه و بنیادین دولت – ملت هاست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com