کیهان:
احد كريم خاني
جمهوري اسلامي ايران روز چهارشنبه 26بهمن 1390 از 3 دستاورد جديد هسته اي خود رونمايي كرد. بنابر آنچه فريدون عباسي دواني، رئيس سازمان انرژي اتمي كشورمان اعلام كرد اين 3 خبر هسته اي جديد عبارت بودند از ساخت مجتمع هاي سوخت راكتور تحقيقاتي تهران، افزايش تعداد ماشين هاي سانتريفيوژ و طراحي، توليد و راه اندازي نسل جديد ماشين هاي سانتريفيوژ. همچنين در اين مراسم سوخت توليد شده توسط متخصصان ايراني با حضور رئيس جمهور در قلب راكتور تهران جاي گذاري شد. اين راكتور راديو داروهاي لازم براي بيماران سرطاني را تامين مي كند.
اعلام خبرهاي خوش هسته اي كه آقاي احمدي نژاد رئيس جمهور كشورمان در جمع راهپيمايان 22بهمن امسال نويد آن را داده بود ضمن اين كه با بازتاب هاي گسترده اي در سطح رسانه هاي منطقه و جهان روبرو شد اين نگاه را هم در تحليلگران سياسي تقويت كرد كه اساساً آيا ايران ديگر نيازي به «مبادله سوخت» با غرب را دارد؟ مبادله اي كه به سرنوشت 850هزار بيمار سرطاني كشور گره خورده بود و كشورهاي غربي هيچ گاه اراده اي براي انجام آن از خود نشان ندادند.
موضوع مبادله سوخت از اين قرار بود كه در پايان مذاكرات ژنو 2 كه اول اكتبر 2009 (9 مهر ماه 1388) با حضور معاونين سياسي وزراي خارجه گروه (1+5) و دكتر «سعيد جليلي»، دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان در شهر ژنو سوئيس برگزار شد، طرف هاي غربي با عقب نشيني از تكرار ايده تعليق غني سازي اورانيوم از سوي ايران از موضوع موافقت ايران با ارسال بخشي از ذخاير اورانيوم با غناي پايين خود به خارج از كشور در ازاي دريافت ميله سوخت مورد نياز راكتور تحقيقاتي تهران به عنوان يك پيروزي نام بردند. به موازات اين مسئله برخي از جريان هاي داخلي هم مدعي شدند كه ايران با پذيرش اين پيشنهاد در عمل از مواضع قبلي خود كوتاه آمده و تحت فشارهاي بين المللي مجبور به عقب نشيني شده است.
اما واقعيت چه بود؟ در جواب بايد گفت كه موضوع به سوخت مورد نياز راكتور تحقيقاتي تهران برمي گردد. جمهوري اسلامي ايران سال 1993 ميلادي، 200 كيلوگرم از اين سوخت كه با اورانيوم 75/19غني شده توليد مي شود را از كشور آرژانتين خريداري كرد كه مقدار كمي از آن باقي مانده بود. بنابراين براي تامين 120كيلوگرم ديگر اين سوخت، نامه اي به آژانس نوشته شد و آژانس هم موضوع را در مذاكرات ژنو 2 مطرح كرد و قرار شد ايران مقداري اورانيوم 5/3درصد تحويل و اورانيوم 75/19(20درصد) غني شده، دريافت نمايد.
برخلاف ادعاي رسانه ها و محافل غربي، اگر اين مبادله با لحاظ يك سري ملاحظات انجام مي شد، پيروزي بزرگي براي ايران به حساب مي آمد. چرا كه اساساً نكته كليدي قطعنامه هاي شوراي امنيت (1737، 1747، 1803، 1835 و سپس 1929) تأكيد بر تعليق غني سازي اورانيوم از سوي ايران است اما با اين مبادله در عمل غربي ها پذيرش غني سازي اورانيوم (5-5/3 درصد) را در داخل خاك ايران مي پذيرفتند و اين خود به معناي نقض آشكار و ابطال تمامي قطعنامه هاي نام برده شده بود.
نهايتاً در مذاكرات وين (27تا 29 مهر ماه 88) و در ادامه بحث هاي مطرح شده پيرامون «مبادله سوخت» كه كليات آن در مذاكرات ژنو مورد توافق جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك طرف مبادله و آمريكا، روسيه و فرانسه به عنوان طرف مقابل با نظارت آژانس بين المللي انرژي اتمي قرار گرفت، موضوع پي گيري شد.
در آغاز آن مذاكرات، ايران به دليل سوءسابقه اي كه از فرانسوي ها در قضيه «اروديف» سراغ داشت با حضور اين كشور در مبادله مخالفت كرد اما با وساطت آژانس مقرر گرديد كه اصل مبادله ميان ايران و روسيه منعقد شود و فرانسه طي يك قرارداد فرعي با روسيه به جمع فروشندگان سوخت ملحق شود. نكته عجيبي كه در جريان اين مذاكرات مطرح شد، پافشاري غربي ها به خروج يك باره 1200كيلوگرم اورانيوم 5/3درصد از ايران براي تحويل 120كيلوگرم سوخت مورد نياز راكتور تحقيقاتي تهران به كشورمان بود كه با مخالفت «علي اصغر سلطانيه» نماينده ايران در اين مذاكرات مواجه شد. در پايان اين مذاكرات ضمن موافقت طرفين با اصل مبادله مقرر گرديد كه نظر نهايي راجع به جزئيات مبادله ظرف چند روز به اطلاع آژانس رسانده شود.
جمهوري اسلامي ايران يك هفته بعد در نامه اي به آژانس خواستار برخي اصلاحات اساسي از جمله مكان، تدريجي بودن و هم زماني تحويل اورانيوم 5/3درصد و دريافت سوخت 20درصد، در پيش نويس توافق نامه وين شد. در حالي كه اصلاحات مدنظر ايران هيچ خللي در اصل مبادله ايجاد نمي كرد اما طرف مقابل با اغراض خاص هم چنان بر خواسته قبلي خود يعني خروج 1200كيلوگرم اورانيوم، تأكيد كردند. البته در مذاكرات ژنو 3 و استانبول طرف هاي غربي به موازات افزايش ذخاير اورانيوم 5/3درصد در ايران خواستار انتقال 2 تا 3 هزار كيلوگرم از اين نوع اورانيوم از خاك جمهوري اسلامي ايران نيز شده بودند.
در داخل كشور تحليل اين بود كه اصرار غربي ها بر خروج يك باره 1200كيلوگرم از اين نوع اورانيوم در واقع گرفتن يك عامل بازدارنده از ايران است كه طي سال هاي گذشته هرگاه صهيونيست ها و تندروها در آمريكا تأسيسات هسته اي ايران را تهديد به حمله مي كردند، همواره در مقابل اين واقعيت قرار مي گرفتند كه با اين اقدام ايران ممكن است ديگر مجبور به اعتمادسازي پيرامون برنامه هسته اي خود نباشد. هرچند بعدها جمهوري اسلامي ايران با حفظ درصد بازدارندگي اورانيوم غني شده خود با شرط مبادله يكجاي 1200كيلوگرم موافقت كرد.
در ادامه مسير مذاكرات و كارشكني هاي طرف هاي غربي مقامات جمهوري اسلامي ايران به اين نتيجه رسيدند كه سوخت راكتور تحقيقاتي تهران در حال اتمام است و اگر بيش از اين تعلل شود، ديگر زماني براي توليد راديو ايزوتوپ كه مصارف پزشكي دارد، باقي نمي ماند. بيش از 7 ماه (از مرداد تا بهمن 88) از درخواست ايران از آژانس براي تامين سوخت اين راكتور مي گذرد و اطمينان حاصل شد كه غربي ها قصد ندارند سوخت 20درصد تحويل ايران بدهند. بنابر اين ايران 18 بهمن 88 طي نامه اي رسمي به آژانس بين المللي انرژي اتمي از قصد خود براي انجام غني سازي 20درصد در داخل كشور خبر داد. هرچند كشورهاي غربي و حتي برخي مقامات آژانس اين موضوع را در حد يك «بلوف سياسي» از سوي ايران قلمداد كردند اما نهايتاً رئيس جمهور كشورمان 4 روز بعد در مراسم راهپيمايي مردم تهران در ميدان آزادي رسماً خبر غني سازي 20درصد مقاديري از اورانيوم در كشور را اعلام كرد.
از آن تاريخ به بعد مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي در گزارش هاي فصلي خود به اعضاي شوراي حكام آژانس از افزايش مقادير اورانيوم 20درصد در ايران خبر مي داد اما مسئله اي كه همواره غربي ها را دلگرم كرده بود اينكه جمهوري اسلامي ايران با وجود اين كه موفق به غني سازي 20درصد شده است ولي امكان تبديل آن به «ميله سوخت» جهت استفاده در راكتور تحقيقاتي تهران را ندارد. بنابراين چهارشنبه 26 بهمن با قرار گرفتن سوخت توليد داخل در قلب اين راكتور عملاً نياز ايران به مبادله سوخت نيز مرتفع شد.
توليد ميله سوخت 20درصد از سوي جمهوري اسلامي ايران نشان داد كه هيچ نوعي از فشار و تحريم بر اراده ملت براي تداوم پيشرفت هاي فني هسته اي تأثير نخواهد گذاشت و به پشتوانه حمايت گسترده مردمي از فعاليت هاي هسته اي، مقامات مذاكره كننده كشورمان نيز مي توانند كف مطالبات خود را در جريان مذاكرات آتي با گروه 1+5 بالاتر ببرند.