دست خدا نگذاشت نیکزاد معاون اول رئیس‌جمهور و مرتضوی وزیر کشور شود

گروه سیاسی ـ غلامرضا علیخانی: پس از اعلام کاندیداتوری حضرت آیت‌الله رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ جریان انقلاب اسلامی که در ۱۳۹۶ با تمام توان از ایشان دفاع نموده بود و هزینه‌های بسیاری ازجمله برخورد اداری، اخراج، تعلیق و... در دولت روحانی به آنان تحمیل و این جریان دلسوز را درصحنه سیاست ایران حذف کردند که این حذف موجب دلخوری‌های زیادی توسط مردم و رهبری انقلاب شده بود که در انتخابات پیش رو جریان انقلابی به جهت حل مشکلات کشور با تمام توان و استفاده از تمام ظرفیت‌ها جهت حذف لابی‌ها و مافیا و مبارزه با فساد پا به میدان رقابت گذاشت و با تلاشی یک‌ساله در قالب ستاد مرکزی، بیش از ۱۶۰ ستاد مردمی، ستاد مرکزی پویش، شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و شورای عالی وحدت با تمام ظرفیت در نقش‌آفرینی برای انتخابات ۱۴۰۰ و پیروزی آیت‌الله رئیسی ایفای نقش نمود، جریانی که تشکیل‌شده از بهترین فرزندان انقلاب و نخبگان تمام حوزه‌های کشور بود، اما پس از پیروزی در انتخابات که مرهون مجاهدت این عزیزان در تلاش شبانه‌روزی باوجود بیماری منحوس کرونا و کاهش شدید مشارکت به دلیل عملکرد ضعیف دولت بود اولین بار پس از انقلاب فرصت کادر سازی برای جریان اصیل انقلابی فراهم آمد که این ظرفیت عظیم نخبگانی را که همیشه اثرگذار بوده‌اند دولت‌های هاشمی، خاتمی و روحانی درصدد حذف آن از صحنه سیاسی کشور بوده ولی به دلایلی همچون وحدت و انسجام نیروهای انقلاب موفق به این امر نشده بودند در کمال ناباوری توسط تیم مشاوران و حلقه آیت‌الله رئیسی حذف گردیدند و این بار جریان انقلابی از درون و توسط خودی‌ها ضربه غیرقابل جبرانی متحمل و سرمایه عظیم انقلاب آسیب جدی دید. بدون تردید بازنده واقعی حذف نیروهای انقلابی، نظام اسلامی خواهد بود. چراکه این گروه‌های مردمی همواره و در همه شرایط پشتیبان نظام اسلامی می‌باشند مگر می‌شود حوادث تلخ سال ۸۸ را فراموش کرد به‌راستی اگر گروه‌های مردمی طرفدار نظام حماسه ۹ دی را خلق نمی‌کردند آیا امروز نظام اسلامی و کشور در این شرایط بود؟ این گروه‌ها همواره و همیشه تا پای جان پای کار انقلاب ایستاده‌اند.

پس از پیروزی در انتخابات و خلق حماسه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ آقایان دکتر نیکزاد که معاون اولی خود را قطعی دیده و در حال چینش وزرا و همچنین آقای مهندس مرتضوی خود را وزیر کشور می‌دید و در حال چینش استانداران بود با تصور اینکه حضور این نخبگان مانع و مزاحم چینش دلخواه و رانتی وزرا و استانداران است اقدام به حذف ستادها به بهانه واهی سهم خواهی ستادها کردند غافل از اینکه بزرگ‌ترین سرمایه اجتماعی انقلاب که متشکل از نخبگان انقلاب بود را به‌صورت عمدی یا غیرعمدی حذف کردند (که این موضوع توسط دلسوزان نظام باید بررسی شود و در صورت وجود عمد و سوءنیت متخلفان و مجرمان در دادگاه صالح محاکمه شوند) اما ازآنجایی‌که اینک خود بدون پشتیبان شده بودند به‌راحتی حذف گردیده‌اند البته دست خدا آنان را حذف نمود که آیه ۵۴ سوره مبارکه آل‌عمران وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ در این خصوص تجلی گردید و نشان داد قدرت و اراده خداوند بالاتر از اراده مکاران و فریبکاران هست، کسانی که مخلص ترین و بهترین فرزندان انقلاب که همیشه درصحنه دفاع از انقلاب بودند را بخاطر مطامع دنیوی حذف نمودند خود نیز از گندم ری نخوردند، اینان با برچسب نچسب سهم خواهی به فرزندان نخبه انقلاب کابینه را از حضور نخبگان خالی کردند حال آنکه خداوند روی آنها را نیز سیاه کرد و پس از انتشار لیست کابینه مشخص شد تمام کابینه سهم خواهی شد بگونه ای که صدای مجلس نیز درآمد از معرفی وزیر دارای حکم محکومیت به خاطر دریافت رشوه در زمان تصدی معاون استاندار تا وزیری که سرقت اختراع انجام داد تا وزیری که شنیده ها حاکی از رابطه خویشاوندی با رئیس‌جمهور دارد و می‌گویند همسر او خواهر زاده همسر رئیس‌جمهور بوده و تنها در مدارس غیرانتفاعی استان قدس (احتمالا در زمان ریاست حضرت آیت‌الله رئیسی) جذب آنجا شده و امروز بدون ریاست حتی یک مدرسه ابتدایی می خواهد وزارت آموزش و پرورش را اداره کند تا وزیری که حتی یک روز کار اجرایی اقتصادی نکرده تا سازمان برنامه و بودجه ای که سکان آن در دست یک فرد غیر متخصص افتاده که در زمان وزارت نفت نیز عملکرد بسیار بسیار ضعیفی داشت تا حضور پر تعداد جریان انحرافی و بسیار موارد دیگر که در مقالات بعد و به‌صورت جدا در باب هر وزیر به آن پرداخته خواهد شد نشان داد کابینه سهم افراد و میدان جولان کسانی شده که حتی شاید به آقای رئیسی نیز رای نداده اند، کسانی که کوچک ترین نقشی در پیروزی و افزایش مشارکت نداشته اند امروز ستادهای مردمی را متهم به سهم خواهی می کنند کسانی که کوچک ترین هزینه ای نه خود و نه خانواده شان برای نظام و انقلاب نداده است و حتی پس از دولت دوم احمدی نژاد جریان انحرافی را بوجود آورده و همگی در زمان ریاست جمهوری روحانی به ستاد و ... در قالب مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره با حقوق های نجومی در حیاط خلوت خود دوران دولت ظالمانه روحانی را در آرامش و آسایش طی کرده و بدون کوچک ترین هزینه امروز مجدد انقلابی شده اند؟ در صورتی که دلسوزان واقعی انقلاب در دانشگاه ها، ادارات و ... حذف و به بدترین شکل ممکن با آنان برخورد گردید و بیشترین هزینه را برای انقلاب داده اند امروز نیز که اینان پیروز واقعی میدان عملیات بوده و به‌صورت جهادی انتخابات را مدیریت و پیروز گردیده‌اند با لابی این همیشه مدیران که صندلی قدرت و نه خدمت به آنان چسبیده و یا همیشه در دولت هستند یا پس از دولت به حیاط خلوت های خود با قرار گرفتن در هیئت مدیره های متعدد و مدیرعاملی شرکت ها، حقوق های نجومی را خود و خانواده آنان دریافت می کنند کوچ کرده که مشکلات امروز کشور نیز ناشی از مدیریت ضعیف آنان است با مشاوره های اشتباه و نادرست ستادهای مردمی که متشکل از نخبگان و سرمایه های کشور و از بطن مردم بوده را حذف کرده کرده اند، چگونه می‌شود یک جریان بزرگ اجتماعی و مردمی را از صحنه کشور حذف کرد؟ با بررسی انتخابات های گذشته ملاحضه می‌شود که تمام روسای جمهور ظرفیت مردمی و پشتیبان خود که همان ستادهای مردمی بوده را حفظ کرده و همیشه در دور دوم انتخابات این ستادها هم مشارکت را افزایش داده و هم موجب افزایش آرا رئیس‌جمهور در دور دوم شده است، آقایان هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی این ساختار را به خوبی حفظ نموده اند چراکه این ستادها بهترین ابزار ارتباط با مردم بوده‌اند زیرا که از جنس خود مردم هستند امروز دلیل وجود هوارادان بسیار خاتمی و احمدی نژاد نقش همین ستادها و گروه‌های مردمی است که از بطن اجتماع می‌باشند حتی در کشورهای غربی که اساس دموکراسی نشات گرفته از آن جوامع است نخبگان مردمی را نیز بسیار تکریم می کنند چراکه می دانند آنها هستند که دموکراسی و جمهوریت را معنا می‌ بخشند و در صورت پیروزی احزاب و گروه‌ها این گروه‌ها هستند که در تشکیل دولت تاثیرگذار می‌باشند چراکه اساسا پایه مشارکت و جمهوریت مردم هستند، مشاوران رئیس‌جمهوربه تصور اینکه نهادها دیگر می توانند نقش مردم را بازی کنند و در جایگاه مردم قرار گیرند به غلط و با مشاوره اشتباه که برای جبهه انقلاب هزینه بسیار ایجاد خواهد کرد اقدام به حذف نخبگان نمودند یقینا اگر ستادهای مردمی که دلسوز واقعی نظام و رئیس‌جمهور می‌باشند در تشکیل دولت کمک می نمودند دولت مردمی و قوی تشکیل می گردید چراکه در این ستادها جوانان شایسته، انقلابی، متخصص، نخبه بسیار بود و واقعا از جنس مردم بودند نه از جنس مدیران کوچ کننده و همیشه در صندلی قدرت؟ متاسفانه دولت مردمی ایران قوی با مشاوره های اشتباه تبدیل به به دولت غیرمردمی و ضعیف (باغگلی، محرابیان، اسماعیلی، خاندوزی، عبدالملکی، میرکاظمی و...) شد که با وعده های انتخاباتی رئیس‌جمهور محترم بسیار متفاوت هست، امروز نخبگان انقلابی در حال تقیه هستند اگر بخواهند برای مردم و کشور خود خدمت کنند باید تقیه کنند که انقلابی هستند چراکه کسانی که سکان دولت به دست آنها افتاده اگر متوجه شوند این نخبگان انقلابی در ستاد رئیسی فعالیت و کمک به افزایش مشارکت و پیروزی جریان انقلاب در انتخابات نموده اند آنها را حذف خواهند نمود چراکه می دانند این سرمایه انقلابی باید از صحنه سیاست و اجتماع کشور حذف شود زیرا این گروه‌های مردمی همیشه مدافع انقلاب و رهبری بوده و در مقابل سهم خواهان انقلاب و کسانی که ۴۰ سال سر سفره انقلاب هستند محکم ایستاده‌اند. امروز انقلابی‌ها بخاطر تقیه و به جهت شناسایی نشدن توسط تیم دولت، شروع به پاره کردن احکام ستاد آیت‌الله رئیسی نموده که دولتی ها متوجه انقلابی بودن آنها نشوند. این آسیب به زودی خود را نشان خواهد داد. آری امروز فرزندان خمینی کبیر و رهروان ولی امر مسلمین جهان نخواهند گذاشت انقلاب به دست نااهلان بیفتد، آقای احمدی نژاد و جریان انحرافی نیز به دنبال حذف فرزندان انقلاب بود ولی امروز کجاست؟ هرچند تیم ایشان به شرکت ها کوچ و در جایگاه مدیرعامل و هیئت مدیره ها قرارگرفته اند و امروز مجدد به دولت بازگشته اند و درکنار حلقه فعلی در حال نابودی سرمایه های انقلاب هستند؟

اینان با اینکه مشخص نیست خود جهت تشکیل دولت انقلابی تلاشی نموده باشند و حتی رای دادن آنها به آقای رئیسی محل تردید است به نظر می‌رسد دولت انقلابی را مصادره و سرقت کرده اند؟

به نظر می‌رسد دلسوزان نظام باید کاری انجام دهند قبل از اینکه خیلی دیر شود.

در پایان از حضرت آیت‌الله رئیسی که فردی باهوش، زیرک، انقلابی، مومن، ولایتمدار و مردمی است خواهشمندیم موضوع حذف ستادهای مردمی که سرمایه عظیم و مدافع ایشان و انقلاب هستند را با دقت بالا بررسی کند که خدای نکرده نوش دارو بعد از مرگ سهراب نشود.