گروه بین الملل - مصطفی مطهری: شورای همکاری خلیج فارس همواره طی برگزاری جلسات خود توسط وزیران خارجه اعضا و حتی سران کشورهای عضو آن سعی کرده تا رویه های مخالفت خود را با تهران و رفتارهای منطقه ای و بین المللی خود را نشان دهد. این در حالی است که ایران با بعضی از اعضای آن روابط حسنه ای دارد و هیچگاه تنشی با آنها نداشته است.
به گزارش بولتن نیوز، باید خاطر نشان کرد که اتخاذ رویکرد جهت گیری مخالفِ متمایل به دشمنی با ایران از سوی شورای همکاری خلیج فارس، به یک رویه نهادینه شده تبدیل شده است. این رویه با حضور «نایف الحَجرَف» به عنوان دیبرکل کویتی شورای همکاری شدت پیدا کرده است. بطوریکه الحجرف در مقاطعی که جلسه ای برگزار نمی شود با طرح اتهاماتی به ایران با اظهار نظر رسانه ای از خود به عنوان دبیرکل و شورای همکاری به عنوان یک نهاد و سازمان منطقه ای رونمایی می کند.
الحجرف در ادامه این رویکرد در روزهای گذشته با وارد کردن اتهاماتی علیه جمهوری اسلامی ایران مدعی شد رفتارهای تهران«ثبات منطقه را بر هم میزند»؛ وی اظهار کرده که باید مذاکرات هستهای وین«شامل رفتار ایران نیز باشد و منحصر به اجرای مجدد توافق هستهای نباشد». الحجرف در ادامه سخنان خود با این ادعا که شورای مذکور خواستار«احترام به حاکمیت ملی و عدم مداخله در مسائل داخلی سایر کشورهاست»، ادعا کرد که «ایران به این مسئله پایبند نیست».
حال سوال اینجاست هدف از اتخاد سیاست ضد ایرانی از سوی شورای همکاری چیست و بر اساس چه اهدافی صورت می گیرد؟ در حقیقت هدف مهم و بنیادین در راستای اتخاذ مواضع ضد ایرانی از شورای همکاری خلیج فارس به نام اعضای آن، ارائه یک راهبرد واحد و مشترک در ارتباط با مسائل منطقه ای در حد رسانه ای است نه راهبردی - واقعی. در واقع شورای همکاری تلاش دارد تا با یک راهبرد هدفمند، تعارضات میان اعضا را در ارتباط مسائل منطقه ای تا حد امکان در قالب تاکتیک رسانه ای کاهش دهد و آنها در این باره همسو و همراستا نشان دهد.
نکته دیگر اینکه دبیرکل شورای همکاری به این امر واقف است که شورای همکاری دیگر آن کارکرد گذشته خود را ندارد و جایگاه سازمانی خود را در پرداختن به مسائل منطقه ای با توجه به شرایط کنش گری انفرادی اعضا و پیگیری منافعشان بصورت فردی، از دست داده است؛ از این رو با سیاست مذکور درصدد می باشد تا به احیاء جایگاه آن بپردازد و ماهیت کارکردی – عملکردی گذشته را به آن بازگرداند. مضافاً اینکه الحجرف در جهت نشان دادن خود به عنوان یک فرد فعال در عرصه دبیرکلی سازمان شورای همکاری خلیج فارس تلاش دارد تا آینده سیاسی خود را تضمین و تأمین کند.
به همین رو در ذیل همه آنچه در این باره الحجرف به دنبال آن است ایران می تواند گزینه مناسبی محسوب گردد؛ در واقع موضع گیری های الحجرف در مقام دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس می تواند آنچه را که در این باره در ذیل منافع فردیش مطرح است را تا حدودی تأمین کند اما جمع راهبردهای هدف گذاری شده اعضا در ذیل یک پرچم به نام شورای همکاری غیرممکن به نظر می رسد. بنابراین از حیث عملیاتی نباید سخنان دبیرکل شورای همکاری را زیاد جدی گرفت. بطوریکه رویکرد رسانه ای آن با اهدافی اتخاذ می شود که بیش از آنکه با منافع تمام اعضا همراه باشد با منافع فردی دبیرکل از یکسو و منافع ریاض از سوی دیگر همراه است. بنحویکه می توان گفت که شورای همکاری خلیج فارس در این سال ها به بلندگوی ریاض تبدیل شده است بدون آنکه به منافع شورا و اعضای آن توجهی داشته باشد. بخشی از موضوع دشمنی شورای همکاری خلیج فارس با ایران نیز با همین شاخص تبعیت از ریاض قابل رصد و تحلیل است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com