گروه اجتماعی- مصطفی مطهری: نوسانات در نظام اداری کشور سینوسی است و این موضوع دلایل بسیار دارد. از جمله علت های مهم در نظام اداری کشور وجود افراد، مدیران یا قومی گرایی سیاسی(Political Nepotism) است که سال های در عرصه مدیریت اداری ترک تازی می کنند. در واقع در ساختار شکننده اداری ایران که در یک تعطیلی تاریخی قرار دارد، این نگاه های سیاسی(نه اداری – مدیریتی) می باشد که حاکم است. نگاهی که از طریق یقه سفیدان ریشه های مستحکمی دوانده است که نه تنها سسیستم و ساختار بلکه کلیت رژیم اداری را نیز تحت الشعاع خود قرار آورده است و استیصال را بر آسمان بوروکراسی ایرانی حکمفرما کرده است. بطوریکه فقدان وجدان کاری، عدم مسئولیت پذیریی اداری، بی باوری به تکلیف گرایی مدیریتی، فاصله گذاری و شکاف ها میان واحدهای اداری با ارباب رجوع ها از یکسو و اختلاف میزان دریافتی ها میان اعضای یک نهاد یا ارگان اداری با هم و حتی ادارات مختلف با یکدیگر از سوی دیگر موجب شده تا ما شاهد تقویت رویکرد معیوب اداری – مدیریتی و روند رو به تزاید حجم تورم نارضایتی ها در بخش های مختلف اداری و اجتماعی باشیم.
به گزارش بولتن نیوز، نکته قابل توجه این است که آنچه با نام یقه سفیدان در این یادداشت به آنها اشاره می شود هم شامل تعاریف گیدنزی از این مفهوم مذکور می باشد و هم در بردارنده شاخص های تعریفی در این باره در عرصه داخلی است. با این حال علاوه بر نقاط مشترک و وجوه همساز مفهوم مورد کاربرد در این باره، تفاوت ها و افتراق هایی نیز از نظر نگارنده در این باره با مفاهیم تعریفی بکار برده شده وجود دارد. یقه سفیدانی که که ما به آنها اشاره می کنیم دارای کارکرد دوگانه «زالو – موریانه ای» می باشند که نه تنها در شکل اشباح گونه ای رویت می شوند بلکه در قالب ویژگی های قانونی ظهور و بروز می یابند، که هم در درون قانون جایگاه تعریف شده ای دارند هم بر صندلی ریاست. به واقع اشرار یقه سفید(White-Collar Evil) ایرانی که خالق احکام سیاسی – اداری و بی اعتماد سازی و رخوت گرایی و ... هستند ردپاهایی در درون مدیریت سیاسی کشور دارند که سال هاست بر زندگی اداری – اجتماعی ما سایه سنگینی افکنده اند. همین ماهیت شیزوفرن میان قانونی بودن و غیرقانونی عمل کردن یقه سفیدان است که کشور را به سمت پرتگاه، خلق شکاف ها و افزیش فاصله ها در ابعاد طبقاتی – اجتماعی – شغلی و ... سوق داده است.
واقعیت این است که در عرصه نظام بوروکراتیک ایرانی چرخه سیاستگذاری که از طریق مراحل دستورکار، ارائه کار و اجرای کار محقق می شوند، نه تنها وجود ندارد بلکه باور به آنها نیز سالبه به انتفاع است. عدم وجود باور و اعتقاد به روند مذکور، ماحصل نگاه یقه سفیدان و اشراری است که در کالبد و پوشش عبا و کت و شلوار در این حوزه سال هاست یکه تازی می کنند. چرا که تعیین دستورکاری با شاخص های اداری – جهادی در تمام حوزه های نفوذ اشرار یقه سفید، مغایر به منافع آنها می باشد، از این رو با تمام قوا ولو به قیمت نابودی همه چیز از سیاست، اقتصاد، اجتماع تا اخلاق، مانع ریل گذاری های مربوطه در این باره می شوند، و تمام قد در برابر هرگونه تغییری می ایستند.
باید خاطر نشان کرد که سلطه اختاپوس یقه سفیدان در عرصه بوروکراتیک کشور در قالب شبکه سازی ها رخ داده است. در واقع این شبکه سازی ها مانعی مهم بر سر راه توزیع اقتدار و در راستای منافع گروه های یقه سفید با عناوین آقازاده، تکنوکرات ها یا ژانرال های مصنوعی قدرت در عرصه سیاست عمل می کنند. یقه سفیدان با تعریف و بازتعریف(در صورت نیاز) از رابطه قدرت – ثروت یعنی کسب ثروت با تکیه بر جایگاه قدرت توانسته اند سیستم اداری را به یک ابر مشکل برای رژیم اداری تبدیل کنند؛ رژیم های اداری که باید نقش سیاستگذار را داشته باشد، در فرآیند دستکاری های اشرار بوروکراتیک، فاقد برنامه بوده و تنها کارکرد آن به پرداخت و دریافت حقوق – دستمزد تقلیل و تنزل پیدا کرده است. ساختار اداری نیز متأثر از شرایط مسموم اداری نه تنها از عرصه تصمیم گیری به عنوان کارویژه اش فاصله گرفته است بلکه به یک مفهوم ویترینی در دست یقه سفیدان تبدیل شده است. این در حالی است که در شرایط معمول و شناخته شده در عرصه حکمرانی اداری با گزاره های تعریفی از ساختار و رژیم اداری، حکمرانی اداری رهیافتی، استقرایی است نه قیاسی؛ در حکمرانی درست و مناسب اداری بذل توجهات برای تحول اداری و بالا بردن کیفیت امور اداری و میزان پاسخ گویی ها و فعالیت ها، زیر ساخت ها در اولویت هستند. در واقع اولویت های درجه بندی شده اداری دارای برنامه، هدف و طرح های هویت بخش اداری - عمومی به سود جامعه و کشور است نه قشری شده آن.
کوتاه سخن اینکه باید تأکید و تکرار کرد که دستگاه بوروکراسی ایرانی نیاز به آیش – خوانش جهادی – انقلابی دارد. نه تنها خوانش در عرصه برنامه ریزی بلکه آیش در فضای مدیریتی؛ به نحوی که می توان تعمیق این تفکر را مقدم و ارجح بر هر دستور کار اداری دانست، چرا که ناظر بر تمامی دستور کارهای اداری است. در واقع در گذار از شرایط مدیریت فسادخیز اداری و مدیران فاسد باید تغییر در کلید واژگان نهادینه شده و جامعه پذیر شده در حوزه اداری را کلید زد که بلای جان سیستم اداری شده است. بطوریکه با تزریق و القاء احساس تعلق اداری در عرصه اداری بعد عبور از برخورد قهری با اشرار یقه سفید باید انقلابی اداری را آغاز کرد و فضا را برای کنش گری های پرسنل خدوم و نخبگان به انزوا کشانیده فراهم کرد که در فراگرد تصمیمات و اقدامات یقه سفیدان از میدان دور نگه داشته شده اند. در واقع در طول دهه های گذشته اشرار یقه سفید در منصب قدرت بوده اند و نخبگان در حاشیه؛ بنابراین ضروری است که با تکیه بر توان نخبگان در حاشیه بر کُلونی یقه سفیدان قدرت تاخت. چرا که انقلابِ نخبگان امری محتوم در حذف اشرار اداری به شمار می آید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com