گروه سیاسی: دکتر مجید سجادی پناه، استاد دانشگاه، در یادداشت پیش رو با بیان اینکه «مشاور معزول وزیر بهداشت، ما با شما همدردیم، زیرا وزیر من هم در دادگستری مانند وزیر شما بیش از یک سال و نیم در دوران تصدی، نه قیافه ما را دید و نه صدای ما را شنید»، در واکنش به ماجرای عزل مشاور ارشد وزیر بهداشت نوشته است: آقای وزیر محترم «مدیریت» بازی مارپله نیست که مشاور عالی تان یک مرتبه سوار پلکان شده باشد و به خانه های بالای صعود و سپس با یک نیش مار به ردیف اول بازی سقوط کند. شما که نه، هیچ وزیر در جمهوری اسلامی حق ندارد باسرمایه انسانی کشور چنین برخوردی نماید. مردم ایران هزینه های زیادی بایت این سرمایه ها و رشد ذهنی آن ها پرداخته اند.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته، به شرح زیر است:
نامه پردرد وزیر محترم بهداشت در خصوص عزل مشاور خود و پاسخ ایشان به آن نامه را در رسانه های حقیقی و مجازی خواندم و چقدر افسوس خوردم بر مردمی که، در هر 3 دقیقه، یک نفر از عزیرانشان را در این کشور از دست می دهند و در کمال تعجب مشاهده می کنند که وقت با ارزش وزیر بهداشت کشورشان، در وسط این بحران فراگیر که با بی رحمی تمام سرزمینشان را درنوردیده است، مصروف نوشتن نامه بلند بالای برای عزل مشاور خود می شود؟ لطفا درست بخوانید عزل مشاور و نه عزل معاون وزیر و یا قائم مقام وزارتخانه!
از این جهت تاکید می کنم روی کلمه مشاور برای این است که عزل دارنده این پست برای یک مدیر ارشد، به راحتی، آب خوردن است و او قادر است به دور از هر گونه حاشیه ای، مشاور خود را با دو خط نامه برکنار نماید. در حالی که عزل معاونین وزرا و یا مدیران ارشد سازمان ها، به این سادگی ها امکان پذیر نیست؛ زیرا در این صورت مدیر مجبور خواهد بود هماند بیل مکانیکی ابتدا چهار پایه های خود را بر زمین کاشته و محکم نماید - یعنی با چند جا هماهنگ کند- تا قادر باشدآن مقام را از پست و مسئولیتاش جدا کند. در غیر اینصورت اگر آن مدیر دارای وزن سنگی علمی و اجرایی باشد، چه بسا ممکن است خود آن مدیر بجای برداشتن او سرنگون شود.
بنابراین خوانندگان این مطلب به نیکی مستحضرند که در پست های مشاوره، تنها استمرار و رضایت طرفین «وزیر و مشاور» ملاک تداوم همکاری است نه محدودیت های سازمانی متعلق به آن شغل که هر گونه جراحی بابت این جدا سازی، باعث خون ریزهای شغلی شود؛ اما اگر وزیری ناخواسته و ناآگاهانه مشاور خودش را آنقدر در مجموعه بزرگ کرده و نام رستم بر او نهاده باشد که حتی از بردن نامش نیز هراسناک باشد، آنوقت، دیگر عزل چنین مشاوری هم ساده نخواهد بود و به همان اندازه عزل یک معاون، از پیچیدگی خاصی برخوردار می شود و باید به سیاق این وزیر با نوشتن چنین نامه های بلند بالایی در ابتدا اقدام به زمینه سازی و آماده سازی افکار عمومی کرد و سپس به عزل آن فرد مبادرت نمود.
اما براستی برای مردم ایران غیر از تاسف چه اهمیتی دارد که وزیری برای برکناری مشاور خودش مبادرت به چنین مکاتبات مطولی نماید و جامعه را از اختلافات عمیق مدیریتی در مجموعه خود آگاه نماید و یک مشکل داخلی ساده درون سازمانی را به یک مشکل پیچیده برای کشور تبدیل کند؟ و بدین وسیله آرامش پرسنلی را که در یک شهرستانی که شاید اسم آن مشاور را هم نشنیده باشد و با تمام وجود وقت خود را سرگرم مبارزه با این ویروس منحوس کرده باشد، با چنین مکاتبات به مخاطره بیاندازد؟ تامین آرامش روانی برای پرسنل زیر مجموعه، از اوجب واجبات یک مدیر ارشد است. بخصوص برای یک وزارتخانه تخصصی مانند وزارت بهداشت که باید بدور از هرگونه تنشی، همکاران خود را برای مبارزه با این بیماری فراگیری آسوده خاطر و به صورت یکپارچه بسیج نماید.
حتی اگر هم فشار های داخلی و خارج از وزارتخانه را برای عزل این مشاور مفروض بدانیم. باز هم برای فقط بیست روز مانده به پایان این دولت، این اقدام هیچگونه توجیهی منطقی نخواهد داشت. مگر این که نیت دیگری در آن نهفته باشد؟ همیشه به ما در حوزه اجرا آموخته اند که یک سوم حقوق مدیران ارشد بابت «صبر» آنان است و آنها بابت این قسمت از حقوق دریافتی باید در قبال ناملایمات شغلی خود و همکارانشان «صبورانه» رفتار نمایند و همواره خود را سپر بلای مدیران زیر مجموعه خود قرار داده تا آنها بتوانند بدور از هرگونه تنشی با آرامش خیال درجهت تحقق ماموریت آن وزارتخانه گام بردارند.
و اما بررسی نامه وزیر محترم بهداشت حاوی چند نکته مهم مدیریتی است که خطاب به ایشان نوشته ام:
اولاً؛ جناب آقای وزیر در نامه عزل مشاورتان برای مردم ایران روشن نکردید که چرا ناشکری و ناسپاسی می کنید و از این گونه الفاظ «تحمیل ردای پرآزار وزارت» در نامه خود استفاده می نماید و اینچنین بر سر مردم ایران منت می گذارید. مگر شما نمی داند که توفیق به این مردم محروم عبادت است.
حضرت علی (ع)، خطاب به مالک اشتر و همه دولت مردان، هشدار می دهد که مبادا خدمات عمومی و فعالیت های مربوط به مردم را با منّت و... آلوده سازند.
امام خمینی (ره) در صحیفه می فرماید ما هرچه خدمت بکنیم به این ملت، کم خدمت کرده ایم، برای این که این ملت بود که همه این گرفتاری ها به دست او رفع شد... ما باید خدمتگزار باشیم.
ثانیاً؛ صدر و ذیل نامهی عزل مشاورتان، با هم نمی خواند. در صدر و متن نامه، دلائل عزل مشاور گفته می شود در حالی که در پایان نامه، به شایستگی های برجسته او در حوزه های مختلف اشاره می شود و نهایتاً آرزو می کنید که دولت آینده از خدمات علمی و اجرایی ایشان استفاده نماید! پس اگر ایشان آنقدر توانمند بوده است که به دولت آینده پیشنهاد جذب او را می دهید، آن وقت یگانه دلیل عزل او، به عدم توانایی شما در استفاده از قابلیت های و شایستگی های ایشان برمیگردد که در این صورت به جای برکناری او، می بایست در رفتار مدیریت خودتان تجدید نظر می کردید. مگر این که صحبت های آقای سروری برای استفاده از شما به عنوان وزیر دولت اصول گرا را باور کرده و در یک فرار رو به جلو قصد داشته باشید رقیب خودتان را از صحنه بیرون کنید!
ثالثاً؛ وزیری که بخواهد به گفته خودتان برای جبران نقص های معاونین اش از مشاورین استفاده نماید، اساساً باید در سبک مدیریت او تشکیک کرد. جنس کار معاونین همیشه از جنس «اجرای تصمیات» است و با جنس کار مشاوران که همیشه از جنس «تصمیم سازی» است از زمین تا آسمان متفاوت است و مدیران ارشد معمولا مشاوران خود را برای ایزوله کردن از آفت های اجرا، از معاونین دور نگه می دارند. ولی شما به قول خودتان که در نامه به آن اشاره کردید برای پر کردن خلا تحصصی معاونین تان از این نوع مشاورین استفاده می کردید؟ و اصلا فراموش کردید که معمولا مشاورین عالی وزیر، بدون دخالت در حوزه اجرا صرفا باید خلاء تخصصی وزیر را پر کند نه خلاء اجرای معاونین را؟ و برخی از وزرا حتی این عبارت «بدون دخالت درحوزه اجرا» را در احکام انشایی مشاورینشان قید می کنند. در غیر اینصورت دیگر شورای معاونین محل رتق و فتق امور وزارتخانه نیست بلکه می شود محل جنگ و نزاع بین مشاورین و معاونین. این دو گروه معمولا زبان مشترک با هم ندارند و این وزیر است که باید نقش مترجم را بین آنها بازی کند؛ بنابراین وجود چنین تنش ها که در نامه به برخی از آنها اشاره کردید با این سبک مدیریت شما اصلا دور ازانتظار به نظر نمی رسید زیرا خودتان آتش را در کنار پنبه ها قرار دادید و آنوقت انتظار داشتید که این آتش سوزی رخ ندهد. وزرای عزیز ما باید تضادها را در وزارتخانه هایشان مدیریت کنند نه این که خود مسبب بوجود آمدن این تضادها باشند. این مشکلات زمانی بیشتر حاد می شود که شما مشاور خود را به شورای معاونین آوردید و اصرار کردید که معاونین تان باید نظرات او را بپذیرند. آنهم نه یک مشاور ساده، بلکه مشاوری که زمانی جای خودتان به عنوان سرپرست وزارتخانه نشسته بود و از آن صندلی، وزاررتخانه را با کمک همین مدیرانی که شما آنها را در پست هایشان ابقا فرمودید، هدایت می کرده است. طبیعی است که از او حرف شنوی داشته باشند. به نظر شما آیا این سبک مدیریتی ایشان که حتما با سبک مدیریتی شما متفاوت است باعث سردرگمی معاونین تان نخواهد شد؟ زیرا برای معاونین روشن نیست که باید دستور کدامیک از شما دو نفر را اجرا کنند؟ دقیقا مصداق آن ضرب المثلی است که می گوید اگر آشپز دو تا شد ...
بروز این اختلافات در سبک مدیریتی بین شما و ایشان که در این نامه تاریخی مرقوم فرمودید، بعنوان یک مطالعه موردی برای ما معلمین دانشگاه در سر کلاس درس قابل کالبد شکافی است؛ زیرا از نظر ما معلمان تنش بین شما و مشاورنتان اجتناب ناپذیر وقابل پیشبینی بوده است؛ زیرا خودتان مسبب بوجود آمدنش بودید. اشارات شما در جای جای این نامه نظیر این قسمت که می فرمایید «مدتی کوتاه نگذشته بود که با زمزمه موضعگیریهای کلیه معاونین روبهرو شدم که دیگر با استمرار وضعیت فوق، تجمیع دیدگاه جنابعالی و شورای معاونین میسر نشد و شاید بههمین دلیل که بیاحترامی نشود، جلسات به تعویق افتاد» موید بر این واقعیت تلخ و این تئوری شناخته شده است.
فراموش نمی کنیم که جلسات شورای معاونین شما به دلیل چنین مسائل پیش پا افتاده ای آنهم در زمان رقص و جولان این ویروس وحشتناک در سراسر کشور که آمار فوتی های آن معادل آمار یک سوم شهدای جنگ تحمیلی است، به این شکل به تعویق افتاده باشد؟!
رابعاً؛ در نامه خود قید فرمودید که نسل جوان از تعابیر به کار رفته توسط مشاورتان ناراحت اند. تعابیر همانند «من ملای سرطانم»، «من بهداشت را بزرگ کردهام»، «من کارشناس کارشناسانم» آقای وزیر محترم آیا تا کنون فکر نکردید همین نسل جوان که به آنها اشاره فرمودید از تعابیر بکار رفته توسط شخص شما هم که شبیه همین اظهارت است، خشمگین اند.
این برخی از تعابیر شماست:
«در چنین شرایطی خدا تفضل فرمود و بندگان پاکیزهاش را مامور کرد که به وزیر بهداشت زنگ بزنند و بگویند که در این شرایط تنها نیستی و ...» «اینکه خداوند یک بندهای را قابل بداند که روزهای سخت مملکش را به او بسپارد» یا دنیا از مدیریت کرونا در ایران حیرت کرده است و یا جگر گوشه من از بچه های نخبه تک رقمی کشور است و ...
خامساً؛ در رفتار و عمل شما با این مشاور تضادهای زیادی در نامه دیده می شود که برای ما معلمان دانشگاه قابل درک نیست. نظیر این که شما انتظارتان را از مشاور باید در حکم انتصاب ایشان - اگر وجود خارجی هم داشته باشد - مرقوم می کردید نه در نامه عزلشان.
از سوی دیگر این مشاور بخت برگشته فقط یک مشاور ساده هم نبوده است بلکه قبلا از طرف همین رئیس جمهور در همان جای نشسته بوده که شما هم اکنون نشسته اید با تمام اختیارات این وزارتخانه؛ بنابراین این فرد قائم به ذات می توانسته است مورد توجه رسانه ها و خبرنگاران باشد. پس به هیچ وجه نباید از اظهار نظر های او در رسانه ها تعجب می کردید. ولی ایکاش برای مردم ایران توضیح می دادید، فردی که باعث به تعویق افتادن جلسات شورای معاونین شده است چه تخلف بزرگی کرده است که در عرض 20 روز مانده به پایان دولت دوازدهم، او را عزل می کنید تا کارنامه مدیریت او اینچنین در جامعه خراب شود.
سادساً؛ شما در نامه تان قید فرمودید که در پایان دولت به دنبال رنگ روغن زدن بر مدیریت تان نیستید و از آن دوری می کنید! واقعا برای ما روشن نیست که پس شما با چه نیتی مدام در رسانه ها، این سبک مدیریت خود را با 76 هزار کشته به رخ اروپائیان و امریکائیان می کشید؟!
سابعاً؛ منظور تان از آوردن این عبارت «آشفته بازار» که در آنجا –وزارت بهداشت- مدیر پیدا نکردید. آیا جفا در حق مدیران خدوم آن وزارتخانه نیست؟ سرمایه های انسانی بزرگی که توانستند علاوه بر مدیریت کردن شما، بحران کرونا را هم مدیریت نمایند.
ثامناً؛ در نامه تان فرمودید که کار ملک و مملکت در طول تاریخ این سرزمین همین بوده است –رنجاندن دوستان- اما چیزهای خوبی هم در تاریخ وجود دارد چرا شما از آنها پند نمی گیرید؟
بگذارید برایتان خاطره ای نقل کنم:
وقتی مشاور وزیر و مدیرکل یکی از وزارتخانه ها در پی تجاوز ناظم مدرسه به چند دانش آموز به «اشتباه» از رضایت طرفین در این رابطه نامشروع آنهم در حضور رسانه ها، نام برد. موجی بسیار گسترده ای از خشم داخلی و خارجی (حقوق بشری) علیه این مدیر و وزارتخانه به راه افتاد و فشار ها برای عزل این مشاور از همه سو به سمت وزیر سرازیر شد؛ اما این وزیر شجاع در دولت یازدهم تمام قد پشت سوابق و تجارب مدیر چندین ساله وزارتخانه خود ایستاد و گفت من حاضر به عوض کردن او نیستم. چون با بررسی و محاسبه نقاط مثبت و منفی کارنامه این مدیر متوجه خدمات با ارزش او شدم ومعدل عملکردی او را مثبت و قابل قبول می دانم؛ بنابراین او را عزل نخواهم کرد زیرا نمی توانم به خاطر یک اشتباه چشم بر تمام خدمات شایسته این مدیر ببندم زیرا عزل او توسط من یک اشتباه بزرگتری نسبت به اشتباه او خواهد بود و خسارت بیشتری را متوجه کشور می کند.
پس مدیران عزیز جمهوری اسلامی، برخی از وزرا هم در کشور ما وجود دارند که به شما اطمینان می دهند که به هیچ وجه از مشکلات حوزه اجرا نهراسید و با شجاعت و قدرت در راه تحقق آرمان های انقلاب گام بردارید و ما وزیران نه از راه دور بلکه از نزدیکرتین فاصله به میدان عمل، درست همانند مربیان فوتبال که کنار زمین قرار دارند، شما را هدایت کرده و تنهایتان نمی گذاریم و خود را شریک تمام اشتباهات سهوی شما می دانیم. درست برعکس برخی از وزرای تازه به دوران رسیده که موفقیت های شما را را به نام خود مصادره و شکستها را به شما نسبت می دهند.
آقای وزیر محترم «مدیریت» بازی مارپله نیست که مشاور عالی تان یک مرتبه سوار پلکان شده باشد و به خانه های بالای صعود و سپس با یک نیش مار به ردیف اول بازی سقوط کند. شما که نه، هیچ وزیر در جمهوری اسلامی حق ندارد باسرمایه انسانی کشور چنین برخوردی نماید. مردم ایران هزینه های زیادی بایت این سرمایه ها و رشد ذهنی آن ها پرداخته اند.
شما حق دارید که با مدیرانتان کار نکنید و لی اصلا حق ندارید با آبروی حرفه ای آنها بازی کنید.
از شما خواهش می کنم که همیشه به یاد داشته باشید که برداشتن مدیران و بخصوص مشاورین اندیشمندتان، آداب خاص خودش را دارد. برگزاری مراسم تکریم و معارفه، هدیه، بدرقه و ...لازمه تسکین و پانسمان زخم عزل های ناگهانی است در غیر اینصورت باید منتظر گردش وضعی آن به همان صورت که پیش آوردید برای خودتان باشید.
من دراین زمینه خاص با مشاورتان که در طول عمرم او را ندیده و نمی شناسم، همدردم؛ زیرا من هم در دوران مشاوره خودحتی یکبار و حتی یک دقیقه نتوانستم به وزیرم در دولت دوازدهم دسترسی پیدا کنم چه برسد به این که به او مشاوره بدهم. نمی دانم که باید این درد را به کجا برد؟
بعید می دانم که رئیس جمهور این مطلب را بخواند ولی دوست دارم اگر زمانی خواند، بداند که برخی از وزرا چه رفتاری با مشاروین شان داشتند یکی از آنها را من بخوبی می شناسم. مشاور وزیر دولت یازدهم بود و بدون هیچ تخلفی، در دولت دوازده ام حتی مهلت تخلیه اتاق را به او ندادند و او را مجبور کردند برای مدتی مسجد نشین وزارتخانه باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com