گروه سیاسی- مصطفی مطهری: لاریجانی و روحانی دو روی یک سکه هستند؛ خوانش این موضوع که این دو دارای یک رویکرد مشترک در عرصه سیاست گذاری هستند چندان سخت و دشوار نیست. بطوریکه تلاش های دو جانبه و همسو دو طرف جهت اعتبار زایی برای یکدیگر و بی اعتبار کردن جریان انقلاب و نیروهای انقلابی مسئله ای است که بر کسی پوشیده نیست.
به گزارش بولتن نیوز، آنچه شواهد و تجارب از عرصه مدیریتی دو طرف نشان می دهد این است که تدبیر روحانی همان تدبیر لاریجانی است. بدان معنا که دو طرف در یک مسیر و راه در عرصه سیاستگذاری ها گام می نهند. واقعیت امر این است که گزارههای فراوانی برای اثبات اشتراک فکری و گفتمانی لاریجانی و روحانی وجود دارد؛ یکی از این گزاره ها اظهارات آن ها در ارتباط با مذاکرات و نواقصی می باشد که در این باره وجود دارد. نکته مهم در این باره این است که هم روحانی و هم لاریجانی اراده و لجاجت خاصی دارند که انچه در ارتباط با مذاکرات اتفاق افتاده است را تصمیم نظام اعلام کنند و آن را به مردم و جامعه القاء کنند و خود را از مسائل مرتبط با این موضوع که شواهد و مستنداتی نیز در این باره وجود دارد مبرا سازند.
حال نکته اینجاست این رویکرد نظری – عملی در نزد روحانی و لاریجانی در ارتباط با نیروهایی که همسانی فکری – عملی با آموزه های سیاسی – ارزشی نظام دارد متفاوت از آنچه می باشد که برای خود هدف گذاری می کنند. در واقع رویکرد اعمالی لاریجانی و روحانی در این باره تخریب نیروهای انقلابی است. به عبارت بهتر جریان فکری لاریجانی – روحانی در ذیل آنچه در روند سیاستگذاری های کلان نظام در مواقعی که مدیریت انقلابی بر فضای سیاسی – مدیریتی کشور حاکم بوده است این می باشد که تفکر انقلابی ناکارآمد و نابلد نشان دهند؛ به بیان جامع تر لاریجانی و روحانی همواره سعی دارند نیروهای انقلابی در عرصه سیاست را به ناتوانی در برقراری توازن عملی میان آنچه نیاز داخل و مطالبه خارج محکوم کنند و آنها را عامل تحریم و افزایش تهدیدات معرفی کنند. این درحالی است که طرح دوگانه مذکور بر اساس آنچه مبرهن و روشن است نه تنها واقعیت ندارند بلکه قلب واقعیت های موجود نیز می باشد.
بطوریکه در زمان زمامداری و مدیریت سیاسی این دو بر فضای سیاسی کشور به عنوان رییس جمهور و رییس مجلس شورای اسلامی آنچه بر کشور در قالب تحریم و تهدید تحمیل شده بی سابقه بوده است. به علاوه اینکه مدیریت نابلدانی چون روحانی و لاریجانی در عرصه برجام خواهی نشان داده است که منافع ملی قربانی رفتارها و عملکردهای ناصحیح آنها شده است.
در مجموع می توان اینکه گفت که یگانگی فکری – عملی لاریجانی – روحانی بیش از آنکه واقعیت پرداز باشند واقعیت گریز است؛ در ذیل همان شاخص است که تحریف در واقعیت و تخریب در شیوه مدیریت را اساس رفتاری خود قرار داده اند و هموراه تلاش دارند تا آن در عرصه عمومی نهادینه سازی کنند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com