از روزی که مشروطه خواهان به رهبری چهرههای سرشناس مذهبی و بازاریِ همعصرِ سلسله قاجار برای تفهیم خواسته خود مبنی بر لزوم مشارکت مردم در سرنوشت خود و تاسیس نظام سیاسی، مبارزه های دامنهداری را علیه شاهان قاجار آغاز کردند، بیش از ۱۱۷ سال می گذرد اما کام مردم ایران تنها ۴۳ سال طعم شیرین جمهوریت را چشید.
به گزارش ایسنا، ۱۲ فروردین ماه چهل و سومین سالروز تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران با مشارکت ۹۸.۲ درصدی مردم پای صندوق های رای است.
میرزا کوچک جنگلی، بنیانگذار نظام جمهوری
مرور کتاب تاریخ بیداری ایرانیان که مجموعه ای گردآوری شده از دست نوشتههای روزشمار میرزا محمد پسر علی معروف به ناظمالاسلام کرمانی، روزنامهنگار و قاضی عصر مظفرالدین شاه از بهمن ۱۲۸۳ تا مرداد ۱۲۸۸ شمسی است به روشنی گویای سیر تاریخ شکلگیری مبارزات انقلابی و آزادیخواهی مردم کشورمان علیه نظام استبداد قاجاریه است.
نتیجه مبارزات چند ساله کسبه بازار و مردم و روحانیهای دهه ۱۲۸۰ شمسی، ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ به ثمر نشست. مظفرالدین شاه به درخواست میرزا نصرالله خان مشیرالدوله، صدراعظم خود فرمانی را امضا کرد که بر اساس آن نظام سلطنت قاجار پذیرفت تا مجلسی با حضور شاهزادگان و علمای قاجاریه، اشراف، ملاکین، تجار و اصناف تشکیل شود اما سلطه انگلیسیها بر دربار قاجار و پهلوی هرگز اجازه نداد طعم شیرین آزادی و جمهوریت به معنای واقعی کلمه از قالب و پوسته مردمسالارانه عبور کند و مردم کشورمان بتوانند بدون دخالت، زور و فریب بیگانه بر سرنوشت خود مسلط شوند.
یونس استادسرایی مشهور به میرزا کوچک خان جنگلی از مبارزانی است که به همراه سایر مبارزهای عصر محمدعلی شاه قاجار، انقلاب مشروطه را به ثمر رساند و پایتخت را فتح کرد. پس از آن درصدد برآمد تا با راه انداختن تشکیلات نظامی به مبارزه مسلحانه علیه رژیم قاجار و بعد رژیم استبدادیِ رضاخان برود و مردم رنج کشیده ایران را از شر سرسپردگیها و پیمانهای ناعادلانه و تحمیلی روسیه و انگلیس و دخالتهای فزاینده آنان در امور داخلی کشور خلاص کند.
او تصمیمش را با رجال دین و سیاست همعصر خود در میان گذاشت. برخی بر ضرورت مبارزه مسالمتآمیز تأکید کردند و مبارزه مسلحانه را نادرست دانستند و برخی با میرزا همراهی کرده و مبارزه مسلحانه را تایید کردند. سرانجام بحثها و گفتوگوهای میرزاکوچک جنگلی، تشکیل کانون مبارزه در جنگلهای شمال ایران بود. او پس از این توافق مخفیانه به شهر رشت رفت تا با جمعآوری دوستان و همفکرانش مقدمات قیام جنگل را به وجود آورد.
میرزا کوچک خان جنگلی از اواخر دهه ۱۲۸۰ شمسی و در سالهای قبل از به قدرت رسیدن رضاخان، هستههای نهضت مسلحانه را با گردآوری گروههای مختلفی از طبقات اجتماعی ناراضی تشکیل داد و به جنگ روسها و انگلیسها رفت. بعد از خروج روسها از ایران ناشی از انقلاب اکتبر، سیاستمداران و تاجران انگلیسی با دو قرارداد ۱۹۱۹ و ۱۹۳۳ شرایط سختتری را برای مردم کشورمان رقم زدند.
ابتدا دارسی تاجر سرشناس بریتانیایی کلنگش را با قرارداد ۱۹۱۹ در مسجد سلیمان بند کرد و نتیجه سخت کوشیها و تلاشهای شبانه روزی تیمش را در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۲۸۷ شمسی با فوران ۱۱۷۹ پایی نفت و گاز مخلوط در هم در جنوب ایران گرفت و ۲۵ سال بعد سِر جان کِدمن و شرکت نفت انگلیس در مورخه ۱۱ دی ۱۳۱۲ شمسی با قرارداد ننگین ۱۹۳۳ برای طرف ایرانی و قراردادی بی نهایت سودده برای طرف بریتانیایی، وارد بازار نفت و اقتصاد ایران شد و این وضعیت به لطف طمع ورزیها و حماقتهای پهلوی پدر و پسر تا انقلاب اسلامی ایران ادامه یافت.
انگلیسیها با قرارداد ۱۹۱۹ از طریق مهره خود، میرزا حسنخان وثوقالدوله صدراعظم احمدشاه قاجار، تلاش بدون خستگی را آغاز کردند تا قیام جنگل با مذاکره و بدون خشونت پایان یابد اما اقداماتشان به نتیجه نرسیدند.
جنگلیها که مبارزات مسلحانه با رژیم قاجار را آغاز کرده و جنگلهای شمال را مقر خود قرار داده بودند، در آغاز پیروزی انقلاب روسیه روابط حسنهای با بلشویکها داشتند. نهضت جنگل انقلاب روسیه را تایید میکرد و رهبران جدید روسیه نیز میرزا را به عنوان انقلابی ضد استعمار انگلیس میدانستند و او را ستایش میکردند، اما چندی نگذشت که روسها سیاست دوستانه خود را تغییر دادند و برای حفظ منافع خود در ایران از حمایت نهضت جنگل دست کشیدند و سرانجام به آن خیانت کردند.
میرزا پس از تسلط بر مناطق شمالی در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۲۹۹ در شهر رشت اعلام جمهوری کرد. این اعلام در پی رشته تماسها و رایزنیهایی با مقامات روسیه و کسب اطمینان از کارشکنی نکردن نیروهای روسیِ مستقر در شمال ایران انجام شد. او همچنین موفق شد انقلاب جنگلیها را از مشروطهخواهی ضداجنبی به جمهوریخواهی شورایی و سوسیالیستی تغییر دهد اما این اعلام دیری نپایید.
با شدت گرفتن اختلافات داخلی مبارزان جنگل و تنگ شدن حلقه محاصره رضاخان، انگلیسها و روسها، میرزا کوچک خان به جنگل های کوهستانی تالش پناه برد و سرانجام با جان باختن ایشان در ۱۱ آذر ۱۳۰۰ به کلی شکست خورد.
عامل کودتا دنبال تاسیس جمهوری
حضور در هنگ نظامیِ قشون مسیر و ارثی بود که رضا پهلوی از پدر و پدربزرگش برد. وی از جوانی در قشون ناصرالدین شاه به عنوان قزاق ساده خدمت کرد.
ویژگیهای شخصیتی چون قد بلند، محبوبیت در قشون و فداکاری برای مافوق از ویژگیهایی بود که زمینه آشنایی رضا با تیمور آیرُملو از افسران صاحب نفوذ هنگ نظامی قشون قزوین و پدر تاجالملوک، ملکه ایران را به وجود آورد و مسیر زندگی رضا را از قزاقی ساده به میرپنج (سرتیپ دو) تغییر داد.
بخت بلند رضا مهمترین شانس زندگیش بود. آشنایی و پیوند رضا با دوست آیرُملو یعنی کاظم سیاح معروف به کلنل کاظمخان از فرماندهان قشون قزوین و عضویت رضا در کمیته پنج نفره معروف به کمیته زرگنده متشکل از سید ضیاءالدین طباطبایی، سرتیپ احمدآقا خان، ماژور مسعود کیهان، کلنل کاظمخان سیاح و رضا، بسترساز آشنایی رضا میرپنج با سیاستمداران بانفوذ سفارت انگلستان و پیریزی کودتایی نظامی علیه سلسله قاجار و بنیانگذاری نظام سلطنت پهلوی در ایران بود.
پس از موفقیت کودتای نظامی رضاخان و سیدضیاء در سوم اسفند ۱۲۹۹ شمسی، احمد شاه حکومتش را از دست رفته دید. او با فشار افسران انگلیسیِ دربار حکم صدراعظمی و رییس الوزرایی رضا خان سردار سپه را یک هفته قبل از ترک همیشگی ایران در تاریخ چهارم آبان ۱۳۰۲ شمسی صادر کرد و خود نیز در تاریخ ۱۱ آبان ماه ۱۳۰۲ ایران را به مقصد اروپا ترک کرد.
رضاخان که از روز کودتا تا لحظه دریافت حکمِ رییسالوزرایی در مقام سردار سپهی همه مخالفان و منتقدان حکومتش در سراسر کشور را سرکوب کرده بود به محض دریافت حکم رییس الوزرایی در بیانیهای علت پذیرش این سمت را این گونه تشریح کرد: «به حمدالله امروزه اصول مرکزیت و وسایل آسایش و امنیت کاملا فراهم و اساس هرج و مرج و اغتشاشات داخلی یکسره نابود گشته است. لازم شد دومین قدم به طرف آرزوهای ملی که عبارت از سیر به طرف ترقی و تکامل است برداشته شود... معهذا خواست خداوندی و استظهار مراحم ملوکانه و احساسات هموطنان را در قبول زمامداری مملکت استقبال کرده و در طی این عقیده راسخ و عزم ثابت میروم که یک مرتبه دیگر امتحان فداکاری و خدمتگزاری را به ملت شرافتمند ایران بدهم.»
سه روز پس از ترک ایران توسط احمدشاه قاجار، در همسایگی شمال غربی ایران، ژنرال مصطفی کمال پاشا معروف به آتاترک با همراهی گروهی از افسران سپاهش، حکومت عثمانی را به جمهوری تبدیل کرد و نام کشور عثمانی را به ترکیه تغییر داد و رضاخان که چند ماه بعد، حدود یک ماهی به این کشور سفر کرد با الهام از آتاترک تصمیم گرفت نظام سلطنت در ایران را به جمهوری تغییر دهد از این رو طرحش را در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ با وکیلالدوله های پنجمین دوره مجلس شورای ملی به ریاست موقتیِ موتمنالملک در میان گذاشت و جمعی از نمایندگان این مجلس نیز طرحی در سه ماده آماده کردند.
در این طرح سه ماده ای نوشته شد: «نظر به تلگرافات عدیده که از تمام ایالات و ولایات و تمام طبقات مملکت در مخالفت با سلسله سلاطین قاجاریه و رأی به انقراض سلطنت خانواده مذکور رسیده و نظر به اینکه تقریباً در تمام تلگرافات واصله اظهار تمایل به جمهوریت شده و صراحتاً اختیار تغییر رژیم را به مجلس شورا دادهاند و چون قانوناً این تلگرافات کافی برای تغییر رژیم نیست، ما امضاکنندگان سه ماده ذیل را به مجلس شورای ملی به قید فوریت پیشنهاد مینماییم که به معرض آراء عامه گذاشته شود:
ماده اول- تبدیل رژیم مشروطیت به جمهوریت.
ماده دوم- اختیار دادن به وکلاء دوره پنجم که در مواد قانون اساسی موافق مصالح مملکت و رژیم تجدیدنظر نمایند.
ماده سوم- پس از معلوم شدن نتیجه آراء عمومی تغییر رژیم به وسیله مجلس شورای ملی اعلام شود.»
یک ماه بعد از ارائه طرح به مجلس شورای ملی سید محمد تدین از نمایندگان سرشناس حامی رضاخان در مجلس در جلسه ۲۳ اسفند طی نطقی سیدحسن مدرس و میرزا هاشم آشتیانی از نمایندگان مستقل را متهم به اعمال نظر و خرید رای در جریان انتخابات تهران به ویژه در منطقه لواسانات کرد. این اتهامزنی به درگیری لفظی بین تدین و مدرس و نیمه تمام ماندن جلسه مجلس منجر شد.
یک روز پس از این درگیری جمعیت زیادی از نظامیان سرخپوش و طبقه ای از مردم به حمایت از رضاخان و پشتیبانی از ایده تغییر رژیم سلطنت به جمهوری، تظاهرات دامنهداری را در میدان بهارستان تهران برگزار کردند. در این روز ادارات و موسسات دولتی نیز در حمایت از طرح رضاخان تعطیل و کارکنان آنها برای شرکت در تظاهرات به مقابل مجلس شورای ملی رفتند.
البته در مقابل، مخالفان جمهوری رضاخانی نیز بیکار ننشستند و بعدازظهر همان روز جمعیتی در مسجد شاه بازار تهران گردهم آمدند و وعاظ به وعظ علیه رضاخان و جمهوری مدنظر او پرداختند و بیانیهای تحت عنوان مخالفت با جمهوری و امضای صدها نفری خطاب به وی نوشتند.
موافقان و مخالفان طرح جمهوری رضا خانی در مجلس، دوم فروردین ۱۳۰۳ را روز بررسی طرح تعیین کردند اما صبح روز موعود و پیش از تشکیل جلسه علنی مجلس جمعیت زیادی از روحانیون و اصناف با تجمع مقابل ساختمان مجلس در میدان بهارستان علیه جمهوری و طرح سردار سپه شعار دادند و مانع از آغاز جلسه مجلس شدند. در نتیجه بین مردم و نظامیان زد و خورد شدیدی اتفاق افتاد و ساعتی بعد پس از صدور فرمان رضاخان برای اعزام نیروی کمکی به بهارستان، ماموران با حضور در جمع تظاهرکنندگان، آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و در تیراندازی انجام شده جمعی کشته و مجروح شدند.
این اقدام نظامیان البته با اعتراض رییس موقت مجلس مواجه شد. موتمنالملک با اعتراض به سردار سپه گفت: «نظم مجلس و بهارستان با من است و شما حق ضرب و شتم مردم را ندارید» و رضا هم پاسخ داد: «امنیت مملکت با من است و به وظیفه خود عمل کردم.»
رفتار رضاخان و نظامیان و سیاستمداران حامی وی به ضرر او تمام شد. پنجم فروردین ۱۳۰۳ جمعی از علما و بازرگانان به دیدار رضاخان رفتند و مخالفتشان را با طرح جمهوری اعلام و به رضا خان توصیه کردند از این کار دست بردارد و منصرف شود.
در تهران و شهرهای دیگر به خصوص اصفهان، مشهد و قم مخالفتها با جمهوری رضا خانی اوج گرفت و به تظاهراتی علیه رضاخان منتهی شد. این بار با پشتیبانی برخی روحانیون مثل شیخ حسین لنکرانی، سیل تلگرافها در مخالفت با جمهوری به مجلس شورای ملی سرازیر شد. مخالفتها به حدی رسید که رضاخان در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۰۳ ناگزیر شد با سفر به قم با علما و مجتهدان آن روزگار به رایزنی با آنان بپردازد. آنان در ملاقاتهای جداگانه با رضا خان یک صدا مخالفتشان را با نظام جمهوری مدنظر او اعلام کردند. رضاخان نیز پس از دیدار با علما به این نتیجه رسید باید از موضع جمهوریخواهی عقب نشینی کند از این رو پس از بازگشت به تهران در مورخ ۱۲ فروردین ۱۳۰۳ طی بیانیهای دستور توقف رسیدگی به طرح تغییر رژیم از سلطنت به جمهوری را صادر کرد.
وی در بخشی از این بیانیه نوشت: «برای احترام به مقام روحانیت موقعی که برای تودیع آقایان حجج اسلام و علمای اعلام به حضرت معصومه(ع) مشرف شده بودم با معظملهم در باب پیشآمد کنونی تبادل افکار نمودیم و چنین مقتضی دانستیم که به عموم ناس توصیه نمایم عنوان جمهوری را موقوف نمایند.»
درخشش سومین جمهوری در ایران
۵۸ سال پس از نافرجام ماندن جمهوریِ مدنظر میرزاکوچک خان و ۵۵ سال پس از شکست جمهوریِ مدنظر رضاخان، جمهوری اسلامی مدنظر سیدروح الله خمینی به ثمر نشست. همان فقیه فرزانه و عارف و سیاستمدار تیزبینی که با ترکیب هنرمندانه دین و سیاست آیات قرآن و احکام اسلام را از صندوقچه ها و طاقچه های خاک گرفته عصر قاجار و پهلوی بیرون کشید و با اراده و وحدت مردم درآمیخت و نظام سیاسی جدیدی به ایران و جهان عرضه کرد.
رهبر فقید انقلاب اسلامی برای اولین بار در ۲۲ مهر ۱۳۵۷ در پاریس در مصاحبه ها و اعلامیه های خود ایده جمهوری اسلامی را مطرح کردند. مقدمه ورود امام در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ پس از ۱۴ سال دوری از وطن فراهم شد. همان روز در بهشت زهرا در صحبت هایشان ضمن غیر قانونی دانستن دولت بختیار، تاکید کردند: «این دولت باید کنار برود و دولت موقت از طریق شورای انقلاب تعییین گردد.»
از نخستین روزهای ورود امام، تعیین دولت موقت یکی از مهمترین مباحث مطرح در شورای انقلاب بود. مهمترین وظایف دولت موقت نیز اداره امور مملکت، فراهم نمودن مقدمات همه پرسی قانون اساسی تدوین شده توسط مجلس مؤسسان و برگزاری انتخابات مجلس تعیین شد. ۱۵ بهمن ۱۳۵۷ مهدی بازرگان به نمایندگی از امام مامور تشکیل دولت موقت شد. با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل دولت موقت از سوی امام، زمینه برگزاری مهمترین همه پرسی تاریخ ایران برای تعیین نوع حکومت فراهم شد.
۵۰ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعیین نظام سیاسی جدید ایران به پیشنهاد بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ به رفراندوم عمومی گذاشته شد و ۹۸.۲ درصد از حدود ۲۰ میلیون و ۸۵۸ هزار شرکت کننده در این همه پرسی به «جمهوری اسلامی» رای آری دادند.
رای گیری از ساعت ۸ صبح روز جمعه۱۰ فروردین در بیشتر شهرهای کشور شروع شد و تا روز شنبه ۱۱ فروردین ادامه داشت. در بیمارستان ها و کلیه مراکز نظامی و پادگان ها صندوق های رای گیری دایر بود. پس از اتمام همه پرسی آخرین نتایج شمارش آراء تا آخر وقت روز ۱۱ فروردین در تهران و شهرستان ها اعلام شد.
آمار رای دهندگان حدود ۲۱ میلیون نفر بود که بیش از ۹۸ درصدشان به جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند و به این ترتیب روز ۱۲ فروردین ماه ۱۳۵۸ در تقویم کشورمان روز جمهوری اسلامی نام گرفت.
پیام بنیانگذار جمهوری اسلامی به مردم
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در پیامی که در روز رای گیری خطاب به ملت ایران صادر کردند، نوشتند: «من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می گویم. خداوند تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که قدرت مستضعفین است در هم پیچید و ملت عظیم ما را ائمه و پیشوای ملتهای مستضعف نمود، و با برقراری جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می کنم. به دنیا اعلام می کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندمی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه در زباله دان تاریخ دفن کنند.»
ایشان ادامه دادند: «من از این همبستگی بی مانند که جز مشتی ماجراجو و بیخبر از خدا، همه و همه به ندای آسمانی وَاْعتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمیعاً لبیک گفتند، و با تقریباً اتفاق آرا به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر می کنم. مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهای طاقتفرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پای درآوردید، و با رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید. حکومتی که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده می شوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک طور می تابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان می بارد. مبارک باد شما را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.»
امام خمینی(ره) افزودند: «مبارک باد بر شما روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود می رسند، فرقی بین زن و مرد و اقلیتهای مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست. طاغوت دفن شد و طغیان و سرکشی به دنبال او دفن می شود، و کشور از چنگال دشمنهای داخلی و خارجی و چپاولگران و غارت پیشگان نجات یافت. اینک شما ملت شجاع، پاسداران جمهوری اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این ارث الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید و نگذارید بقایای رژیم متعفن که در کمین نشسته اند و طرفداران دزدان بین المللی و نفتخواران مفتخوار در بین صفوف فشردۀ شما رخنه کنند. اینک شمایید که باید مقدرات خود را به دست بگیرید و مجال به فرصت طلبان ندهید، و با قدرت الهی که مظهر آن جماعت است، قدمهای بعدی را بردارید، و با فرستادن طبقۀ فاضله و امنای خود در مجلس مؤسسان، قانون اساسی جمهوری اسلامی را به تصویب برسانید، و همان طور که با عشق و علاقه به جمهوری اسلامی رأی دادید، به امنای امت رأی دهید تا مجالی برای بداندیشان نماند.»
ایشان ۱۲ فروردین ماه روز حضور میلیون نفری مردم پای صندوق های رای و ریختن رای آری به صندوقهای رای را روز نخست حکومت الله نامگذاری کردند و خاطرنشان کردند: «صبحگاه ۱۲ فروردین ـ که روز نخستین حکومت الله است ـ از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره های قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطۀ شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.»
منابع:
کتاب تاریخ بیداری ایرانیان
کتاب خاطرات تاجالملوک آیرُملو
صحیفه امام،ج۴، ص ۳؛ قلی پور، ۲۰۲ ؛ اطلاعات ، ش ۱۵۷۳۳ / ۲۱
کیهان ، ۱۰۶۲۷ / ۲ ؛ اطلاعات، ش ۱۵۷۷۴ / ۸
صحیفه امام،ج ۶، ص۱۶
هاشمی رفسنجانی ، ۳۳۴؛ دهمرده ، ۲۳۳
صحیفه امام،ج۶، ص۵۴ ؛ کیهان ، ش ۱۰۶۳۱ / ۲ ؛ عاقلی، ۲ / ۴۰۹
صحیفه امام، ج۶،۵۴ ؛ اطلاعات ، ش ۱۵۷۷۶ / ۲
صحیفه امام، ج۶، ص ۵۸، ۴۵۷ – ۴۵۸