گروه اجتماعی- مصطفی مطهری: دولت تدبیر و امید در بیشتر حوزه های کارکردی – عملکردی و مدیریتی – اجرایی کارنامه موفقی نداشته است. البته این موضوع با نظر دولتی ها در تصاد کامل می باشد؛ چرا که آنها نظر برعکس آن را دارند. با این حال وخامت اوضاع زیستی – معیشتی جامعه و سردرگمی اقتصادی و سرگشتگی اجتماعی گویای شرایطی است که در این یادداشت درصدد بررسی آن هستیم.
به گزارش بولتن نیوز، بر طبق اخبار منتشر شده برآوردهایی وجود دارد که بین 8 تا 10 میلیون ایرانی در معرض خط فقر قرار دارند. در واقع این آمار در ارتباط و در امتداد با آمارهای رسمی خط فقر در ایران نیست. بطوریکه اعداد 8 تا 10 میلیون اعدادی هستند که به آمار قبلی در حال اضافه شدن است. به عبارت بهتر اینکه این تعداد از افراد ایرانی بر اساس محاسبات، خانوارهایی هستند که تا پیش از این بر پایه تقسیم بندی طبقاتی و معیارهای اقتصادی مترتب بر آن جزء طبقه متوسط به شمار می رفتند.
واقعیت امر این است که طی دو سال اخیر به خاطر شرایط بد اقتصادی طبقه متوسط در ایران در حال ضعیف تر شدن است و روز به روز هر چه بیشتر از استاندارهای زیستی خود فاصله گرفته و دورتر می شوند. روند تصاعدی افزایش قیمت ها و عدم تقارن میان در آمدها با تورم و افزایش قیمت ها از شکل گیری یک بحران تمام عیار اجتماعی متأثر از مؤلفه اقتصاد حکایت می کند. این بحران که در برگیرنده بخش اعظمی از طبقه متوسط است به تبع در بخش های مختلف جامعه تأثیراتی منفی برجای خواهد گذاشت. به عبارت بهتر اینکه با کوچک تر شدن طبقه متوسط به واسطه بحران های تورمی – رکودی موجود، تبعات آن را باید در بخش های اجتماعی – اقتصادی – سیاسی – فرهنگی و ... انتظار داشت.
طبقه متوسط به عنوان یکی از عوامل مؤثر در توسعه و رشد اقتصادی کشور اگر ضیف شود علاوه بر آنکه نمی تواند کارکرد اولیه خود را به انجام برساند بلکه از دغدغه های اصلی خود نیز فاصله می گیرد و اولویت های آن نیز تغییر می کند. موضوعی که اکنون در جامعه شاهد آن هستیم. در واقع زمانی که این طبقه نحیف میشود، باعث می شود که اقتصاد به سختی بتواند در ریل توسعه قرار گیرد. بطوریکه با نحیف شدن آن و کاهش استانداردهای زیستی طبقه متوسط، این طبقه به تدریج به سمت طبقه پایین تر حرکت می کند و وارد مرحله ای از فقر نسبی می شود و همین فقر نسبی موجب خواهد شد تا با تغییر در اولویت ها، حفظ حیات و تأمین معاش را بر دیگر امور ترجیح دهد.
قابل ذکر است که طبقه متوسط طبقه پيشران جامعه و متفكر است و ظرفيتسازی فرهنگي - کارآفرینی دارد و خطر پذیر می باشد، که با توجه به شرایط موجود از افزایش تورم در کشور در خطر تجزیه و سقوط قرار دارد. بنحویکه با افزایش نابرابري درآمدي و اقتصادي طبقه متوسط نیز از وظيفه پيشراني و منتوري(انتقال دهنده تجارب تخصصی) و سهمآفريني خالی و دور خواهد شد.
خلاصه کلام اینکه بر مبنای شواهد موجود می توان اینگونه گفت که چارچوب فکری – عملی دولت تدبیر در عرصه اقتصادی و اجتماعی تولید فقر بوده است. بطوریکه با تصمیم گیری های غلط و مدیریت ناصحیح شرایط اقتصادی و التهاب آفرینی اقتصادی نه تنها بسترها و سایه بحران را بر کشور فراهم کرده اند بلکه در کشور بسترهای تهدید طبقاتی را نیز ایجاد کرده اند. بسترهایی که طبقه متوسط را در آستانه سقوط به سمت ضعیف و فقر کشانده که در آینده در صورت ادامه پیدا کردن می تواند به یک تهدید جدی تبدیل شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com