گروه دین و اندیشه - حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو در یادداشتی نوشت:در زمان مرحوم آیتالله بروجردي، پادشاه عربستان سعودی، بن عبدالعزيز، که به عنوان اولین پسر از عزیزان عبدالعزیز بود و بعد از او به سلطنت رسید، به ایران سفر کرد. چون او برای خود احترامی قائل بود و خود را خادم حرمین میدانست، وقتی که به ایران آمد از مرحوم آيتالله بروجردي تقاضای ملاقات کرد تا به قم بیاید.
به گزارش بولتن نیوز، وزير امور خارجۀ عربستان به همراه وزير امور خارجۀ ايران، سفير ايران در عربستان و وزير دربار خدمت آيتالله بروجردي آمدند و گفتند: «آقاي ملك سعود ميخواهد خدمت شما برسد.» مرحوم آيتالله بروجردي فرمودند: «نه». خيلي از بزرگان تلاش كردند، حتي از بزرگان حوزه و بزرگان مملکتی همه تلاش کردند و گفتند آقا شما مدافع تقريب مذاهب هستيد، اگر به قم بيايند و شما را ملاقات كنند، براي شيعه اعتبار است، چرا ميگوييد نه؟ هرچه اصرار کردند، فایده نداشت. وقتی بعد از اصرار بسیار علت را جویا شدند، آيتالله بروجردي گفته بودند: «پادشاه سعودي به قم كه بيايد، به زيارت من ميآيد؛ ولي به زيارت حضرت فاطمۀ معصومه(سلام الله علیها) نميرود. اگر هم برود، خیلی سبک رفتار میکند و اينكه يك پادشاه براي من وارد قم شود و به خانم فاطمه معصومه بياحترامي كند، اين هتك اهلبيت(علیهم السلام) است و من به عنوان مرجع اين مذهب نميتوانم تحمل كنم كه مذهب، اينطور هتك شود.» لذا به دليل جایگاه خاص و مقام و منزلت ویژۀ خانم حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) پادشاه عربستان را نپذيرفتند.
نکتۀ دیگر اینکه مرحوم آقای لرزاده که معمار مسجد اعظم بودند، نقل کردند که «مرحوم آیت الله بروجردی در همین جایی که الان قبرشان قرار دارد، خانۀ کوچک پنجاه شصت متری بود. این خانه را از اموال شخصی خوشان خریدند و قبری برای خودشان در آنجا در نظر گرفتند و بقیۀ آن خانه را وقف مسجد کردند.
وقتی با من صحبت کردند گفتند؛ که من دلم میخواهد اینجا راهرو مسجد اعظم ساخته شود و راهرویی باشد که زوّار را به حرم ببرد. من اینجا قبر خودم را قرار دادم، بعد از من قبرم را بلند نکنید. بگذارید مساوی زمین باشد و زوار که از این راهرو برای تشرف به حرم فاطمه معصومه(سلام الله علیها) عبور میکنند، پا روی قبر من بگذارند و خاک کفش آنها روی قبر من بریزد و به من اعتبار بدهد.»
این دیدگاه خیلی مهم است که مرجع تقلید شیعه مثل مرحوم آیت الله بروجردی با خاک و تربت زائر حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) اینطور رفتار میکند و میگوید که خاک کفش زائر فاطمه معصومه(سلام الله علیها) روی قبرم بریزد و به من اعتبار بدهد و من به این خاک کفش برکت پیدا بکنم. این نشان دهندۀ عظمتی است که در وجود حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) نهفته است.
ماجرای دیگری نیز از مرحوم آیت الله بروجردی نقل شده. این مطلب را مرحوم حاج شیخ ابراهیم حسننژاد از پسر عموی خودشان که از علمای ماکو بود، نقل میکردند. ایشان میگفتند: از این پسر عمو احوالی پرسیدم. گفت: «کجا هستی؟» گفتم: «در بیت مرحوم آیت الله بروجردی کار میکنم » گفت: «در بیت آیت الله بروجردی کار میکنی، خیلی مراقب باش. آقای بروجردی حسابش حساب خاصی است.» پرسیدم: «چرا؟» او برای من نقل کرد. البته گفت بعداً برایت خواهم گفت و بعد به قم آمد و این قصه را نقل کرد:
من علاقهمند به طلبگی بودم. پدرم راضی نبود. او از خوانين بود و در ماكو وضع مالي بسيار خوبی داشت؛ اما من عاشق طلبگی شدم و دلم می خواست طلبه شوم. پدرم همكاری نكرد. من سر خود راه افتادم و به قم آمدم و اينجا طلبه شدم. دو سه سال قم بودم.در مدرسۀ حجتيه هم ظاهراً ايشان بوده است.
از نظر مالي بسيار به من سخت ميگذشت. فقر آزارم ميداد و لذا چندبار به حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) توسل پيدا كردم. حرم رفتم. فايدهاي نداشت. كار من به گرسنگی كشيده بود. چند روز اصلاً گرسنه و بیمار هم شده بودم. حتی يك تكه نان خشك براي خوردن هم پيدا نكردم. شبی در اين حال به حرم مشرف شدم و آنجا تعرض كردم در حرم خدمت به حضرت معصومه(سلام الله علیها). حتي اين تعبير را كردم كه خانم شما وقتی نميتوانيد اداره كنيد، اينقدر دور خودتان را شلوغ نكنيد. وقتی نميتوانيد اداره كنيد، براي چه ما را اينجا جمع كرديد؟ و با ناراحتی از حرم بيرون آمدم. آمدم مدرسه دم در مدرسه كه رسيدم خادم مدرسه گفت؛ كه از خانۀ آيت الله بروجردي آمده بودند با شما كار داشتند. در آن حال با خود گفتم: «آيت الله بروجردي نه من را ميشناسد و نه با من كار دارد. اشتباهی شده است. اين هم باز براي ما بساطي است.» اعتنا نكردم و به حجره رفتم و در را بستم و برای خوابيدن آماده شدم. يك ساعتی گذشت ديدم در ميزنند. ديدم خادم مدرسه است. گفت: «مگر نگفتم كه از منزل آيت الله بروجردي آمدند دنبال شما؟ چرا نرفتي؟» گفتم: «آخر خانۀ آيت الله بروجردي كجا و من كجا؟ كسي آنجا با من كاري ندارد.» گفت: «الان خادم ايشان آمده دم در منتظر تو است.» لباس پوشيدم و به منزل آيت الله بروجردي رفتم. وارد شدم. داخل اتاق ايشان شدم. سلام كردم. ايشان نشسته بودند. رفتم جلو دست ايشان را بوسيدم. ايشان من را كنار خودشان نشاندند. به من محبت كردند و فرمودند اهل كجا هستي؟ چه ميكني؟ گفتم طلبه هستم و مقدمات مشغول هستم. حتی به فكرم رفت كه اگر آيت الله بروجردي از من سؤالی بكند، من در اين وضعيت گرسنگی که دارم چطور ذهنم را متمركز كنم و جواب بدهم. مرحوم آقاي بروجردي سؤالي نكردند. گفتند كه بسيار خب. هر وقت اينجا كاري و سؤالي داشتی، پيش من بيا. اينجا مراجعه بكن. وقتي خواستم بروم، ايشان پولي به من دادند.ظاهراً آن زمان ٣٠٠ تومان بوده و مبلغ زيادي بوده است.
بلند شدم كه بروم. دم در كه رسيدم و ميخواستم بيرون بروم، يك مرتبه ديدم مرحوم آيت الله بروجردي گفتند: آقا «اين دفعه كه حرم حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) مشرف ميشويد، ادب را رعايت بكنيد و با خانم بهتر از اين صحبت بكنيد. با خانم مؤدبانه صحبت بكنيد.» مثل اينكه آب سردي روي سرم ريختند.
توسل علما به حضرت معصومه(سلام الله علیها)
مرحوم آيتالله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري (رحمۀ الله علیه) در مشكلات به فاطمه معصومه(سلام الله علیها) پناهنده ميشدند. در اين اوضاع و احوال حوزه مرحوم حاج شيخ عبدالکریم حائری (رحمۀ الله علیه) هم از دنيا رفته بودند. زمان رضاخان بود و فشار بر حوزه بود. پول نميآمد و طلبهها در به در بودند. مرحوم آیتالله سید صدرالدین صدر هم در اين اوضاع خيلي در فشار بودند. حتي سفري هم به حرم مشرف شده بودند و قدري گلايۀ تندی به حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) كرده بودند. ايشان فرموده بودند من وقتي به منزل برگشتم، به خادم گفته بودم كه ميخواهم بخوابم، كسي را راه ندهد. اما همین که چشمم گرم شد، در زدند. در را باز كردند. خادم آمد و گفت: «آقا كسي است و ميگويد مسافر است و با شما كار ضروري دارد و میخواهد به تهران برود.» مرحوم آیت الله صدر فرموده بودند بیدار شدم و نشستم. آن شخص آمد. ديديم يك چمدان همراهش است. در آن را باز كرد و ديديم چمدان پر از پول است. آن شخص گفت: «من حساب كتاب را خدمتتان آوردهام. من اصفهاني هستم. از اصفهان عازم تهران بودم. از قم هم گذشتم. مثل اينكه نيرويی من را برگرداند كه شما كه بدهي داري، همين الان به قم برگرد و بدهي را بده. نيرويی من را از وسط راه تهران برگرداند و خدمت شما آورد.» اين قضايا خيلی عجيب است. مرحوم حضرت حاج آقای صدر فرموده بودند مبلغی كه آورده بود چند ماه شهريۀ ما را تأمين ميكرد.
بی شک تجلي فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در فاطمه معصومه سلام الله علیها است:آن قبر كه در مدينه شد گم پيدا شده در مدينۀ قم
پاپ فرانسیس، بعد از دیدار با آیت الله سیستانی حاضر نشد به دیدار مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، نه به عنوان مظهر عدالت و عظمت خلقت، بلکه حتی به دید یک نماد عدالت انسانی و یک شخصیت قابل احترام برای همه مسلمانان و مذاهب اسلامی، ادای احترام کند و فقط به دیدار آیت الله سیستانی رفت و از ادای احترام به امیرالمؤمنین، اجتناب کرد!
اگر آیت الله بروجردی بود چه می کرد؟!
اگر ما با علی باشیم در دنیا علی با ماست
نه تنها اندر این دنیا که در عقبا علی با ماست
علی با حق و حق با او گواهم پنح دم یا هو
به ابجد سیر کن تا بنگری معنا، علی با ماست
مسیح از مرتضی پرسید راه آسمان ها را
بگو بر پیروان مکتبِ عیسی علی با ماست
ز لطفش نامۀ اعمال شیعه می شود اصلاح
علی پرونده ها را می کند امضا، علی با ماست
خروشان موج در پیش و از طوفان چه می ترسی
بگو یک یا علی و بگذر از دریا علی با ماست
تعال الله ولایت بر سر ما سایه گسترده
تو بنشین مدعی در سایۀ طوبا علی با ماست
شهیدان بر در و دیوار این کاشانه بنوشتند
قسم بر همت مردانۀ زهرا علی با ماست
به عالم تا قیامت کشور ما ناز خواهد کرد
و بر این ناز می نازیم چون مولا علی با ماست
دل اهل ولا را گر هزاران بار بشکافی
در او بینی نوشته با خط خوانا علی با ماست
به شیطان بزرگ و کوچک دوران بگو ما را
هراسی نیست از تهدید آمریکا علی با ماست
به کعبه زاده شد تا قبلۀ دل ها شود حیدر
قسم بر احترام مسجد الاقصی علی با ماست
دعای اعتکاف مادرش شد مستجاب آن شب
شنید از هاتف غیبی، مکن پروا علی با ماست
شب معراج طاها مرتضی را در فلک می جست
ندا آمد حبیب ما بیا بالا علی با ماست
پاپ فرانسیس زادهٔ ۱۷ دسامبر ۱۹۳۶ در بوئنوس آیرس، آرژانتین، با نام اصلی خورخه ماریو برگولیو رهبر سریر مقدس؛ حکومت مرکزی کلیساهای کاتولیک جهان است. او از سال ۱۹۹۸ به عنوان سراسقف بوئنوس آیرس بخدمت پرداخت و در سال ۲۰۰۱ مقام کاردینالی را از پاپ ژان پل دوم دریافت کرد. برگولیو در سال ۲۰۱۳ به جای بندیکت شانزدهم به عنوان پاپ انتخاب شد و لقب فرانسیس را برای خود برگزید.
وی نخستین عضو فرقهٔ یسوعی، اولین اهل قارهٔ آمریکا و پس از گرگوری سوم سوری، اولین غیر اروپایی است که به این مقام میرسد. فرانسیس ایتالیایی، اسپانیایی و آلمانی را به راحتی سخن میگوید.
برگولیو در ۱۱ مارس ۱۹۵۸ به جامعه یسوعیها وارد شد. سپس لیسانس فلسفه را از کالج ماکسیمو سن خوزه در سن میگوئل دریافت کرد و پس از آن به تدریس ادبیات و روانشناسی در کالج دلا اینماکولادا در سانتافه و یونیورسیداد دل سالوادور در بوئنوس آیرس پرداخت.
در سال ۱۹۶۷ مطالعه الهیات را به اتمام رساند و در ۱۳ دسامبر ۱۹۶۹ توسط سراسقف رامون خوزه کاستلانو به مقام کشیشی دست یافت. پس از آن به تدریس و مطالعه در فلسفه و الهیات ادامه داد و در مدرسه علوم دینی سن میگوئل به مقام استادی الهیات دست یافت. او برای رساله دکترای خود به مدرسه سن یورگن در آلمان رفت و پس از آن با عنوان رهبر معنوی به کوردوبا بازگشت.
آیا انتظار نمی رفت پاپ فرانسیس به مقدس مسلمانان بویژه وجود نازنین مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام که مولود کعبه است ادای احترام کند...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
عجب
خدای من
زمانه با زمانه توفیر دارد و عملکرد افراد نیز براساس آن متغیر خواهد بود.
قصد دفاع یا تقبیح هیچکس را ندارم، اما قیاس دو عمل، یکی در دهه 20 و دیگری در دهه 90 شمسی، از انصاف بدور است. ضمن اینکه هر عمل جایی و هر نکته مکانی دارد.
مسلم است که دولتمرد وهابی آل سعود (و نه شخصیتی مذهبی)، بدلیل اختلافات اساسی با تشیع، حتی با دراز کردن دست دوستی هم به نوعی درصدد تحقیر برخواهد آمد اما موضوع گفتگوی بین ادیان کاملا با این مصداق متفاوت است.
آیا باید به دلیل عدم رعایت برخی آداب، فرصت معرفی تشیع در دیدار با رهبر چند میلیارد مسیحی درسراسر عالم را غنیمت نشمرد و از آن انصراف داد؛ آن هم در دورانی که اسلام و تشیع آماج تیرهای زهرآگین تبلیغات منفی رسانه های غربی و لیبرال قرار دارد؟
اهم و فی الاهم کردن از ویژگی های مسلمان داناست که گویی انگیزه های سیاسی و تعصبی، باعث نادیده گرفتن آن توسط نویسنده شده است!
کاش چه مقدار از لحاظ تخصص و زمانه شناسی و اهم و هم زمانه طبق گفتار و کردار و رفتاری امیرالمومنین و ارزشش که توسط یک مسیحی بنام جورج جرداق نویسنده و اندیشمند مسیحی راجع به مولای متقیان نوشته شده شناخت تون را کامل می کردین و از بازی و بازیگری در نوشتار دست بر می داشتید
به ساحت مقدس امیرالمومنین به کم ارزش بدهید
و لطفا با زمانه پیش بروید
ما در کشور ایران اسلامی از دست ابوموسی اشتری ها کم ضربه نخوریم
یاحق دوست عزیز
کبیری
من متاسفم که در امورات غیر دینی مانند مکانیک و پزشکی و ... نظر متخصصین رو بدون چون و چرا می پذیرم ولی در امورات دین اینقدر صاحب نظریم
ضمن تشکر از مدیر مسوول محترم و همکاران تحریریه بولتن نیوز
مطلب مذکور به دقت خوانده شد
هر عزیز بزرگواری نسبت به متن مطروحه
می تواند نظرش را بدهد
لیکن با تمام احترام به همه خوانندگان محترم
از نظر این حقیر بسیار عالی بود و مورد پسندم شد
عاقبت تون ختم بخیر
موفق باشین برادر عزیزم آقای توحیدلو
معلم کوچک دانشگاه، مصطفوی
آدم مثلا محترم: آخر یکنفر مسافر یک چمدان پول برداشته برود تهران وسط راه بهش فشار وارد میشود که برگردد قم بدهد به فلانی و تو هم حضور داشتی و دیدی.
عقل کجاست؟
نویسنده محترم که اقدام به بازخوانی فرق عملکرد دو نفر در نقش مرجعیت نموده ایدبد نیست بدانید میان دو نفر در نقش امام معصوم نیز در عملکردشان فرق است عملکرد امیرالمومنین بیشتر یادآور عدل است و رسول اکرم بیشتر رحمت
امام مجتبی با معاویه صلح نامه امضا کرد
سید الشهدا با یزید به گونه ای دیگر برخورد کرد
لذا یا شما باید در درک مقتضیات زمان و استخراج تکلیف مرجعیت مجتهد باشید که باز هم نظرتان تنها برای خودتان حجت شرعی است و شما مرجع تقلید آقای سیستانی نیستید که بخواهند طبق رای شما عمل کنند
و یا این که مجتهد نیست
که در این حالت باز دو حالت متصور است
یا قصدتان درک حقیقت است و فهمیدن راز تفاوت در عملکرد
که در این صورت جایگاه چنین مطالبی در محیط ها و جلسات علمی است
و یا خدای نکرده حالت غیر اینهاست
که باید به خدا پناه برد
بنده سنی مذهب هستم .و افتخار میکنم در اسلام شخصیتی بنام سید علی سیستانی وجود دارد،نویسنده محترم ،تجدید نظر بفرمایید
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا
خدا و فرشتگانش بر (روانِ پاک) این پیغمبر صلوات و درود میفرستند، شما هم ای اهل ایمان! بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گویید و تسلیم فرمان او شوید.
(سوره احزاب آیه ۵۶)
روزتـون شـاد
دلتـون پر از آرامـش
صبح بخیر
رسول اکرم(ص) :
إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمْ بَعْدِی کُلُّ مُنَافِقٍ عَلِیمِ اللِّسَانِ.
بعد از من بیشترین ترسم بر مسلمانان، از منافق چرب زبان است.
منیه المرید ، ص۴۵
بحارالانوار ، ج۲، ص۱۱۰
بنده حرف نویسنده محترم موافقم، صادق زاده علی
۱۴۰۰/۰۱/۰۳
و زبان های مختلف زبان آدمیت بلد بود و میدونست که هنه علمای شیعه اگر اعتبار و آبرویی دارن از وجود نازنین امام علی (ع) هستش وخوب بود که اول به دیدار حرم مطهر ایشان عرض ادب می کرد
آقای دکتر پاپ از بیابان های اور دیدن فرمودن ولی از حرم مطهر شبیر ( امام حسین ع ) دیدن نکرد
ریا کار
خدا شفاش انشاء ا...
اگه لیاقت داشت به دیدا ر آقا مشرف میشد
در ضمن شعور ذاتیه تزریقی نیست
بیشتر به درد سیرک میخوره