گروه دین و اندیشه - دکتر محمد جواد گودینی (نویسنده، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه) در یادداشتی نوشت: امام علی بن أبی طالب(ع) شخصیتی والا در تاریخ اسلام به شمار می رود که می توان او(ع) را به حق، از برجسته ترین و نامورترین شخصیت های تاریخ انسانی توصیف نمود که الگوی همه ی کسانی است که دل در گروی توحید و معرفت خدای یکتا داشته و خواهان گسترش فضیلت، عدالت و انسانیت در سراسر گیتی می باشند.
به گزارش بولتن نیوز، امیر المؤمنین امام علی بن أبی طالب(ع) بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قُصیّ بن کلاب، پسر عمو و وصی پیامبر گرامی اسلام(ص)، نخستین امام شیعیان و از تبار بزرگان و نامداران عرب بوده و از نسب برجسته و والایی در قبیله ی قریش برخوردار بوده و پدرانش از اشراف و بزرگان مکه به شمار می رفتند.[i]
امام علی بن أبی طالب(ع) در روز جمعه 13 رجب، سی سال پس از عام الفیل (12 سال پیش از بعثت پیامبر اکرم«ص») در شهر مکة ی مکرمه و در داخل کعبة ی معظمة دیده به جهان گشود؛ فضیلتی که در تاریخ اسلام (بلکه همه ی اعصار تاریخ بشریت از ابتدا تاکنون) تنها نصیب امام علی(ع) شده و هیچ کس دیگری چنین فضیلتی را در اختیار ندارد که مکان تولدش، خانه ی خدا و مسجد الحرام (شریف ترین نقطه ی کره ی زمین که خداوند آن منطقه را گرامی داشته است) باشد.[ii]
هنگامی که این رویداد شگفت انگیز (که در ادامه ی این نوشتار اندکی پیرامون آن توضیح عرض خواهیم کرد) رخ داد و ولادت امام علی(ع) در کعبه ی معظمه روی داد، رسول خدا(ص) در آن زمان جوانی بیست و هشت ساله بوده و سه سال از زمان ازدواجش با خدیجة دختر خویلد می گذشت. پیامبر اسلام(ص) در آن هنگام هنوز از جانب خداوند مامور تبلیغ آیین انسان ساز اسلام نگشته بود.
کنیه ی امام علی بن أبی طالب(ع) ابوالحسن و ابوالسبطین بوده و القاب مشهور آن حضرت(ع) به شرح ذیل است:
امیر المؤمنین، مرتضی، حیدر، أنزع (امیر مومنان«ع» را أنزع نامیده اند؛ چرا که از شرک تهی بوده است و هرگز به پروردگار خویش شرک نورزید) بَطِین (کسی که دارای شکم برجسته ای است؛ امام«ع» را "بَطِینٌ مِنَ العِلمِ وَ الایمانِ" نامیده اند؛ یعنی کسی که در دانش و ایمان، دارای برجستگی است و درونش لبریز از علم و ایمان است)، یَعسُوب المؤمنین (رییس و بزرگ مومنان که اهل ایمان، به او تکیه می کنند)، قائد الغُرِّ المُحجّلین (پیشوای روسفیدان)، أسد الله و أسد رسوله (شیر خدا و شیر رسول خدا«ص») ، وصیّ رسول ربِّ العالمین (جانشین و وصی پیامبر خدای جهانیان«ص») و ...[iii]
همین طور امام(ع) را با القابی همچون ولی، وصی، قاتل الناکثین و القاسطین، شبیه هارون، صاحب اللّواء، خاصف النعل، کاشف الکرب، ابوالریحانتین و ... نیز نامیده اند.
به نقلی، نقش انگشتر امام علی بن أبی طالب(ع)، "أسنَدتُ ظَهری الی الله" بوده و به نقلی دیگر، "حَسبِیَ الله" بر خاتم امام علی بن أبی طالب(ع) نقش شده بود. [iv]به روایت مسعودی و قِرمانی (دو تن از تاریخ نگاران برجسته ی اهل سنت)، نقش خاتم امام علی بن أبی طالب(ع)، جمله ی "المُلك لله" بوده است.[v]
پیشوای مومنان حضرت علی بن أبی طالب(ع) روایات بسیاری از رسول گرامی اسلام(ص) نقل فرموده و گروه بسیاری از صحابه و تابعان از جمله فرزندانش امام حسن و امام حسین (علیهما السلام)، عبد الله بن مسعود، عبد الله بن عباس، ابو رافع، عبد الله بن عمر، ابوموسی أشعری، صهیب، زید بن أرقم، جریر، ابو أمامة و .... از امام(ع) روایت نقل کرده اند.[vi]
نام پدر امام(ع)، ابوطالب بن عبد المطلب (که نام ابوطالب، عبد مناف بوده) است. ابوطالب، برادر عبد الله پدر پیامبر بزرگوار اسلام(ص) از ناحیه ی پدر و مادر است. نام مادرشان، فاطمه دختر عمرو بن عائذ همسر عبد المطّلب بن هاشم بوده است.
پس از وفات عبد المطّلب جد پیامبر(ص) و امیر مومنان(ع)، سرپرستی امور مکه به جناب ابوطالب واگذار گردید. ابوطالب بن عبد المطّلب از چنان جایگاه والایی در میان قریش برخوردار بود که او را "سید البطحاء" به معنای بزرگ مکه می نامیدند که نشان بزرگداشت مقام وی از سوی دیگر تیره ها و شخصیت های قریش است.
زمانی که عبد المطّلب از دنیا رفت، بنا به وصیت وی سرپرستی پیامبر اکرم(ص) که در آن هنگام در سنین خردسالی به سر می برد، به فرزندش ابوطالب (عموی پیامبر اکرم«ص») واگذار گردید و ابوطالب با تمام وجود به یاری پیامبر(ص) شتافت و این مراقبت تا روزگار بزرگسالی رسول اکرم(ص) و حتی دوران رسالت آن حضرت(ص) تداوم داشت و ابوطالب از هیچ کوششی برای حفاظت و نصرت رسول گرامی اسلام(ص) و آیین آسمانی اسلام مضایقه ننمود.
هنگامی که رسول خدا(ص) دعوت خویش را آشکار کرد و مردم را به آیین توحید فرا می خواند، این مساله برای بزرگان و صنادید قریش گران آمد. گروهی از بزرگان قریش نزد ابوطالب رفته و به او چنین گفتند:
"پسر برادرت به خدایان ما ناسزا گفته و اندیشه ی ما را سفیهانه و نابخردانه توصیف می کند و پدرانمان را گمراه می خواند؛ یا او را به ما تحویل ده و تسلیم ما کن و یا آنکه میانمان جنگ و پیکار در خواهد گرفت".
ابوطالب نیز با کمال شجاعت این پیشنهاد را رد کرد و خطاب به بزرگان قریش اظهار داشت: "خاک بر دهانتان باد، به خدا سوگند که هرگز او(ص) را تسلیم شما نخواهم کرد".
بزرگان قریش که پاسخ قاطع ابوطالب برایشان گران آمد، پیشنهاد کردند در برابر پیامبر اکرم(ص)، "عمارة بن ولید بن مغیرة" را که از زیباترین جوانان قریش بود، حاضرند به ابوطالب دهند تا او سرپرستی عمارة را به عهده گیرد و در ازای آن، رسول خدا(ص) را به مشرکان تحویل دهد.
اما ابوطالب باز هم با این پیشنهاد خیانت آمیز مخالفت ورزید و با صراحت چنین پاسخ گفت: "خداوند این چهره ها را زشت گرداند؛ وای بر شما باد، به خدا که سخن ناروایی بر زبان جاری ساختید. آیا فرزند خود را به من می دهید تا آن را برای شما تربیت کنم و من فرزندم را به شما تحویل دهم تا او را به قتل رسانید؟ در این صورت [با پذیرش این پیشنهاد ننگین] من مرد بدی خواهم بود [و اقدامی ناروا و ناصواب انجام داده ام]".
آری، ابوطالب عموی پیامبر(ص) در اکرام، بزرگداشت و حفاظت از برادر زاده اش(ص) هرگز کوتاهی نکرد؛ بلکه او را به شدت دوست می داشت و حتی بر فرزندان خویش نیز مقدم داشته و در نگهداری و حراست از پیامبر گرامی اسلام(ص)، نهایت مراقبت را به عمل می آورد.
ابوطالب در سال دهم بعثت (620 میلادی) بیمار شد و بر اثر بیماری پس از آنکه بیش از هشتاد سال از عمرش گذشته بود، دار فانی را وداع گفت و رهسپار سفر آخرت گردید. با وفات ابوطالب پدر گرامی امیر مومنان(ع)، خاتم پیامبران(ص) بزرگترین پشتیبان خود در مکه را از دست داد.
مادر گرامی امام علی بن أبی طالب(ع) نیز بانویی بزرگوار و دارای تباری برجسته از بنی هاشم بوده که نام آن بانوی مکرمه، "فاطمة بنت أسد بن هاشم بن عبد مناف" است. فاطمه دختر أسد نیز از نسل هاشم بن عبد مناف بوده و امام علی(ع) هم از ناحیه ی پدر و هم مادر، قرشی و هاشمی به شمار می رفت.
فاطمه دختر أسد از بانوانی است که در پذیرش اسلام گوی سبقت را از دیگر زنان ربود و از سابقات در اسلام محسوب می شود که از مکة به مدینة مهاجرت نمود. این بانوی گرامی پس از خدیجة بنت خویلد أم المؤمنین دومین زنی است که به پذیرش اسلام درآمد و آیین آسمانی اسلام را پذیرفت. فاطمه همسر ابو طالب برای پیامبر گرامی اسلام(ص) به مانند مادر بوده و پیامبر(ص) در دامان او بزرگ شده و رشد یافته است.[vii]
ابن شهاب زُهری (از بزرگان اهل سنت و از دانشمندان دربار اموی) نقل است که درباره ی فاطمة بنت أسد چنین گفته است: "کَانَ رَسُولُ اللهِ«ص» یَزُورُهَا وَ یُقِیلُ عِندَهَا فِی بَیتِهَا وَ کَانَت صَالِحَةً".[viii]
ترجمه: "پیامبر خدا«ص» به دیدار او [فاطمة بنت أسد؛ مادر امیر مومنان«ص»] می رفت و نزد او در خانه اش می نشست؛ او بانویی نیکوکار بوده است".
ولادت امام علی(ع) که رویدادی مهم در تاریخ اسلام است و طی آن، یکی از شخصیت های برجسته و بلکه می توان گفت بی مانند دیده به جهان گشود، از برخی جهات به تولد شگفت انگیز حضرت عیسی(ع) شباهت دارد که در ادامه به آن اشاره می گردد.
"یزید بن قعنب" که خود از نزدیک شاهد آن رویداد بی نظیر بوده است، جریان تولد مولای متقیان(ع) را این چنین روایت کرده است:
من به همراه "عباس بن عبد المطلب" [عموی پیامبر«ص» و امیر مومنان«ع» و یکی از شخصیت های مهم و با نفوذ قریش در جاهلیت و پس از طلوع اسلام] و گروهی از فرزندان عبد العزی نزدیک خانه ی خدا نشسته بودیم که ناگاه، فاطمة دختر أسد که آبستن بود، نزدیک خانه ی کعبه آمد. در آن هنگام، آماده ی وضع حمل گردید و به پروردگار خویش چنین عرض کرد:
"یَا رَبِّ إنِّی مُؤمِنَةٌ بِكَ وَ بِمَا جَاءَ مِن عِندِكَ مِن رُسُلٍ وَ کُتُبٍ وَ إنِّی مُصَدِّقةٌ بِکَلامِ جَدِّی إبراهِیمَ الخَلیلِ(ع) وَ إنِّه بَنَی البَیتَ العَتِیقَ، فَبِحَقِّ الذی بَنَی هَذا البَیتَ وَ المَولُودِ الذی فِی بَطنِی، إلا یَسَّرتَ عَلیَّ وِلادَتِی".[ix]
ترجمه:
"پروردگارا، من به تو و آنچه از نزد تو آمده است یعنی پیامبران«ع» و کتابهای آسمانی ایمان آورده ام و سخن جدم ابراهیم خلیل«ع» را تصدیق می نمایم و [باور دارم] که او«ع» خانه ی کعبه را بنا فرمود؛ به حق آن کسی«ع» که این خانه را بنا کرد و فرزندی که در شکمم جای دارد [و من به او آبستن می باشم]، وضع حمل [و تولد کودکم] را بر من آسان فرما".
یزید بن قعنب می گوید: در این هنگام دیدم که پشت خانه ی کعبه باز شد و فاطمه [دخت أسد بن هاشم] وارد خانه گردید و از دیدگانمان پنهان شد و خانه نیز به حالت نخست خویش بازگشت. ما (که شاهد این صحنه ی شگفت آور بودیم)، کوشیدیم قفل درب خانه ی کعبه را باز کنیم؛ اما درب کعبه باز نشد و دانستیم که این رویداد، به فرمان خداوند متعال انجام شده است [و موضوع عادی و طبیعی نیست؛ بلکه به خواست و اراده ی خداوند درب کعبه بسته شده است].
فاطمه بنت أسد سه روز در آن مکان مقدس توقف نمود و روز چهارم، به همراه نوزادش [امیر مومنان علی بن أبی طالب«ع»] از کعبه ی معظمه خارج گردید. بدین ترتیب این حادثه ی تاریخی روی داد و امام الموحدین علی بن أبی طالب(ع) در کعبه دیده به جهان گشود. ابوطالب پدر امیر مومنان(ع)، نام فرزند خردسالش را علی نام نهاد و طبق برخی نقل ها، فاطمة بنت أسد بن هاشم مادر امیر مومنان(ع)، او(ع) را حیدر نامید و امام علی(ع) در غزوة ی خبیر، چنین فرموده است:
"أنا الذی سَمَّتنِی أمِّی حَیدَرَة".
ترجمه:
"من همانم که مادرم مرا حیدرة [به معنای شیر] نام نهاده است".
هنگامی که امام علی بن أبی طالب(ع) در سنین کودکی به سر می برد، قحطی و خشک سالی شهر مکه را فرا گرفت و این خشکسالی ابوطالب را که مردی بخشنده، جوانمرد و در عین حال عیالمند بود، به زحمت انداخت.
از این رو، رسول گرامی اسلام(ص) که سنین جوانی خود را سپری می فرمود، به عمویش عباس بن عبد المطلب چنین پیشنهاد داد: ای عمو، برادرت ابوطالب دارای اهل و عیال بسیاری است. بیا به خانه اش رویم تا بار [هزینه ها]ی او را کاهش داده [و به او کمک کنیم]. من و شما هر کدام یکی از فرزندان او را تحت تکفل خود درآوریم.
عباس بن عبد المطلب نیز این پیشنهاد را پذیرفت و همراه با رسول خدا(ص) نزد ابوطالب رهسپار شدند. ابوطالب نیز این پیشنهاد را پذیرفت و چنین اظهار داشت: عقیل و طالب را برایم بگذارید؛ و هر چه خواستید انجام دهید [هر کدام از فرزندانم را خواستید با خود ببرید].[x]
پیامبر بزرگوار اسلام(ص) سرپرستی پسر عمویش امام علی بن أبی طالب(ع) را پذیرفت و عباس نیز برادر زاده اش جعفر بن أبی طالب را نزد خود آورد تا او را سرپرستی نماید. از این رو امام علی(ع)، از سالهای نخستین حیات خویش، با خاتم پیامبران(ص) همراه گردید و در کنار او(ص) می زیست.
هنگامی که پیامبر بزرگوار اسلام(ص) به رسالت مبعوث گردید، امیر مومنان(ع) نخستین کسی بود که به پیام آسمانی پیغمبر اکرم(ص) ایمان آورد و دعوت آسمانی اسلام را اجابت نمود. از میان مردان، امام علی بن أبی طالب(ع) نخستین کسی است که به آیین اسلام گرویده است و نقش عمده و بی مانندی در گسترش آیین اسلام، مبارزه با شرک و بت پرستی و دفاع از دین نوپای اسلام ایفا نموده است.
در این خصوص روایاتی بی شماره در منابع شیعی و سنی به چشم می خورد که در این مختصر تنها به یک روایت اشاره می کنیم: پیامبر اسلام(ص) فرمود:
"کسانی که در امت ها [به پذیرش توحید] سبقت جسته و به اندازه ی چشم بر هم گذاشتنی به خداوند مشرک نبودند، سه نفر هستند: علی بن أبی طالب«ع»، مومن آل یاسین) و فردی مومن از خاندان فرعون. این سه تن، همان صدّیقان به شمار می روند. حبیب نجار، مومنی از آل یاسین بوده و حزقیل مومنی از آل فرعون است و علی بن أبی طالب«ع» که برترین آنان است".[xi]
امیر مومنان(ص) شخصیتی ستودنی و والامقام در جهان اسلام بلکه جهان بشریت به شمار می رود که فضیلت های آن بزرگوار(ص) فراتر از آن است که به شمارش آید؛ در روایتی از رسول خدا(ص) چنین می خوانیم:
اگر همه ی درختان قلم شوند، دریا مرکب گردد، جنیان حسابگر شده و انسانها نویسنده، نخواهند توانست فضایل علی بن أبی طالب(ع) را به شماره آورند.[xii]
از احمد بن حنبل (یکی از پیشوایان چهارگانه ی اهل سنت) نیز روایت است که می گفت: برای هیچ یک از اصحاب رسول خدا(ص)، به اندازه ی علی بن أبی طالب(ع) فضیلت نقل نشده است.[xiii]
این نوشتار کوتاه را با نقلی از تاریخ به پایان می بریم: روایت است مردی نزد عبد الله بن عباس آمد و چنین اظهار داشت: سبحان الله، چقدر فضیلت ها و نیکویی های علی بن أبی طالب(ص) فراوان است؛ گمان می کنم فضیلت های او(ع) به سه هزار عدد برسد. ابن عباس پاسخ داد: اگر بگویی به سی هزار، به صواب نزدیکتر است.[xiv]
[i]- اسوه ی رادمردی، ص17- 13
[ii]- الفصول الهامة فی معرفة الأئمة، ص35
[iii]- تذکرة الخواص، ج1 ص118
[iv]- الفصول الهامة فی معرفة الأئمة، ص186
[v]- التنبیه و الأشراف ص258؛ أخبار الدول و آثار الأول، ج1 ص304
[vi]- الإصابة فی تمییز الصحابة، ج4 ص564
[vii]- فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع)، ص85
[viii]- تذکرة الخواص، ج1 ص152
[ix]- کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج1 ص125
[x]- الفصول الهامة فی معرفة الأئمة، ص38
[xi]- کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب(ع)، ص124- 123
[xii]- المناقب، ص32
[xiii]- همان، ص34
[xiv]- همان، ص33
فهرست منابع:
1- ابن حجر عسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابة، بیروت، دار الجیل 1992
2- ابن صبّاغ مالکی، الفصول الهامة فی معرفة الأئمة، مجمع جهانی اهل بیت(ع) 1427ق
3- أحمد بن حنبل، فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع)، مجمع جهانی اهل بیت، 1425ق
4- إربلی، ابو الحسن علی بن عیسی، کشف الغُمَّة فی معرفة الأئمة، مجمع جهانی اهل بیت(ع) 1426ق
5- خوارزمی، موفق بن أحمد، المناقب، قم، مؤسسة النشر الاسلامی 1425ق
6- سبط بن جوزی، تذکرة الخواص من الأمة بذکر خصائص الأئمة، مجمع جهانی اهل بیت(ع) 1426ق
7- قرمانی، أحمد بن یوسف، آخبار الدول و آثار الأول فی التاریخ، بیروت، عالم الکتاب 1992
8- گودینی، محمد جواد، اسوه ی رادمردی، تهران، انتشارات نظری 1399
9- گنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب(ع)، دار احیاء تراث أهل البیت(ع) 1404ق
10- مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الأشراف، بغداد، المکتبة العصریة 1938
اسوه ی رادمردی، ص17- 13
- الفصول الهامة فی معرفة الأئمة، ص35
- تذکرة الخواص، ج1 ص118
- الفصول الهامة فی معرفة الأئمة، ص186
- التنبیه و الأشراف ص258؛ أخبار الدول و آثار الأول، ج1 ص304
- الإصابة فی تمییز الصحابة، ج4 ص564
- فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع)، ص85
- تذکرة الخواص، ج1 ص152
- کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج1 ص125
- الفصول الهامة فی معرفة الأئمة، ص38
- کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب(ع)، ص124- 123
- المناقب، ص32
- همان، ص34
- همان، ص33
فهرست منابع:
1- ابن حجر عسقلانی، الإصابة فی تمییز الصحابة، بیروت، دار الجیل 1992
2- ابن صبّاغ مالکی، الفصول الهامة فی معرفة الأئمة، مجمع جهانی اهل بیت(ع) 1427ق
3- أحمد بن حنبل، فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع)، مجمع جهانی اهل بیت، 1425ق
4- إربلی، ابو الحسن علی بن عیسی، کشف الغُمَّة فی معرفة الأئمة، مجمع جهانی اهل بیت(ع) 1426ق
5- خوارزمی، موفق بن أحمد، المناقب، قم، مؤسسة النشر الاسلامی 1425ق
6- سبط بن جوزی، تذکرة الخواص من الأمة بذکر خصائص الأئمة، مجمع جهانی اهل بیت(ع) 1426ق
7- قرمانی، أحمد بن یوسف، آخبار الدول و آثار الأول فی التاریخ، بیروت، عالم الکتاب 1992
8- گودینی، محمد جواد، اسوه ی رادمردی، تهران، انتشارات نظری 1399
9- گنجی شافعی، محمد بن یوسف، کفایة الطالب فی مناقب علی بن أبی طالب(ع)، دار احیاء تراث أهل البیت(ع) 1404ق
10- مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الأشراف، بغداد، المکتبة العصریة 1938
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com