گروه فرهنگی: مسعود فراستی که پس از دیدن «شیشلیک» ساخته محمدحسین مهدویان در جشنواره فجر، برافروخته سالن را ترک کرده و قول داده بود به زودی این فیلم را به نقد خواهد کشید، شب گذشته (سهشنبه ۱۴ بهمن) در برنامه سینمایی «هفت»، به تندی از این فیلم و کارگردانش، انتقاد کرد.
به گزارش بولتن نیوز، مسعود فراستی: این فیلم به حدی توهینآمیز است که فقط ضد کارگر و کار نیست بلکه ضد انسان است و برخلاف ظاهر انتقادی فیلم، طرفدار وضع موجود و لمپن بورژواها و دلالان است.
کسانی که به این فیلم میخندند باید فکری برای خودشان کنند چون وضع شان خیلی خراب است! فقط شکمسیران میتوانند به این فیلم بخندند، شکمسیرانی که با پول دلالی و کثیف میتوانند سرپا باشند. فرم در این فیلم جایی ندارد و در مورد نیمچه تکنیک سطح پایینش بعدا وارد بحث میشوم.
من از همان فیلم اول مهدویان، گفتم این جوان سینما را بلد نیست و ادا در میآورد؛ مطلقا نه دنیایی دارد نه تعهدی به سوژههایی که انتخاب میکند. تعهد یعنی اینکه کارگردان با سوژه مدنظر در فیلم، مساله داشته باشد.
برای اینکه زهر این فیلم از تنم بیرون رود، به ادبیات رجوع کردم و بخشی از یک کتاب را خواندم و حالم خوش شد وگرنه نمیشد. حالا امیدوارم نقد این فیلم، حالمان را خوشتر کند
محمد تقی فهیم:
پس از دیدن فیلم «شیشلیک» من برای مهدویان گریه کردم چون فیلمسازی است که کارش تمام شده و از این به بعد فقط زندگی میکند.
آقای فراستی! در سینمایی که من بودم اصلا خندهای نبود. اگر خندهای در کار بود، حداقل میگفتم کارگردان چیزی بلد است! چون خنداندن هنر است ولی همین هم نبود و نه تنها نبود بلکه از این خنثی بودن و شارلاتان بازی، تن آدمها به لرزه میافتاد و افسرده میکند.
فیلم برای گرسنگی را کسی میتواند بسازد که یا گرسنگی کشیده باشد یا به لحاظ تفکر، اهل مطالعه باشد و از طبقه خودش بریده باشد و به نفع اجتماعش همدل شود. بنابراین ما نمیتوانیم در مورد فرمش صحبت کنیم چون فرمی ندارد. در واقع فرم این فیلم به نفع خالی کردن جیب مردم است.
وقتی فیلمساز گرسنگی را نمیشناسد، کاراکتر اصلی فیلم شعار میدهد «من شیشلیک نخوردهام!» و بعد سینی پر از خرما را جلوی عکس پدرش میگذارد که قیمتش سه برابر یک سیخ شیشلیک است.
شاهین شجری:
اگر میگوییم سفره خالی است، سفره خالی است و سفرههایی نیز کوچکتر شدهاند اما در عین حال طبقه متوسط داریم و بورژوازی بسیار قوی است.
کسانی درباره کارگر یدی و عرق ریخته و زحمت کشیده فیلم میسازند که تنشان بوی قرعهکشی اینستاگرامی و اسپانسر میدهد و اشکال از اینجا شروع میشود
جریانی که با برند و قرعهکشی زندگی میگذراند و هر حرفی میزند در پسش نشان تجاری وجود دارد و در خیلی چیزها و کارها شریک است، روایت دلسوزانهاش از فقر و گرسنگی کارساز نیست و این فیلم نماینده واقعیتهای جامعه نیست و نسبتی با این واقعیتها ندارد و اصلا درکش نکرده که بخواهد بلدش باشد.
سطحی بودن این فیلم مدنظر من است، مگر میشود به همین راحتی نسخه یک کشور را پیچید!؟ این نگاه همانندساز و زرنگ بازی، اصلا سینما نیست و قرار نبود سینماگری که در شروع کارش حرفهای جدی را مطرح میکرد، به اینجا برسد و نقطه ضعف اصلی فیلم همان سطحی بودنش است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com