گروه بین الملل- محمدعلی بهمنی قاجار، حقوقدان و از مورخان مشهور با حیطه تخصصی قاجاریه طی یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: مذاكره با گروه شبهنظامي طالبان موضوعي است كه موافقان و مخالفاني در داخل دارد، اما براي تحليل و قضاوت اين اقدام بايد نكاتي را در نظر گرفت كه در تحليل نهايي بسيار موثرند. تمامي كشورهاي دخيل در ماجراي افغانستان و تمام بازيگران با نفوذ در اين مساله با طالبان مذاكره كردهاند، دولت و گروههاي سياسي فعال در داخل افغانستان نيز در حال مذاكره با اين گروه شبهنظامي هستند. يعني نهتنها همه دولتهاي خارجي دخيل در اين مساله بلكه دولت و گروههاي سياسي اپوزيسيون در افغانستان نيز با طالبان مذاكره كردهاند و اين موضوع نشان ميدهد كه طالبان، واقعيتي تلخ در افغانستان است و با توجه به قدرت و اختيارات اين گروه در بخشهايي از افغانستان، مذاكره با اين گروه عملا ناگزير به حساب ميآيد. تعبير اين مذاكره ناگزير به «مذاكره با گروهي امريكاستيز» تعبيري اشتباه و حاصل ناديده گرفتن واقعيتهاي منطقه است. طالبان برساخته سياستهاي ارتش پاكستان و سازمان اطلاعات و امنيت پاكستان است و ترديدي نسبت به وابستگي اسلامآباد به غرب و امريكا وجود ندارد.
به گزارش بولتن نیوز، حتي خانم بينظير بوتو نخستوزير فقيد پاكستان نيز اعلام كرده بود كه ايجاد گروه طالبان حاصل همكاريهاي ايالات متحده، انگليس، پاكستان و عربستان سعودي است. اين گروه توافق صلح هم با امريكا امضا كرده و تحت هيچ شرايطي نميتوان ادعا كرد كه طالبان گروهي ضدامريكايي است. طالبان گروهي ضد امريكايي نيست و نخواهد بود و هر اندازه اين گروه در افغانستان قدرت بگيرد، ايران بيشتر متضرر خواهد شد. مخالفت طالبان با ايران شيعي ذاتي است و در نتيجه ما نميتوانيم به عنوان يك دوست به اين گروه نگاه كنيم؛ جامعه ايران نيز هيچگاه چنين نگاهي نداشته و نخواهد داشت. با وجود اين توضيحات، طالبان همچنان يك واقعيت غيرقابل انكار در افغانستان است كه بخش بزرگي از خاك اين كشور را در اختيار گرفته و اين مساله باعث شده تمام كشورهاي ذينفوذ از چين و روسيه تا قطر و امريكا و ايران با اين گروه مذاكراتي داشتهاند. نفس اين مذاكرات را نميتوان اشتباه خواند، چراكه ناگزير بوده و براي تامين منافع و امنيت ملي ضروري است. ايران اغلب مواضعي مثبت و سازنده در خصوص مسائل افغانستان داشته است؛ جمهوري اسلامي دولت جمهوري اسلامي افغانستان را به رسميت ميشناسد، قانون اساسي اين كشور را به رسميت ميشناسد و نظام سياسي كنوني افغانستان را تضمينكننده ديده شدن نظرات اقوام و گروههاي سياسي مختلف ميداند و از آن حمايت ميكند. اگر قرار باشد امارت اسلامي به همان سبك و سياق سالهاي پاياني دهه 1990 دوباره تشكيل شود و بدون انتخابات به قدرت برسد، تكثر قومي و مذهبي در افغانستان انكار شده و حاصل آن جز ناامني، بيثباتي، جنگ و فقر نخواهد بود. چنين مسالهاي قطعا به ضرر منافع ملي ايران خواهد بود. به همين دليل بايد تلاش شود تا طي يك سازوكار سياسي، خواسته مردم افغانستان از طريقي دموكراتيك اجرايي شود.
در اين ميان مساله تغيير دولت در امريكا نيز در تغيير شرايط سياسي افغانستان موثر خواهد بود. دولت دونالد ترامپ تنها تلاش داشت امريكا به هر قيمتي از منطقه خارج شود و در نتيجه باجهاي زيادي به طالبان داد اما در مورد دولت جديد ايالات متحده اين مساله متفاوت است. به احتمال بسيار زياد آنتوني بلينكن وزير امور خارجه و جو بايدن رييسجمهور امريكا رويكرد «خروج مسوولانه» را در دستور كار قرار خواهند داد و ترجيح ميدهند از دولت رسمي و قانوني جمهوري اسلامي افغانستان حمايت كنند، تا اينكه بخواهند براي تعجيل در خارج كردن نظاميان امريكايي از افغانستان، وجهه و تصويري را كه تلاش دارند از ايالات متحده به جهان نشان دهند خراب كرده و به شبهنظاميان طالبان كه در جنگ با مردم خودشان هستند، باج دهند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com