گروه اقتصادی- علی سرزعیم، تحلیلگر اقتصاد در یادداشتی تلگرامی نوشت: دکتر صالحي در سخنراني هاي اخير خود در تهران نکات قابل تاملي را بيان کردند که توجه شما را به آنها جلب مي کنم:اگرچه کتابهاي درسي مي گويند که افزايش نرخ ارز موجب افزايش صادرات و جایگزینی واردات مي شود اما اگر توليد ظرفيت خالي نداشته باشد و امکان افزايش توليد نباشد، عرضه کالاهای قابل مبادله در داخل کم مي شود و به افزایش تورم میانجامد بدون این که کل تولید رشد کند و حتی ممکن است تغییرات ناگزیر در تقاضا و در داده های بنگاهها کل تولید را کاهش دهد. به عبارت دیگر، وقتی کشش قیمتی ظرفیت تولید پایین باشد افزايش نرخ ارز می تواند رکود تورمی ایجاد کند.
به گزارش بولتن نیوز، اگرچه کتابهاي درسي مي گويند که افزايش نرخ ارز موجب کاهش واردات مي شود اما اگر نابرابري در دارایی های ارزی در اقتصاد از يک حد بيشتر باشد افزايش نرخ ارز موجب خواهد شد تا ارزش ثروت قشر برخوردار شديدا افزايش يابد و تقاضاي آنها براي واردات افزايش قابل توجهي يابد که اثر کاهش تقاضاي واردات اقشار فرودست را خنثي خواهد کرد و در مجموع مي تواند واردات را افزايش دهد.
· اگرچه در بادي نظر افزايش نرخ ارز موجب تورم مي شود اما بسته به شرایط افزايش نرخ ارز می تواند موجب کاهش تقاضاي کل شده و کاهش تقاضاي کل موجب مي شود تا فشار تورمي کاهش يابد.
· در کتابهاي درسي مي گويند که وقتي قيمتها افزايش مي يابد سودآوري بنگاه ها بيشتر شده و توليدکننده براي افزايش توليد انگيزه بيشتري خواهد داشت اما در عمل اگر به دلایل نهادی و سیاستگذاری نامناسب ظرفيت توليد پويايي و کشش قیمتی نداشته باشد وقتي تقاضای کل افزايش مي يابد، بیشتر شاهد تورم خواهیم بود تا افزایش توليد. در این شرایط، اگر تحریک تقاضای کل ادامه پیدا کند، ممکن است اقتصاد دچار بی ثباتی شده و به افت تولید و رکود تورمی شدید منجر شود.
· اگر پس از یک تکانه منفی ارزی و افزایش نرخ ارز دولت سعی کند سطح درآمد واقعی بخش قابل ملاحظه ای از جامعه را (مثلا به دلیل کم درآمد یا ذی نفوذ بودن) حفظ کند، تقاضای کل و تورم داخلی بالا می رود و به افزایش بیشتر نرخ ارز می انجامد. ادامه این شرایط می تواند به ابر تورم سر بزند.
· اين ايده که کالاهاي اساسي را با نرخ ارز رسمي ندهيم بلکه آن را با نرخ ارز آزاد حساب کنيم و مابه التفاوت را به شکل نقدي پرداخت کنيم در ظاهر امر مقبول است اما بسته به شرایط اجرای آن مي تواند به افزايش تقاضاي کل بیانجامد و تورم را بالا ببرد و افزايش تورم موجب شود انتظار براي افزايش نرخ ارز بيشتر شود و عملا نرخ ارز بيشتر شود.
· در نگاه اول به نظر مي رسد که بالابردن تعرفه براي مهار تقاضاي واردات به متعادل سازي نرخ ارز کمک مي کند اما پايين بردن نرخ تعرفه به سياستگذار کمک مي کند تا مجال مانور داشته باشد و در صورت لزوم بتواند آن را بالا ببرد. علاوه برآن اين امر خصوصا در شرايطي که افزايش نرخ ارز قدرت خريد را کاهش داده مي تواند تا حدي اثر آن را جبران کند.
· در کشورهاي موفق از نظر اقتصادی به جاي اينکه از تثبيت نرخ ارز براي کنترل تورم استفاده کنند با افزايش ظرفیت توليد و پویا کردن آن تلاش مي کنند تا کشش قیمتی تولید را بالاببرند و از آن طریق نرخ تورم را کنترل نمايند. این امر تثبیت نرخ ارز را هم آسان می کند.
· اگرچه به نظر مي رسد که براي مهار سوداگري در بازار ارز بهتر است نرخ سود بانکي به شدت بالا رود تا ماندگاري بيشتري يابد اما در شرایطی که نظام های مالی و بانکی درست عمل نمی کنند (مثل شرایط ایران که بازی پونزی نظام بانکی اش را شکننده کرده است)، افزايش نرخ بهره مي تواند موجب شود تا نقدينگي با سرعت بيشتري رشد کند و انتظارات مردم تورمي تر شود و از همين الان پول خود را از حسابهاي مدت دار خارج کنند و به سمت سوداگري در بازار ارز ببرند. در آرژانتين اين روزها نرخ بهره را تا 60 درصد بالا برده اند اما اثري در مهار بحران ارزي آنجا نداشته است.
در نهايت ايشان اضافه کرد که مقصود از اين جملات اين نيست که دقيقا اين سازوکارها در ايران هم حاکم مي شود بلکه تاکيد داشتند که «ميتواند» حاکم شود. به همين دليل اصرار داشتند که بايد در مورد ايران دقيقا ديد که آيا اين پيش بيني ها صادق است يا پيش بيني هاي کتابهاي درسي.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
در غیر این صورت، رها کردن نرخ ارز مساوی خرید دیوانه وار ارزو طلا و سرمایه گذاری در ارز و طلا سود ده تر از سرمایه گذاری در تولید است.
هیچ کشوری بازارهای خود را به امان خدا نمی سپارد ؛ بایستی از بازار های خود حفاظت کنیم با تصویب قوانین و مقررات مناسب ، با برخورد با قاچاق مشهود و نامشهود کالاها از مرزهای مشهود و مرزهای نامشهود