گروه بین الملل- سید جواد آرامی پژوهشگر و کارشناس ارشد روابط بینالملل در یادداشتی اختصاصی، در مقاله ای به ارزیابی طرح توافق صلح روسیه در قره باغ پرداخت و نوشت: درگیری های اخیر قره باغ سرانجام با طرح صلح روسیه متوقف گردید که در واقع این توافق نامه صلح خود نقطه عطفی بر آغاز تحولات جدیدی در منطقه خواهد بود.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی ذر اختیار ما قرار گرفته شده به شرح زیر می باشد:
ارزیابی صورت گرفته درباره این توافق نامه نشان می دهد روسیه طوری آن را تنظیم کرده است مشکل قره باغ کماکان لاینحل باقی خواهد ماند و از این پس طرف حساب اصلی جمهوری آذربایجان در بحران قره باغ روسیه خواهد بود، روسیه از ابتدای آغاز درگیری ها در قره باغ سیاست صبر آگاهانه را در پیش گرفته بود و سرانجام با تنظیم این موافقت نامه، برتری و هوشمندی سیاست خود را نمایش داد.
تحلیل رویداد
با شروع درگیری ها در قره باغ و رفتار روسیه نسبت به آن اینگونه برداشت شد که روسیه نسبت به این درگیری ها منفعل است و عرصه را به ترکیه واگذار کرده است حتی دو مرتبه اعلام آتش بس روسها که نقض شد این تصور را بوجود آورد که روسیه دیگر آن نقش مهم گذشته در حل بحران قره باغ را از دست داده است.در حالیکه روسها در این مقطع به علت مشغولیت به بحران های دیگری چون همه گیری ویروس کرونا، بلاروس، قرقیزستان، موضوعات انتخابات آمریکا و اختلافات با غرب در موضوع ناوالنی و بلاروس و از طرفی نارضایتی از نیکول پاشینیان و طیف غربگرایان در ارمنستان نسبت به سقوط دولت پاشینیان در پس بحران قره باغ بی میل نبودند برای همین با طرح توافق نامه صلح برای خود زمان خریدند تا در موعد مشخص موضوع استقلال قره باغ یا خودمختاری آن را در قالب جمهوری آذربایجان پیگیری نمایند تا در هر دو سناریو منافع خود را تامین نمایند.
ارمنستان در شرايطی حاضر به قبول این توافقنامه شد که توان نظامی و اقتصادی کافی را برای ادامه نبرد نداشت و ادامه آن را به دست دادن کل قره باغ کوهستانی ارزیابی می نمود که این موضوع توسط پاشینیان نیز بطور صریح بیان شد، اما پذيرش اين توافق نامه از سوی پاشینیان دلايل ديگري هم دارد. رويكرد غرب گرايانه ارمنستان در دوسال گذشته و روي كار آمدن گروهي از سياستمداران جديد، در نوعي انقلاب رنگين كه به مراكز غربي از جمله بنياد سوروس نسبت داده مي شود، باعث شد تا دخالت سياستمداران ملي گراي تندرو و زمامداري افرادي كه عمدتا نسب قره باغي داشتند، در ايروان كمرنگ تر از گذشته شود. روبرت كوچاريان و سرژ سارگيسيان كه حاكمان گذشته ارمنستان بودند، خودشان قره باغي الاصل بودند و اطرافيان آنها را عمدتا نظاميان ملي گرا يا سياستمداران قره باغي تبار تشكيل مي دادند. در دوران اين سياستمداران، جمهوري آذربايجان چه به لحاظ نظامي و چه به لحاظ حمايت بين المللي، بخت چنداني در شكست دادن ارمنستان در مناقشه ارمنستان نداشت. اما از دوسال پيش كه نيكول پاشينيان در پي يك خيزش عمومي در ارمنستان روي كار آمد، عمده افرادي كه در دولت او مشغول به كار شدند، افرادي بودند كه سابقه عضويت در بنيادهاي خيريه يا انديشكده هاي غربي داشتند و با رويكرد ملي گرايانه گذشته چندان همراهي نداشتند. اين تغيير قدرت در ايروان، به انتخابات سال گذشته جمهوري خودمختار قره باغ هم تسري پيدا كرد و جريان ملي گراي قره باغي قدرت را از دست داد و جرياني همسو با آقاي پاشينيان در استپاناكرت روي كار آمد. اين تحولات باعث شد به نوعي قره باغ اولويت خود را در سياست خارجي ايروان از دست بدهد. بازداشت هاي گسترده چهره هاي مطرح سياسي ملي گرا و قره باغي تبار در ارمنستان به بهانه فساد مالي و رقابت هاي سياسي، نفوذ نگاه جدايي طلبانه قره باغ را در ايروان كمرنگ كند.
تحولات در ارمنستان باعث شد تا باكو و آنكارا با ارزيابي از این شرايط و فرصت ایجاد شده ناشی از سرگرم بودن روسیه به بحران بلاروس، قرقیزستان و کرونا و آمریکا به انتخابات خود بهره برداري نموده و برای آزادسازی قره باغ اقدام کنند این مسئله با توجه به رويكرد غرب گرايانه پاشينيان و كمرنگ تر بودن همراهي او با دولت روسيه، باعث شد تا كرملين هم بي ميل به تحت فشار قرار دادن دولت ارمنستان نباشد و از زمينه سازي براي بركناري دولت پاشينيان حمايت كند همین شرایط موجب گردید در پی اعلام توافق صلح، مردم ارمنستان كه دو سال پيش با حضور گسترده در خيابان هاي ايروان، خواهان استعفاي سرژ سرکيسيان بودند حالا با سرخوردگی خواهان استعفاء پاشینیان شوند. نکته جالب اینکه پاشینیان قبل از توافق نامه که برای مشورت به روبرت كوچاريان و سرژ سارگيسيان مراجعه می کند که آنها به وی توصیه می کنند که از قدرت کناره گیری نماید.
دولت نيكول پاشينيان در شرايطي اين توافق نامه را امضاء کرد که دولتش در وضعيت شكننده و بي ثباتي قرار دارد و افكار عمومي به شدت از عدم توفيق دولت خشمگين است و حتي رييس جمهور ارمنستان، آرمن سركيسيان، از مذاكرات براي امضاي اين توافق بي خبر بوده و هيچ مشورتي با او نشده است. رييس جمهور ارمنستان گفته است كه اين توافق بايد مورد بررسي همه گروه هاي سياسي ارمنستان قرار بگيرد و پس از اجماع فراگير مورد پذيرش قرار بگيرد. اين احتمال وجود دارد كه با سقوط دولت پاشينيان كه غيرمحتمل نيست، موضع دولت ايروان نسبت به اين توافق تغيير كند. به ويژه كه با پيروزي جو بايدن در انتخابات رياست جمهوري آمريكا و پيشينه رابطه نزديك ايشان با لابي ارامنه در كنگره آمريكا، اين احتمال وجود دارد حمايت آمريكا از موضع ملي گرايان ارمنستان هم باعث تغيير وضعيت در ميدان قره باغ شود.
یکی از مسائل حل نشده در این توافق نامه این است که این توافق نامه میان میان باكو و ايروان امضا شده است در حالي كه دولت ارمنستان تاكيد داشت كه درگيري هاي قره باغ، درگيري ميان جدايي طلبان قره باغ كوهستاني با جمهوري آذربايجان است و مقام هاي روسيه نیز همواره تاکید داشتند مناقشه جاري ميان آذربايجان و قره باغ است و به همين دليل هم دخالت به نفع ارمنستان بر مبناي پيمان امنيت دست جمعي و معاهدات دوجانبه، به موقعيتي موكول مي شد كه درگيري ها به درون خاك ارمنستان منتقل شود. لذا جمهوری خودمختار قره باغ که خود یکی از طرف های اصلی بحران است در تنظیم این توافق نامه نقشی نداشته و این مسئله می تواند بعنوان ابزاری علیه باکو استفاده شود در گذشته هم گروه مينسك بارها پيشنهادهايي براي حل مناقشه ارايه داده بود كه به دليل مخالفت جمهوري خودخوانده قره باغ كوهستاني مورد تائید قرار نمی گرفت.
يكي از اشكالات بنيادين توافق اخير اين است كه در آن هيچ اشاره اي به وضعيت سياسي قره باغ نشده است. بهانه اصلي جنگ سه دهه اي در قره باغ، همين وضعيت سياسي قره باغ است. اگر چه باكو عدم اشاره به سرنوشت قره باغ را يك موفقيت و يك پيروزي تلقي مي كند، اما واقعيت اين است كه همان گونه كه الهام علي اف، رييس جمهور آذربايجان اعلام كرده بود، 75درصد از جمعيت قره باغ ارمني است و از آنجا كه اين منطقه در دوران شوروي هم با وجود تعلق به جمهوري آذربايجان از وضعيت خودمختاري برخوردار بود، بايد وضعيت حقوقي مشخصي پيدا كند. مسكوت ماندن وضعيت حقوقي قره باغ باعث مي شود كه در آينده بهانه براي از سرگيري مناقشه و جنگ وجود داشته باشد و در صورت تشکیل جمهوری خودمختار قره باغ در ساختار جمهوری آذربایجان وزن ارامنه با پشتیبانی روسها در در ساختار حکومتی آذربایجان افزایش پیدا خواهد کرد.
در خصوص بند نهم این توافقنامه به نفع روسیه، ارمنستان و گرجستان نیست که ارمنستان مرز خود را با ایران از دست دهد و این مسئله را روسیه به خوبی درک می کند و موضوع فقط دادن یک کریدور ترانزیتی است که این مسئله می تواند توسط ایران خنثی شود زیرا کریدور مذکور در حال حاضر امکان بهره برداری ندارد و نیاز به راهسازی دارد که ایران با افزایش دبی آب ارس از طریق سد خداآفرین می تواند مشکل آفرینی نماید.
در ارتباط با حضور ترکیه در بحران نیز روسیه در مسائل مختلف از جمله سوریه، لیبی قبرس، ارمنستان و اوکراین با ترکیه اختلاف نظرهای زیادی دارد ولی تلاش دارد برای اینکه این اختلافات از سوی اروپا و آمریکا به ابزار فشاری علیه روسیه تبدیل نشود سعی می کند ترکیه را مدیریت و به نوعی با خود همراه کند و روسیه با ایجاد مرکز کنترل آتش بس در داخل خاک آذربایجان تلاش کرده تا ترکیه را در مسئله کنترل آتش بس و نه عملیات صلح بانی مدیریت نماید.
يكي از مسائلي كه در اين توافقنامه به آن اشاره اي نشده است، حضور مزدوران خارجي سلفی و تکفیری است که جمهوري آذربايجان بطور رسمی آن را تائید نکرده است. روسیه در خصوص قره باغ دو خط قرمز برای خودش تعریف و ترسیم کرده است؛ مقابله با ورود هر گونه نیروهای جهادی به قره باغ و اصل حمایت از مسیحیان ارمنی است. قدر متقن این است که اگر روسیه به باور نهایی برسد که این منطقه آبستن رشد و جوشش جریانهای افراط گرایی است به صورت فعال در بحران ورود کرده و نبض تحولات را در دست می گیرد. جنبه دوم رویکرد روسیه به موضوع حمایت از جامعه ارمنی در سیاست خارجی روسیه مربوط می شود. باید توجه داشت که این موضوع جنبه تاریخی و فرهنگی هم برای روسیه دارد.
نتیجه گیری
علی رغم توافق صلح مشکل اصلی قره باغ که همان تعیین و تکلیف حقوقی قره باغ کوهستانی است حل نشده باقی مانده است و روسیه طرف حساب اصلی جمهوری آذربایجان در بحران قره باغ روسیه خواهد بود.
روسیه از ابتدای آغاز درگیری ها در قره باغ سیاست صبر آگاهانه را در پیش گرفته بود و سرانجام با تنظیم این موافقت نامه، برتری و هوشمندی سیاست خود را نمایش داد.
نکته مهم در خصوص بحران هایی که توسط روسیه حل می شود این است که این بحران های در حقیقت حل نمی شوند، بلکه صورت مسئله تغییر می نماید که نمونه بارز آن را در خصوص بحران گرجستان و استقلال اوستیا و آبخازیا و بحران اوکراین و الحاق کریمه به روسیه شاهد بودیم.
اشغالگری هزینه دارد تاکنون ارمنستان بابت اشغال این هزینه ها را پرداخت می کرد حالا نوبت آذربایجان است که بابت آزادسازی و نگهداری و بازسازی آن هزینه کند که قطعا آذربایجان نمی تواند این کار را بکند هنوز مناطق تالش نشین و لزگی نشین داخل جمهوری آذربایجان توسعه نیافته اند و خود می توانند بحران آفرینی کنند که زمزمه هایی هم بروز کرده است و دو هفته پیش کنگره خودمختاری تالش در مسکو تشکیل گردید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com