گروه اجتماعی- حسن شمشادی: چهار سال پیش در چنین روزی آقا محسن خزایی دوست و همکار عزیزم در جریان پوشش خبری نبردها در حلب به شهادت رسید و آسمانی شد.
به گزارش بولتن نیوز، چند هفته پیش از شهادتش، آنگاه که برای ساخت مستند در سوریه بودم، در حرم مطهر سه ساله حسین(ع) برای آخرین بار دیدمش، و باز همچون همه سالهای پیش از آن، از خون جگرهایی که برخی مدیران سازمان برایش درست کرده بودند می گفت و آه می کشید.
همه آنهایی که سالها او را هر طور که توانستند اذیت کردند و آزار رساندند، همه آن مدیرانی که حتی برای پرداخت حقوق و مطالباتش سنگ اندازی می کردند، همه افرادی که سالها با زبان و قلم و امضایشان نیشش زدند و تهدیدش کردند، همه و همه روز تشییع پیکرش، برخلاف آنچه خواسته بود، به مسجد بلال صدا و سیما آمدند، برایش نماز خواندند، زیر تابوتش را گرفتند، برخی هاشان بخاطر پشیمانی از عملکردشان هم اشک ریختند و به وجود شهید خبرنگار مدافع حرم سازمان صدا و سیما افتخار می کردند و با افتخار در قاب دوربین های تصویربرداری و عکاسی قرار می گرفتند!
همان ها که برخی هاشان در مصاحبه هاشان از خصوصیات اخلاقی، پشتکار، ایمان، اخلاص، در صحنه بودن و ولایت پذیری شهید محسن خزایی می گفتند و یادش را گرامی می داشتند!!!
هرچه بود چهار سال از شهادتش گذشت و محسن دردهایش را با خود به خاک سپرد و زینب سه ساله اش، هفت ساله شد!
به همین سادگی!
یاد و خاطره اش زنده باد، امید که همه ما را حلال کند، و در روزِ سختِ حساب، دستگیر و شفیعمان باشد. ان شاء الله
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com