گروه دین و اندیشه - حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو در یادداشتی نوشت:گويند؛ فضیل بن عیاض، یكی از دزدان معروف بود. كاروانها را مورد دستبرد قرار می داد و با نهایت زبردستی، اموال مردم را به غارت می برد. كاروان هایی كه از منطقه سرخس می گذشتند، تمام مراقبت های لازم را به كار مي بردند كه به چنگ فضیل گرفتار نشوند.
به گزارش بولتن نیوز، این راهزن خطرناک، به دام عشق دختری افتاد و تصمیم گرفت شبانه خود را به خانه معشوق خود برساند و از وصل او كامیاب شود. نیمه شب، از دیوار خانه ی دختر بالا رفت ولی هنوز، قدم به خانه او نگذاشته بود كه آهنگ دلنشینی از خانه مجاور شنید. گوش فر داد،
مردی قرآن می خواند و به این آیه شریفه رسیده بود:
اَلَمْ یَأن للَّذینَ ءامَنوُا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ (١)
آیا هنوز وقت آن نرسیده كه دلهای مردم با ایمان،
با یاد خدا؛ خاضع و خاشع شود؟
شنیدن این آیه، چنان تحولی در درون فضیل به وجود آورد كه بی اختیار گفت:
خداوندا ! وقت آن رسیده است؛ و فوراً از دیوار پایین آمد و از گناهی كه در نظر داشت چشم پوشید.
همین تذكر سبب شد كه فضیل از تمام آلودگی
ها، خود را نجات دهد و دست از دزدی و گناه بشوید. در همان شب كه این دگرگونی در درون فضیل پدید آمد و او را سرگردان و منقلب ساخته بود،
گذرش به كاروانسرایی افتاد كه كاروانی در آن فرود آمده و بار انداخته بود.
فضیل در گوشه ای خزید و سر به گریبان،
بر گذشته ی پرگناه خود افسوس می خورد.
در آن حال شنید كه كاروانیان درباره ی ساعت حركت سخن می گویند.
یكی از كاروانیان می گفت: رفقا ! امشب حركت نكنید و بگذارید هوا روشن شود، زیرا به قرار اطلاع، فضیل بر سر راه است و خطر او قافله را تهدید می كند.
سخن اضطراب آمیز كاروانیان، آتشی در دل فضیل برافروخت و از اینكه جنایات او، این چنین مردم را مضطرب و پریشان ساخته به شدت متأثر شد و بی اختیار از جا برخاست و گفت:
مردم بدانید؛ من فضیل بن عیاضم و آسوده خاطر باشید كه دیگر فضیل دزدی نمی كند!!!!!!!
و سر راه را بر كاروانیان نمی بندد.
او به درگاه خدا بازگشته و از گناه خود توبه كرده است.
آنچه فضيل را از گناه بازداشت و سرنوشت او را تغییر داد ، یک یادآوری بود؟؟؟!!!(٢)
شنیدستم فضیل نیک فرجام
شبی بر شد به دزدی بر در بام
شنید از خانهای آواز قرآن
بزد راه دل او راز قرآن
دل شب داشت مرد پارسایی
بدین خوش نغمه از قرآن نوایی
ز شورانگیز آه عاشقانه
الم یأن همی زد در ترانه
که پویی تا به کی راه خطا را؟
دل آگه شو به یاد آور خدا را
فضیل آن ناله جان سوز بشنید
پشیمان شد و راه عشق بگزید
به کنج مسجد آن شب تا سحرگاه
برآورد از دل افغان و از جگر آ
از آن پس راه رسم عشق دریافت
به جانش پرتو توفیق برتاخت
سخن کز دل برآید همچو تیری
نشیند بر دل روشن ضمیری
فضیل بن عیاض
فُضَیل بن عَیاض(درگذشت ۱۸۷ق)، عارف و زاهد مشهور و از رجال صوفیه. وی از شاگردان امام صادق(ع) بود و از ایشان روایاتی نقل کرده است. اغلب عالمان رجالی شیعه او را از اهل سنت میدانند و در عین حال وی را از راویان موثق و قابل اعتماد به شمار میآورند. گفتهاند که وی در ابتدا راهزن بوده؛ ولی در پی حادثهای توبه کرده است.
فُضَیل بن عَیاض زادگاهش مرو، درگذشت۱۸۷ قمری، آرامگاهش قبرستان معلاة (قبرستان ابوطالب) استادان امام صادق(ع)، دین اسلام مذهب اهل سنت
فضیل بن عیاض بن مسعود بن بشر تمیمی یربوعی، در ناحیه مرو خراسان و در روستایی به نام فُندِین به دنیا آمده است. کنیهاش ابوعلی است و اصالتا او را از اهل کوفه میدانند.(٣)
وی در ابتدا در محلی بین ابیورد و سرخس به راهزنی مشغول بود(۴)
ولی در پی واقعهای توبه کرد و به عبادت و زهد مشغول شد.
از نظر عالمان
عالمان رجال شیعه از جمله نجاشی(۵)، محمد تقی شوشتری (۶) و سید ابوالقاسم خویی، فضیل را از رجال اهل سنت معرفی کردهاند. از وحید بهبهانی نقل شده که وی، فضیل را شیعه دانسته است.(٧)
از منظر علمای شیعه فضیل از راویان موثق و قابل اعتماد،(٨) و از اصحاب امام صادق(ع) است.(٩)
درگذشت فضیل
فضیل در ماه محرم سال ۱۸۷ق درگذشت.(١٠)
امانت داری فضیل
فضیل بن عیاض، پیش از آن که با شنیدن آیه اى از آیات قرآن توبه کند راهزن بود.
وى در بیابان مرو خیمه زده بود و پلاسى پوشیده و کلاه پشمین بر سر و تسبیح در گردن افکنده و یاران بسیار داشت، همه دزد و راهزن.
هر مال و جنس دزدیده شده اى که نزد او
مى بردند، میان دوستان راهزن تقسیم مى کرد و بخشى هم خود برمى داشت.
روزى کاروانى بزرگ مى آمد، در مسیر حرکتش آواز دزد شنید.
ثروتمندى در میان کاروان، پولى قابل توجه داشت.
برگرفت و گفت در جایى پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند، این پول برایم بماند.
به بیابان رفت، خیمه اى دید در آن پلاس پوشى نشسته، پول به او سپرد.
فضیل گفت در خیمه رو و در گوشه اى بگذار،
خواجه پول در آنجا نهاد و بازگشت.
چون به کاروان رسید، دزدان راه را بر کاروان بسته و همه اموال کاروان را به دزدى تصرف کرده بودند.
آن مرد قصد خیمه پلاس پوش کرد.
چون آنجا رسید، دزدان را دید که مال تقسیم
مى کردند.
گفت آه، من مال خود را به دزدان سپرده بودم.
خواست باز گردد، فضیل او را بدید و آواز داد که بیا.
چون نزد فضیل آمد، فضیل گفت چه کار دارى؟
گفت جهت امانت آمده ام.
گفت همان جا که نهاده اى بردار.
برفت و برداشت.
یاران فضیل را گفتند ما در این کاروان هیچ زر نیافتیم و تو چندین زر باز مى دهى.
فضیل گفت او به من گمان نیکو برد و من نیز به خداى تعالى گمان نیکو مى برم.
من گمان او را به راستى تحقق دادم تا باشد که خداى تعالى گمان من نیز به راستى تحقق دهد.(١١)
فضیل و مرد یهودی
فضیل بن عیاض در اوایل، راهزن بود و در همان اوقات، نسبت به یکی از زنان علاقمند شده بود. وی شبی از شب ها برای آنکه به وصال آن زن برسد. از دیواری بالا رفت تا به منزل او برود،
ناگاه آواز گوینده ای را شنید که این آیه را تلاوت می نمود:
اَلَمْ یَأن للَّذینَ ءامَنوُا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ
آیا وقت آن نرسیده است آنان که ایمان آورده اند، قلب هایشان از برای یاد خدا نرم شود.
همین که فضیل این آیه را شنید، با خود گفت: وقت آن شده که دل آهنین من، چون موم، از آتش توبه نرم گردد.
او همان شب، سر به بیابان نهاد و بعد از طی مسافتی، به کاروان سرایی رسید که جماعتی از کاروانیان در آنجا پیاده شده و به استراحت می پرداختند. نیمه شب، کاروانیان برخاستند و گفتند: برخیزند تا روانه شویم. یکی از آنها گفت: توقف کنید تا روز شود؛ زیرا که فضیل در راه است.
فضیل از شنیدن این حرف، ناراحت شد و به آنها گفت: جوانمردان! فضیل، اکنون در مقابل شماست،
از ناحیه او، خاطر جمع باشید و حرکت کنید.
رسم فضیل این بود که هر مالی را که می دزدید، نام صاحبانش را در طوماری ثبت می نمود، بنابراین صاحبان اموال را طلبید و به هر نحو بود، رضایت آنان را به دست را آورد. یک یهودی که فضیل از او مال زیادی دزدیده بود باقی ماند.
آن یهودی در شام زندگی می کرد، بنابراین فضیل به شام رفت و یهودی را پیدا کرد و جریان توبه خود را به او گفت و از او حلالیت طلبید.
یهودی به فضیل گفت: من سوگند خورده ام تا مال خود را نستانم، رضایت ندهم، و اکنون که مالی در دست نداری، باید به خانه من بیایی و از پولی که من در زیر بساط دارم برداشته و به من بدهی، تا سوگند خود را نشکسته باشم و تو هم به مراد خود که رضایتمندی من است برسی.
مرد یهودی فضیل را به خانه خود برد، آنگاه فضیل دست به زیر تشک وی برد و مرتب زر برداشته و به یهودی داد؛ تا هنگامی که ذمه خود را بری نمود.
مرد یهودی پس از مشاهده این جریان مسلمان شد و گفت: آیا می دانی که چرا مسلمان شدم!
فضیل گفت: خیر!
مرد یهود گفت: در کتاب آسمانی تورات خوانده بودم هر کس از امت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، به راستی توبه کند، خاک برای او به خواست خداوند عالم، مبدل به طلا گردد. چون در زیر بساط من به غیر از خاک چیزی نبود، می خواستم تو را امتحان کنم و از این راه، حقانیت اسلام را هم بشناسم؛ به همین دلیل چون چنین دیدم، مسلمان شدم.(١٢)
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
منابع:
١- سوره حدید ، آیه ۱۶.
٢-ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج ۴، ص۴۷،
کشکول طبسی، ص ٣۶ - ٣٧.
٣- سلمی، طبقات الصوفیه، ص۷.
۴- ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج ۴، ص۴۷.
۵- نجاشی، الرجال، ص۳۱۰.
۶- شوشتری،قاموس الرجال، ج ۸، ص۴۳۸.
٧- خویی، معجم الرجال، ج ۱۳، ص۳۳۱-۳۳۲.
٨- نجاشی، الرجال، ص۳۱۰.
٩- طوسی، رجال، ص۲۶۹.
١٠- سلمی، طبقات الصوفیه، ص۸.
١١- تذکرة الاولیا، فریدالدین عطار نیشابوری
١٢- کشکول طبسی، ص ٣۶ - ٣٧
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
واقعا بدون اغراض عرض می کنم بسیار بسیار جالب و زیبا بود مخصوصا داستان فضیل بن عیاض و مرد یهودی
چقدر جمله ای توی کتاب تورات نقل شده راجع به امت رسول الله قشنگ بود
بیائیم همه با هم مثل فضیل بن عیاض توبه واقعی کنیم
نه اینکه امروز توبه کنیم
و فردا بزنیم زیرش
واقعا یک مقدار با خدا رو راست باشیم
خدا بابت همه محبتت های ممنونم
از بولتن نیوز و حاج آقا از شما هم ممنونم
موفق و سربلند باشین
ندهی گر به در خویش پناهم چه کنم؟
گر برانی و نخوانی و کنی نومیدم
به که روی آرم و حاجت زکه خواهم چه کنم؟
********
خطا کردم ، تو بگذر از خطایم
ز توبه ، بگذر و افزون عطایم
اگر از نو خطا کردم ، دو باره
تو بگذر باز ، چون هستی خدایم
********
گفتی شبی شکسته بیا به درگهم
مولای من، از این شکسته تر هم آیا میشود؟
التماس دعا
*****
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر وب ت پرستی باز آ
که این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار گر توبه شکستی بازآ
*******
ز بســکه شـــــکـســــــتــــــم و بــــسـتم توبه /
فـــــــــریـــــاد هـمی کـنـد ز دســــــتـم توبه /
دیــــروز به تــــــــوبــه ای شکستم ساغر /
امــــروز به ســـاغــــری شـــکستم توبه /
جــز وصل تو دل به هرچه بســتم توبه /
بــی یــاد تــو هر جـــا که نشستم توبه /
در حسرت تو توبه شکستم صد بار /
زین توبه که صد بار شکستم توبه .
شعر از ابو سعید ابوالخیر
ان شاءالله مسئولین مال مردم خور و غارتگر عبرت بگیرن
اون موقع بحث خاوری مطرح بود
اگر یکی جلوی این دزدی و اختلاس رو میگرفت
الان طوری نبود
که پوشک بچه رو هم گردن تحریم بندازن
بعد از سالها عازم بازگشت به وطن شد. جزوه ها را مرتب کرده در توبره ای پیچید و با قافله به طرف وطن روانه شد.
از قضا قافله با یک عده دزد و راهزن برخورد. دزدان جلو قافله را گرفتند و آنچه مال و خواسته یافت می شد یکی یکی جمع کردند.
نوبت به غزالی و اثاث غزالی رسید. همینکه دست دزدان به طرف آن توبره رفت، غزالی شروع به التماس و زاری کرد و گفت: «غیر از این، هر چه دارم ببرید و این یکی را به من وا گذارید.»
[234]
دزدها خیال کردند که حتما در داخل این بسته متاع گران قیمتی است. بسته را باز کردند، جز مشتی کاغذ سیاه شده چیزی ندیدند.
گفتند: «اینها چیست و به چه درد می خورد؟»
غزالی گفت: «هر چه هست به درد شما نمی خورد، ولی به درد من می خورد.»
- به چه درد تو می خورد؟
- اینها ثمره چند سال تحصیل من است. اگر اینها را از من بگیرید، معلوماتم تباه می شود و سالها زحمتم در راه تحصیل علم به هدر می رود.
- راستی معلومات تو همین است که در اینجاست؟
- بلی.
- علمی که جایش توی بقچه و قابل دزدیدن باشد، آن علم نیست، برو فکری به حال خود بکن.
این گفته ساده عامیانه، تکانی به روحیه مستعد و هوشیار غزالی داد. او که تا آن روز فقط فکر می کرد که طوطی وار از استاد بشنود و در دفاتر ضبط کند، بعد از آن در فکر افتاد که کوشش کند تا مغز و دماغ خود را با تفکر پرورش دهد و بیشتر فکر کند و تحقیق نماید و مطالب مفید را در دفتر ذهن خود بسپارد.
غزالی می گوید: «من بهترین پندها را، که راهنمای زندگی فکری من شد، از زبان یک دزد راهزن شنیدم.»
چرا زیبا نمی بینیم؟
چرا گاهی به پای این همه خوبی نمی شینیم؟
چرا با هم نمی خندیم؟
مگر دنیا چه کم دارد؟
ببین این آسمان آبی ست
ببین دنیای ما آکنده از پاکی ست
و خوبی تا ابد پاینده می ماند
تو باور کن
همین کافی ست …!
من و شکیب ز معشوق و می معاذ الله
روزی دزدی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه ی سکه ی مردی غافل را می دزدد!
هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه ها کاغذیست که بر آن نوشته است:
خدایا به برکت این دعا، سکه های مرا حفاظت بفرما..
اندکی اندیشه کرد،
سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند!
دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد.
دزد کیسه در پاسخ گفت:
صاحب کیسه باور داشت که دعا، دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است.
من دزد دارایی او بودم نه دزد دین او.
اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست میشد. آنگاه من دزد باورهای او هم بودم،
و این دور از انصاف است!
و این روزها در این سرزمین عدهای هم دزد خزانه مردمند و هم دزد باورهایشان... چونکه به نام دین دزدی میکنند... برای همین است که عدهای از دین زده شدهاند و فکر میکنند که این کاری که اینها میکنند تعالیم دین است.
مسئول عزیز
اگر میبری
سکه ها را ببر
۱-سکوت و کم حرف زدن.
۲-مشغول یکی از اذکار مانند صلوات یا استغفار شدن.
ضمنا دعا کنین که من هم بتونم توبه کنم و به دامن خدا باز کردم
حال و هوای منو عوض کردین دمتون گرم
از دور می بوسم تون
شاید با خوندن این داستان ها یه تکونی هم من بخورم
خلاصه بابت همه زحماتون متشکرم
برام دعا کنین
دعاتون می کنم
بهتر از افتادگی،
هرکه خود را کم ز ما میداند
از ما بهتر است!
“صائب تبریزی”
پيامبر اکرم (ص) : هرکس توبه کند اما دوستان بد خود را تغيير ندهد توبه نکرده است.
امام علي (ع) : شخصي که توبه ميکند بايد جسم او سختي طاعت را بچشد همانگونه که اين جسم شيريني معصيت را چشيده بود.
امام صادق (ع) : از شرايط توبه اين است که واجباتي را که ترک نموده اي قضايش را بجا آوري.
امام علي (ع) : با گفتن ذکر (( استغفر و الله ربي و اتوب اليه )) و طلب آمرزش باطن خود را خوشبو و معطر سازيد تا بوهاي بد گناهان شما را رسوا و مفتضح نسازد.
جابر گويد : شنيدم حضرت باقر (ع) ميفرمود : توبه کننده از گناه همانند کسي است که گناه ندارد و آنکه در گناه بماند با اينکه آمرزش خواهد چون مسخرچي است. ( يعني اينکه کسي در گناهش مانده و گناه ميکند با اينکه توبه و آمرزش ميخواهد باز هم به گناه خود ادامه مي دهد ).
مردی یک طوطی را که حرف میزد در قفس کرده بود و سر گذری مینشست. اسم رهگذران را میپرسید و به ازای پولی که به او میدادند طوطی را وادار میکرد اسم آنان را تکرار کند.
روزی حضرت سلیمان از آنجا میگذشت. حضرت سلیمان زبان حیوانات را میدانست. طوطی با زبان طوطیان به ایشان گفت: «مرا از این قفس آزاد کن.»
حضرت به مرد پیشنهاد کرد که طوطی را آزاد کند و در قبال آن پول خوبی از ایشان دریافت کند. مرد که از زبان طوطی پول درمیآورد و منبع درآمدش بود، پیشنهاد حضرت را قبول نکرد.
حضرت سلیمان به طوطی گفت: «زندانی بودن تو به خاطر زبانت است.»
روزی شتری را دید که زانوهایش بسته شده و هنوز بار سنگینی برروی آن است . گفت به صاحب شتر بگویید خود را برای مواخذه خداوند در روز قیامت آماده کند
کافری را که در جنگ اسیر شده بود، آزاد کرد زیرا اعتقاد داشت که او مرد خوش اخلاقی است که همواره با عفت رفتار می کند
مردی بادیه نشین در زمانی که او در مدینه هم پیامبر و هم حاکم بود، به سراغش آمد و یقه او را گرفت که باید خرماهایی که از من قرض گرفته بودی، برگردانی. اصحاب عصبانی شدند و خواستند با آن مرد برخورد کنند. پیامبر برآشفته شد و گفت شماها باید طرف صاحب حق را بگیرید. من برای همین مبعوث شده ام تا هرکسی بتواند حق خود را از حاکم بدون لرزش صدا بگیرد
گروهی از اصحاب خود را برای تبلیغ اسلام به منطقه ای دیگر فرستاد. قبل از سفر از او پرسیدند تا چگونه این کار را انجام دهند. گفت تعلیمشان دهید و آسان بگیرید. سه بار از او این را پرسیدند و هر بار جواب همین بود
بارها گفت که بر مردم آسان بگیرید زیرا مبعوث نشده ام تا آن ها را به زحمت بیاندازم
گفت مبادا قبل از ذبح گوسفند، در جلوی چشمان گوسفند چاقو را تیز کنید. بدانید که حیوان هم می فهمد ،حق ندارید در دل حیوان غصه بیاندازید
در زمانی که دختران سنگسار می شدند،دختران خود را برروی زانو می نشاند و در جلوی دیگران آن ها می بوسید تا محبت را بیاموزند. از او پرسیدند فرزند پسر بهتر است یا دختر؟ گفت هر دو خوبند اما دختر ریحانه است، برگ گل است.
هنگام دفن پسرش ابراهیم، کسوف شد. همه مردم این را بدلیل مصیبتی دانستند که به پیامبر وارد شده، حتی کفار هم کم کم داشتند ایمان می آوردند اما او از این موقعیت استفاده نکرد. به بالای منبر رفت و گفت: خورشید نه برای من و نه برای هیچ کس دیگر نمی گیرد و نخواهد گرفت. خورشید گرفتگی نشانه قدرت خداوند است
گل را می بویید و می گفت که این بوی بهشت است و باید به گل ها و درخت ها احترام بگذارید
او پیام آور اسلام بود
رَحمَةََ لِلعَالَمین ،
رحمتی برای هر دو جهان
خداوند براي انسان است.
صلوات : تحفهاي از بهشت است.
صلوات : روح را جلا ميدهد.
صلوات : عطري است كه
دهان انسان را خوشبو ميكند.
صلوات : نوري در بهشت است.
به خاطر این مطلب قشنگ و تکان دهنده تات
صلوات نثارتان
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
پروردگارا در روزی ام برکت ده »
کسی پرسید:چرا نمیگویی روزی ام ده؟
ڱفت روزی را خدا برای همه
ضمانت کرده است...
اما من برکت را در رزق طلب میکنم چیزیست
که خدا به هرکس بخواهد میدهد
(نه به همگان)
اگر در مال بیاید ، زیادش میکند .
اگر درفرزند بیاید ،صالحش میکند .
اگر درجسم بیاید، قوی وسالمش میکند .
و اگر درقلب بیاید،خوشبختش می کند
خروسی داشتید که صبح ها همه را از خواب بیدار میکرد
چکارش کردید؟؟؟؟
گفت سرش را بریدیم !!
همسایه ها همه شاکی بودند و
میگفتند :
خروس شما ما را صبح ها از خواب بیدار میکند........
آنجا بود که فهمیدم هرکس مردم را بیدار کند باید سرش بریده شود!
در روزگاری كه همه از "مرغ" حرف
می زنند..
كسی از "خروس" نمیگوید..
زیرا همه به فكر سیر شدن هستند
نه بیدارشدن...!!
آن نیست که نقشههایی
بزرگ برای فردایت بکشی؛
آن است که
وقتی آفتاب غروب میکند،
لذت یک روز آرام را
چشیده باشی
تمام عددهای غیرضروری را از زندگیت بیرون بریز.. این عددها شامل: سن، قد، وزن و سایز هستند
با دوستان شاد و سرحال معاشرت کن
به آموختن ادامه بده و همیشه مشغول یادگیری باش
تا می توانی بخند
وقتی اشک هایت سرازیر می شوند: آن را بپذیر! و به پیشروی ادامه بده
رنگ های مشکی و خاکستری و تیره را از زندگیت پاک کن
احساساتت را بیان کن، تا هیچ وقت زیبایی هایی را که احاطه ات کرده اند را از دست ندهی
با حدّ و حصرهایی که گذشته به تو تحمیل کرده مبارزه كن
از بهترین سرمایه ات که سلامتی ات است؛ بهره ببر و مدام خدارا شکر کن
از جاده خارج شو و از شهر و کشورهای غریب دیدن کن
روی خاطرات بد توقف نکن فراموشش کن
هیچ فرصتی را برای گفتن دوستت دارم به آن هایی که دوستشان داری، از دست نده ...
- وقتی نمیبخشید
- وقتی به کاری که دوست ندارید ادامه میدهید
- وقتی وقتتان را تلف میکنید
- وقتی از خودتان مراقبت نمیکنید
- وقتی از همه چیز شکایت میکنید
- وقتی با پشیمانی و افسوس زندگی میکنید
- وقتی شریک نادرستی برای زندگیتان انتخاب می کنید
- وقتی خودتان را با دیگران مقایسه میکنید
- وقتی فکر میکنید پول برایتان خوشبختی میآورد
- وقتی شکرگزار و قدرشناس نیستید
- وقتی در روابط اشتباه میمانید
- وقتی بدبین و منفیگرا هستید
- وقتی با یک دروغ زندگی میکنید
- وقتی درمورد همه چیز نگرانید
_ قدم به قدم به نابودی روح و روان خودتان نزدیک تر می شوید
دعایی از حضرت رضا (علیه السلام) منقول است که خوب است آن را در قنوت ها و سجده ها خواند :
یا رَحمانَ الدّنیا و الاخرةِ و رحیمَهُما صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ.
این دعا برای دفع وسوسه و خواطر سوء نیز بسیار نافع است.
وَجَدْتُ بِخَطِّ الشَّيْخِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْجُبَاعِيِّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ وَجَدْتُ بِخَطِّ الشَّهِيدِ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ رُوِيَ عَنْ مَوْلَانَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السّلام قَالَ: مَنْ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَاتِ السِّتَّ فِي كُلِ غَدَاةٍ كَفَاهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ لَوْ أَلْقَى نَفْسَهُ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ هِيَ:
۱. قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّـهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّـهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿التّوبة: ٥١﴾
۲. وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّـهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿يونس: ١٠٧﴾
۳. وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿هود: ٦﴾
۴. وَكَأَيِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّـهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿العنكبوت: ٦٠﴾
۵. مَّا يَفْتَحِ اللَّـهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿فاطر: ٢﴾
۶. وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّـهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّـهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّـهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿الزّمر: ٣٨﴾
حَسْبِيَ اللَّـهُ لَا إِلَـهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ﴿التوبة: ١٢٩﴾ وَ أَمْتَنِعُ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ مِنْ حَوْلِهِمْ وَ قُوَّتِهِمْ وَ أَسْتَشْفِعُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ وَ أَعُوذُ بِمَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.
بحار الأنوار ج83 ص 337
شَرُّ النّاس مَن لایَعْتَقِدُ الأمانةَ ولایَجْتَنِبُ الخِیانَةَ.
بدترین مردم کسی است که پایبند به امانتداری نیست و از خیانت و تعدّی به دیگران هم دستبردار نیست. (فهرست غُرر، ص ٢٦)
ﺷﮑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺑﺎﺷﯽ، ﻏﯿﺮ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﺑﮑﻨﯽ ﯾﺎ ﻫﺮ
ﻧﻮﻉ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻨﻔﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ . ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻭﺿﻌﯿﺘﯽ ﺩﺷﻮﺍﺭ
ﻫﺴﺘﯽ ، ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺖ ﺁﻥ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﻨﯽ .
ﻭﻗﺘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﯼ ، ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺑﻌﺪﯼ ﺑﮕﺮﺩ !
ﭼﻮﻥ ﺗﮏ ﺗﮏ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺵ ﺷﮑﺮ
ﻣﯽ ﮐﻨﯽ، ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﺩﻩ .
""ﺷﮑﺮ ﮔﺰﺍﺭﯼ ﭘﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺬﺭ ﺍﺯ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻣﻨﻔﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻧﯿﺮﻭﯼ
ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﺧﺎﻟﻖ"
در شدائد وسختی ها با سربرهنه روبه قبله
با توجه #570بار میگویی که :
#یا_حجت_القائم
لطفا این عدد رو رعایت کنید به هر
جهت سری دارد که گفته شده ۵۷۰ بار
خواندن نماز امام زمان که در مفاتیح هم آمده است.
روش_خواندن_نماز_امام_زمان
قطب راوندی می نویسد: نماز امام زمان دو رکعت است. در هر رکعت یک مرتبه سوره "حمد" را باید خواند و چون به "إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ" رسید، آن را #صد مرتبه باید گفت و بعد از نماز #صد مرتبه بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده و از خدا حاجتش را بخواهد.
در همه روزها وهر ساعتی که خواستید میتوانید این نماز را بخوانید،فقط توصیه شده این نماز در سحر شب جمعه تاثیر بیشتری دارد
اینکه میگن الهی عاقبت بخیر بشیم همینه فضیل بن عیاض عاقبت بخیر شد ...
انشاالله پروردگار به همه ما گنه کاران نظری کنه تا از مسیر غلط بازگردیم و راه درست رو پیش بگیریم .
مثل همیشه عالی ، آموزنده و تکان دهنده بود
سپاس فراوان التماس دعا
خداوند براي انسان است.
صلوات : تحفهاي از بهشت است.
صلوات : روح را جلا ميدهد.
صلوات : عطري است كه
دهان انسان را خوشبو ميكند.
صلوات : نوري در بهشت است.
به خاطر این مطلب قشنگ و تکان دهنده تات
صلوات نثارتان
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
"من با جرات مدعی هستم ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن علی میباشند"
صحیفه امام؛ ج۲۱؛ ص۴۱۰
پیامبر اسلام فرمودند:
اهل فارس(ایرانیان) از ما اهل بیت هستند"
چشم اندازی به حکومت حضرت مهدی
تا زنده ای و دستت می رسد کاری بکن, به فکر خودت باش و یک کاری برای آخرتت انجام بده که مبادا دست خالی از دنیا بروی.
سه ماه قبل از تولدش پدرش فوت کرد...تک پسر و تک فرزند خانواده بود. جنگ که شروع شد رفت پایگاه بسیج محل که بره جبهه...با اعزامش موافقت نشد...با مادرش تماس گرفتن که ازش اجازه بگیرن...
خاله طوبی هم در جوابشون گفت: همه کسانی که میرن جبهه مثل پسر خودم هستن...به این ترتیب #سیدکاظم عازم جبهه شد...
این در حالی بود که سید در همان سال از تحصیل در کانادا دست کشید و عازم جبهه ها شد. بالاخره سید کاظم در سال ۶۲ عملیات والفجر ۱ برای همیشه جاویدالاثر شد...
شادی روح شهید سیدکاظم حاجی آقا میری صلوات....
واقعا مظلومه این شهید...
#جاوید_الاثر
#شهید_سید_کاظم_حاجی_آقامیری
دیگرچرا باید نگران چیزی باشیم؟
لحظاتی توی زندگی میاد که تصور میکنی همه چیز به پایان رسیده است
اما واقعیت اینست که هیچ چیزی موندنی نیست
در این لحظات سخت با خدا بودن و یاد خدا بودن لحظات را آرامتر میکند
به نام و یاد او که آرامش بخش است
به نام کسی که جز او کسی نتواند گرفتاری را حل کند
به نام کسی که فرمانروای عالم است.
ببین عزیزم خیالت تخت ، خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره ،حتما حواسش بهمون هست.
ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا میڪنند...
به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد.
یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن،
گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند...
ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد.
پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟!
گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا میڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت...
دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه میرویم...
انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمى دارد، مگر آن كه از چهار چيز پرسيده مى شود: از عمرش كه چگونه گذرانده است، از جوانى اش كه چگونه سپرى كرده، از ثروتش كه از كجا به دست آورده و چگونه خرج كرده است و از دوستى ما اهل بيت [پيامبر صلى الله عليه و آله].
امالی_صدوق ص۳۹
وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا
و آنان هستند که هرگاه به آیات خدای خود متذکرشان سازند کر و کورانه در آن آیات ننگرند. (بلکه با دل آگاه و چشم بینا مشاهده آن کنند تا بر مقام معرفت و ایمانشان بیفزاید)
(سوره فرقان آیه ۷۳)
ســــلام و درود
آدینههی زیباتون بخیــــــر
براتون روزی پراز نشاط
سلامتی وخوشبختی آرزو میکنم
امیدوارم آخرهفته رو
با شادی و آرامش درکنار
خانواده و عزیزان سپری كنيد
تقدیم با بهترین آرزوها
آخر هفته تون عالی
حضرت علی (ع):
خوبان شما کسانی هستند که چون به آنها نظر کنید، یاد خدا بیفتید.
معراج السعاده
صادق زاده علی
۹۹/۰۸/۱۶
وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا
و آنان هستند که هرگاه به آیات خدای خود متذکرشان سازند کر و کورانه در آن آیات ننگرند. (بلکه با دل آگاه و چشم بینا مشاهده آن کنند تا بر مقام معرفت و ایمانشان بیفزاید)
(سوره فرقان آیه ۷۳)
ســــلام و درود
آدینههی زیباتون بخیــــــر
براتون روزی پراز نشاط
سلامتی وخوشبختی آرزو میکنم
امیدوارم آخرهفته رو
با شادی و آرامش درکنار
خانواده و عزیزان سپری كنيد
تقدیم با بهترین آرزوها
آخر هفته تون عالی
حضرت علی (ع):
خوبان شما کسانی هستند که چون به آنها نظر کنید، یاد خدا بیفتید.
معراج السعاده
صادق زاده علی
۹۹/۰۸/۱۶
وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا
و آنان هستند که هرگاه به آیات خدای خود متذکرشان سازند کر و کورانه در آن آیات ننگرند. (بلکه با دل آگاه و چشم بینا مشاهده آن کنند تا بر مقام معرفت و ایمانشان بیفزاید)
(سوره فرقان آیه ۷۳)
ســــلام و درود
آدینههی زیباتون بخیــــــر
براتون روزی پراز نشاط
سلامتی وخوشبختی آرزو میکنم
امیدوارم آخرهفته رو
با شادی و آرامش درکنار
خانواده و عزیزان سپری كنيد
تقدیم با بهترین آرزوها
آخر هفته تون عالی
حضرت علی (ع):
خوبان شما کسانی هستند که چون به آنها نظر کنید، یاد خدا بیفتید.
معراج السعاده
صادق زاده علی
۹۹/۰۸/۱۶
صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن
حاجت های شماست و خدا را از شما راضی میگرداند
و اعمال شما را پاکیزه میکند.
رفع گرفتاریها و برآورده شدن حاجات:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عجّل فَرَجهُم
خدایا به حق ایام میلاد با سعادت پیامبر (ص)
#مشکلات همه ی مردم رو رفع کن و #حاجت آنها را روا گردان.
اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّدوعجل فرجهم
اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّدوعجل فرجهم
اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّدوعجل فرجهم
اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّدوعجل فرجهم
اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّدوعجل فرجهم
امروز و هر روزتان همراه بانگاه خدا ان شاءالله
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
؛ذكرروزجمعه صدمرتبه :صلوات بر محمد و آل محمد. وعجل فرجهم
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد وعجل فرجهم
اللهم اشف کل مرضانابحق الحسین علیه السلام
یاصاحب الزمان الغوث،الامان
جملاتی زیبا ازحضرت علی علیه السلام
1.مردم را با لقب صدا نکنید.
2.روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.
3.خدا را همیشه ناظر خود ببینید.
4.لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید.
5.بدون تحقیق قضاوت نکنید.
6.اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.
7.صدقه دهید،چشم به جیب مردم ندوزید.
8.شجاع باشید،مرگ یکبار به سراغتان می آید.
9.سعی کنید بعد از خود،نام نیک بجای بگذارید.
10.دین را زیاد سخت نگیرید.
11.با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید.
12.انتقادپذیر باشید.
13.مکار و حیله گر نباشید.
14.حامی مستضعفان باشید.
15.اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد،از او تقاضا نکنید.
16.نیکوکار بمیرید.
17.خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.
18.فحّاش و بذله گو نباشید.
19.بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.
20.رحم دل باشید.
21.با قرآن آشنا شوید.
22.تا میتوانید بدنبال حل گره مردم باشید.
23.گریه نکردن از سختی دل است.
24.سختی دل از گناه زیاد است.
25.گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.
26.آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.
27.فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.
28.محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست
( نهج البلاغه) التماس دعا جلالوندی ۹۹/۸/۱۶