گروه بین الملل: محمد حضرتی*حزب کارگر زمانی نماینده طبقه کارگر با خواست های برابری طلبانه بود، اما بعد از شکست های پیاپی به رقیب سنتی اش در طول ۱۸ سال، بین سالهای ۱۹۹۷-۱۹۷۹، قدم به قدم از ارمان های ابتدایش فاصله گرفت، و به نسخه ای بدلی از رقیب خود، یعنی محافظه کاران، تبدیل شد.
به گزارش بولتن نیوز، در سال های بعد حزب به سرعت به مجمعی از بلریسم ها ، و برونیسم هایی بدل شد که هیچ ابایی از اعلام تمایلات راست گرایانه اشان نداشتند. بلر در همان سالهای ابتدایی حضورش بند چهار اساسنامه این حزب را که تعهدی اشکار به سیاست های سوسیالیستی بود حذف کرد
در انتخابات ۱۹۹۷ هم به جای تاکید بر ملی سازی صنایع، بر ادامه سیاست های اقتصاد بازار آزاد(تاچریسم) تأکید کرد. مشارکت دولت بلر در جنگ عراق که به کشته شدن دست کم ۱۳۴ هزار عراقی غیرنظامی منجرشد (تخمین مجله لنست این عدد بیش از ۶۰۰ هزار می باشد)، نقطه اوج دگردیسی این حزب بود.
حزبی که سالها به گرایشات حقوق بشرانه و پیش تازانه اش شناخته میشد میراثی چنین خونین را برجای گذاشته بود، و دیگر جز نام هیچ چیزش کارگران را نمایندگی نمیکرد.
در سال ۲۰۱۵ بعد از استعفای اد میلبند ۴۶ ساله ، از رهبری حزب کارگر انگلستان، که خود نیز برونیسم محسوب میشد، همگان انتظار یک رهبر جوان تحصیل کرده دیگر با ظاهری اراسته و مرسوم، شبیه به انچه در ان سالها دیده بودند را داشتند.
اما این بار نوبت به جرمی کوربینِ ۶۶ ساله ای رسید که نه ظاهر چشمگیری داشت، نه جوان بود، و نه فارغ التحصیل بهترین دانشگاه های انگلستان، اما چیزی که او را از سایرین ممتاز میکرد اعتقاد راستین او به برابری و عدالت، و کارنامه درخشان او در دفاع از ارزشهای سوسیالیسم بود.
کوربین وقتی تنها ۱۶ سال داشت به حزب کارگرپیوست، و در ۳۴ سالگی به پارلمان راه یافت، اما در تمام این سالها از فعالیت هایی که به ان ایمان داشت دست نکشیده بود. چه زمانیکه هنوز به پارلمان راه نیافته بود و تظاهراتی در مخالفت با جنگ ویتنام ترتیب داد.
چه در سالهای ابتدایی حضورش در پارلمان که در مخالفت با حکومت آپارتاید در آفریقای جنوبی و حکومت پینوشه در شیلی فعالیت میکرد، و چه حتی زمانی که دیگر نماینده ای با سابقه در مجلس شناخته میشد (۲۰۰۱) و "ائتلاف جنگ را پایان دهید" را پایه گذاشت.
او از همان ابتدای حضورش در پارلمان، ان چنان از طبقه حاکم متفاوت بود که حتی پوشش ساده اش نیز مایه مخالفت و نقد همکارانش بود، اما اوهمچنان اصرار داشت تا شبیه خودش باشد، او خود را نماینده طبقه کارگر میدید به همین دلیل پاسخ می داد: پارلمان سالن مد نیست.
بعد از شکست حزب در ۲ انتخابات پیاپی سراسری، کوربین بعد از تنها۵ سال از رهبری حزب کنار رفت. چند ماهی از استعفای او نگذشته بود که حزب، عضویت جرمی کوربین را در واکنش به انتشار گزارش کمیسیون تحقیقی درباره اهمال حزب کارگر در برابر یهودستیزی در این حزب معلق کرد.
حزب کارگر اعلام کرده است که بازگشت آقای کوربین به حزب، به نتیجه تحقیقات از او منوط است. اما چرا کوربین حتی دیگر به عنوان یک عضو ساده هم تحمل نمیشود؟ در کنار تمام فعالیت های ارزشمند کوربین، حمایت بی پرده او از فلسطین، و انتقادهای تند و گزنده اش از اسراییل بی همتا است.
درمانیفست انتخاباتی حزب تحت رهبریش صراحتا منع فروش سلاح به اسراییل و عربستان را اعلام کرده بود.
قبل تر هم اعلام کرده بود، دولت فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت.
در سفر اش به اردن در مقام رهبر حزب از کمپ پناهجویان فلسطینی از حق بازگشت انان به وطنشان صحبت کرد.
در سال ۲۰۱۸ کشتن ۲۷ فلسطینی در غزه را محکوم کرد و از سکوت غرب درباره ان به شدت انتقاد کرد.
در سال ۲۰۰۹ در یکی از همایشهای حمایت از فلسطین از عبارت: "دوستان ما از حزبالله" و " دوستان ما از حماس" استفاده کرد.
بارها مخالفت خود را با شهرک سازی های غیرقانونی اسراییل اعلام کرد.
این موارد و بسیاری دیگر از حمایت های وی ازحقوق فلسطینی ها، و انتقاداتش از سیاستهای اسرائیل چیزی نبود که به مذاق لابی صهیونیست در انگلستان خوش بیاید. از همان ابتدای رهبری کوربین در حزب، خط حمله به کوربین، و تیم نزدیک به او با هدف معرفی او به عنوان فردی ضد یهود اغاز شد.
گرچه کوربین بارها اعلام کرده که هیچ شکلی از یهودی ستیزی را در حزب برنمیتابد، اما پروپاگاندای حامی اسراییل با یکسان سازی عبارت های ضد صهیونیستی با ضدیهودی، تلاش گسترده ای کرد کوربین را فردی ضد یهودنشان دهند. کاری که در ان نیز تا حدودی نیز موفق شدند.
مستند «لابی اسرائیل در انگلیس» که چند سال پیش توسط شبکه الجزیره پخش شد، نفوذ و نحوه فعالیت این لابی قدرتمند در درون حزب کارگر را که برای تخریب کوربین فعالیت میکند را به بهترین شکل نشان داده است.
در کشوری که ۵ نخست وزیر پیشین اش هریک به نوعی با لابی های اسراییل در انگلستان در ارتباط بودند، حضورفردی چون کوربین در سطح اول رهبری، وصله ناجوری است که تحمل نمیشود. لابیست های صهونیست بسیار مطمین بودند او را زمین خواهند زد.
استارمر، جانشین کوربین در رهبری حزب، همان جوان شیک پوش و تحصیلکرده ای است که بلریسم ها و برونیسم های حزب چند سالی انتظارش را میکشیدند، شبیه به تمام سیاست مداران حرفه ای دیگر.
*دانشآموخته دکتری حقوق از دانشگاه کویین مری انگلستان
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com