گروه دین و اندیشه - حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو در یادداشتی نوشت:ﻣﺮﺩﯼ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﻭ ﺭﺍهی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ !ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺁﻣﺪ، ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﭘﻴﺎﺩه ﺷﺪ ﻭ ﺍَﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:ﻗﺮﺑﺎﻥ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﺭﻓﺖ؟ »
به گزارش بولتن نیوز، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻭﺯﯾﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎه ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍَﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﻔﺖ:ﺁﻗﺎ، ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟
ﺳﭙﺲ ﺳﺮﺑﺎﺯی ﻧﺰﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺁﻣﺪ، ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺍﺣﻤﻖ، ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻣﺴﺖ؟؟؟
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻧﺪ،
ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﮐﺮﺩ.
ﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ؟
ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ:
ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ، ﭘﺎﺩﺷﺎه ﺑﻮﺩ.
ﻣﺮﺩ ﺩﻭﻡ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ.
ﻭ ﻣﺮﺩ ﺳﻮﻡ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺳﺎﺩه ﺑﻮﺩ.
ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯼ؟
ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﯿﺴﺘﯽ؟
ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ:
ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ…
ﭘﺎﺩﺷﺎه ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍَﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ…
ﻭﻟﯽ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺍﺯ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﺞ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ
ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻣﺮﺍ ﮐﺘﮏ ﺯﺩ.
ﻃﺮﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻭﺳﺖ...
ﻧﻪ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ...
ﻭ ﻧﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﺷﺘﯽ...
ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺧﻼﻗﺶ است...
درود برانسانهای شرافتمند با اخلاق
در کتاب اصول کافی از امام صادق(ع) روایت شده است که ایشان فرمودند:
«خداى عزّ و جلّ پیغمبرانش را به "مکارم اخلاق" زینت داد، شما نیز خود را بیازمائید، اگر چنین اخلاق والایی در وجود شما هم بود، خدا را سپاس گوئید و بدانید که بودن آنها در شما خیر است و اگر در شما نبود، از خدا بخواهید و نسبت به آنها رغبت جوئید.
امام سپس
١٠ مصداق از مکارم اخلاق را بیان فرمود:(١)
١- «یقین،
٢- قناعت،
٣- صبر،
۴- شکر،
۵- خویشتن دارى،
۶- خلق نیکو،
٧- سخاوت،
٨- غیرت،
٩- شجاعت
١٠- مروّت»
با ادب و بي ادب
فرد باادب و بي ادب کیست؟
چه رفتاري مؤدبانه و چه رفتار بي ادبانه است؟
اكنون در قالب يك مثال به اين پرسش ها مي پردازيم.
فرض كنيد يك كارمند با تأخير وارد اداره شده و با گفتن سلام به اتاق رييس خود رفته است. در اين حالت رئيس اداره ممكن است سه نوع برخورد با او داشته باشد:
١- به سلام او با لبخند «عليكم سلام» بگويد، تعارف كند كه كنار او بنشيند و علت تأخير را جويا شود.
٢- به سلام او با سردي پاسخ گويد و به او تذكر دهد كه ديگر تأخير نكند.
٣- سلام او را بي جواب گذارد و با داد و فرياد بگويد: آقا چه سلامي؟ چه عليكي؟ اين چه موقع سر كار آمدن است؟ بفرماييد بيرون!
به طور مسلّم رفتار اول رئيس، مؤدبانه بوده است؛ چون هم جواب سلام را داده است (واجبات را به جا آورده(٢) هم لبخند زده (مستحبات را به جا آورده(٣) و هم با تعارف خود و جويا شدن علت، به رفتار خود زينت بخشيده است. در رفتار دوم، برخي از موارد ادب را به جا آورده است و در رفتار سوم هيچ يک از موارد ادب را رعايت نكرده است. بنابراين، رفتار اول، خيلي مؤدبانه؛ رفتار دوم، مؤدبانه و رفتار سوم، بي ادبانه بوده است.
در رفتار مؤدبانه يا بي ادبانه، ممكن است فردي هم واجبات، هم مستحبات و هم آنچه را موجب زيبايي رفتار مي شود، يعني همه موارد ادب را به جا آورد، يا هيچ كدام را به جا نياورد، يا به برخي عمل كند و بعضي را رعايت نكند. به يقين، با توجه به نشانه ها و جلوه هاي ادب و بي ادبي، افراد باادب و بي ادب را بهتر مي توان شناخت.
جلوه ها و نشانه هاي ادب و بي ادبي
ادب و بي ادبي هر كدام نشانه هايي دارند. شناخت ادب جز با توجه به نمودهاي بي ادبي ميسر نيست. اين نمودها، هم در گفتار نمايان است، هم در رفتار. اگر متانت در گفتار و وقار در رفتار نشانه ادب است، گفتار زشت، تندخويي، دشنام و بدزباني و توهين، لجاجت و عناد هم بي ادبي است. اگر كنترل دوستي ها و معاشرت ها ادب است، رفت و آمد با افراد ناباب، بي دقتي در گزينش دوستان و بي تعهدي در هم نشيني ها و رفاقت ها بي ادبي است.
اينك چند نمونه از نشانه هاي كاستي در ادب اجتماعي را برمي شماريم: كسي كه در برخورد با افراد، حاضر نيست از آنان با عظمت و تكريم ياد كند (مثلا در صدا زدن افراد با بی ادبانه تلفظ می کند (محمد را ممد)-(مهدی را میتی)- (فاطمه را فاطی)-(زهرا را زری) یا حرمت لباس پیامبر را حفظ نمی کند و مدام به تمسخر و غيبت ديگران مشغول است. آن كه ناسزاگويي ديگران را به صورت زشت پاسخ مي دهد. شخصي كه به جاي تقديم دو دستي نامه و كتاب، آن را پرتاب مي كند. آن كه سرزده و بدون اجازه وارد اتاق ديگران مي شود. فردي كه در مجالس و محافل حق ديگران، نظم، مقررات، سكوت و نوبت را رعايت نمي كند. كسي كه كنار سفره به طور زننده اي غذا مي خورد. آن كه به هنگام عطسه، آب دهان به سفره و سر و صورت ديگران مي افكند. فردي كه حاضر نيست به سخن ديگران گوش دهد. كسي كه در گفت وگو و بحث، داد و فرياد مي زند و جانب انصاف و حق را مراعات نمي كند يا در برابر ديگران نيمه برهنه ظاهر مي شود. همه اينها نشانه هايي از كاستي در ادب اجتماعي است. جالب است بدانيد كه اسلام براي همه اين موارد دستورالعمل دارد.(۴)
تفاوت ادب و تزوير
ادب، رفتار زيبايي است كه بر اساس شخصيت واقعي فرد، به صورت ارادي صورت مي گيرد، درحالي كه تزوير، رفتاري به ظاهر پسنديده است با انگيزه هاي شيطاني، همچون احترام هاي چاپلوسانه و فريب كارانه كه از روي ريا، ترس و مانند آن انجام مي شود.(۵)
فرق اخلاق و ادب
اخلاق به معناي ملكات راسخ در روح و وصفي است از اوصاف روح، ولي آداب عبارت است از هيئت هاي زيباي گوناگون كه اعمال صادر از انسان بدان زينت داده مي شود.(۶)
به عبارت ديگر، اخلاق مربوط به عالم درون است و آداب، مربوط به ظرافت و زيبايي عمل است.
استاد مطهري رحمه الله در زمينه تفاوت اخلاق و ادب می فرماید:
اخلاق مربوط است به خود انسان، يعني مربوط است به اينكه انسان به غرايز خودش چه نظامي بدهد، خودش را چگونه بسازد، نظّام دادن به غرايز را اخلاق مي گويند. انسان داراي غرايز مختلفي است، همچون قوه شهويه، قوه غضبيه،
قوه شهواني كارش جلب منافع است، انسان را وادار مي كند كه منافع خودش را طلب بكند.
قوه غضبيه قوه دفع است، نيرويي است كه به طور خودكار، انسان را وادار مي كند كه چيزهايی را كه براي خودش بد و مضر تشخيص مي دهد، دفع كند.
يك قوه ديگري هست به نام قوه عقل كه قوه حساب گري است. هر قوه اي فقط كار خودش را حساب مي كند. به عنوان مثال، شهوت خوردن در انسان هست، آن قوه اي كه كارش خوردن است ديگر حسابي در دستش نيست، فقط احساس لذت مي كند، مي گويد فقط بايد بخورم، همچنين است قوه غضب، ولي اينها بايد حسابي داشته باشند، بايد انسان به اين قوا يك نظمي بدهد. شما اگر يكي از قوا را آزاد بگذاريد كه كار خودش را انجام بدهد، اين آزادي شما را فاسد مي كند. مثال ديگر چشم و زبان است، چشم از ديدن يک اموري لذت مي برد. ديگر حسابي در كارش نيست، زبان مي گويد: «من از خوردن فلان چيز لذت ببرم»، امّا يك حساب ديگري هست و آن اينكه تنها اين نيست كه بايد لذت ببري، بعد از اين لذت بايد ببيني بر سر اين اجتماع بدني و شخصيت انسان چه مي آيد.
بايد عقل بر اين بدن و بر اين شخصيت حكومت كند و به هر كدام سهمي بدهد. اين معناي نظام دادن به غرايز است. در اخبار و روايات نيز، به سهم بندي غرايز اشاره شده است، تمام غرايز و اعضاي بدن حق دارند. و چون عقل به تنهايي قادر نيست كه به حساب اينها برسد، دين با تكاليفي كه دارد سهم بندي هاي اينها را مشخص مي كند، ما به اين مسئله اخلاق مي گوييم. امّا آداب، مربوط به سهم بندي غرايز نيست، بلكه مربوط به اين است كه انسان غير از مسئله اخلاق، به اموري اكتسابي كه بايد اسم آنها را فنون گذاشت، احتياج دارد؛ يعني به يك سلسله صفت ها احتياج دارد. بايد آنها را ياد بگيرد. به عنوان مثال، انسان احتياج دارد كه خط نوشتن را ياد بگيرد. ياد گرفتن خط و نوشتن جزو آداب است. نوشتن، فن است، هنر است. اين آداب در زمان هاي مختلف فرق مي كند، امّا اخلاق با مقتضيات زمان عوض نمي شود.(٧)
در قبال اين نظر، برخي صاحب نظران معتقدند همه كارهاي زشتي كه متّصف به خوب و بد مي شوند، در قلمرو اخلاق قرار مي گيرند.(٨)
آداب و اخلاق:
آداب ناشي از رسم است و غرض از رسم، عملي است كه در گذشته به خاطر دستيابي به منافعي... يا حفظ مصلحتي پديد آمده [است] و هم اكنون نيز به همان خاطر و گاهي بر حسب عادت در جامعه وجود دارد. آداب در چنين صورتي عبارت از رسمي است كه براي خوشامد ديگران انجام مي گيرد، مثل گرفتن جلوي دهان هنگام عطسه و سُرفه، آن هم در ميان جمع... . اخلاق [نيز] ضابطه اي است كه بر اجراي آداب مسلط است. آداب در جوامع مختلف و حتي در بين گروه هاي مختلف ممكن است متفاوت باشد، درحالي كه اخلاق هميشه ثابت است. آداب نشئت گرفته از عهد قديم و مردم است، درحالي كه اخلاق نشئت گرفته از يك فلسفه، مكتب يا مذهب است.(٩)
منابع؛
١- محمدبن یعقوب کلینی،اصول الکافی، ج ۲، ص۵۶
٢- جواب سلام واجب است.
٣- رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «تبسّمُكَ في وَجه أخيك لَكَ صدقه؛ تبسم تو بر روي برادرت صدقه است». مرتضی فريد تنکابنی، نهج الفصاحه (با تنظيم موضوعي)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ١٣٧٢، چ١٢، ص۴٢٣
۴- جواد محدثي، اخلاق معاشرت، قم، بوستان كتاب، ١٣٨٠، چ ٢، صص ١٧٣و ١٧۴
۵- محمود اكبري، اخلاق١، قم، نشر دانش حوزه، ١٣٨۶، چ۴، ص ٢٣
۶- الميزان، ج ۶، ص ٢۵٧، ذيل (مائده: ١٢٠)
٧- مرتضي مطهري، اسلام و مقتضيات زمان، تهران، صدرا، ج ١، ص ١۵۴
٨- محمدتقي مصباح يزدی، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني رحمه الله ، ١٣٧٧، چ ٣، صص ٢۴٠ و ٢۴١
٩- علي قائمي، اخلاق و معاشرت در اسلام، تهران، انتشارات اميري، ١٣٧٠، چ ۴، صص ٣٢ و ٣٣
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
شبتان سر شار از آرامش
من بچه یه همسایه کنارمان بود همه بهش میگفتن میتی
من فکر میکردم واقعا اسمش میتی است پیش خودم میگفت
چه اسم بی معنی
تا اینکه بزرگ شدم و فهمیدم اسمش بابا مهدی است
چقدر کتابها و بیان خوبی داشتند
اول انقلاب چه عزیزایی را از دست دادیم
روحشان شاد
از خدا خواهیم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش در همه آفاق زد
مطلب خوبی است چون تمام اختلافها بین اقشار جامعه از بی اخلاقی است
و از بین رفتن حرمتها
خیلی سپاسگزارم که به مطالب خوبی میپردازین
امام علي (ع) فرمود : خداوند دوست دارد آن مسلماني را كه آنچه براي خود مي خواهد براي برادر ديني اش هم بخواهد و آنچه را براي خويشتن نمي خواهد براي او هم نخواهد.
(محاسن برقي ،ج 1ص10 )
تشکر از گروه دین و اندیشه
فمن تكلف الادب، قدر علیه. (2)
هر كس در راه فراگیرى ادب به زحمت و مشقت تن دردهد، در همه مسائل زندگى پیروز میشود.
چون نزدیک اربعین هستیم با اجازه از گروه دین و اندیشه من این مطلب در حضرت عباس که من خیلی بهشون ارادت دارم را در گروه قرار میدهم
در میان تمام خصلتهای پسندیده حضرت عباس علیه السلام، ادب و تواضع جایگاه مخصوصی دارد. ایشان این ادب را از کجا آموخته بودند؟
ادب را از مادر خود حضرت امالبنین سلامالله علیها آموخته بود. چون آن بانوی بزرگوار به فرزندان خود یاد داده بود که مبادا در محضر فرزندان حضرت زهرا سلامالله علیها بیادبی کنید و بیاجازه آنها کاری انجام بدهید. حضرت عباس علیه السلام به اندازهای نسبت به امام حسین علیه السلام مؤدب بوده که نقل شده هیچ زمانی آن حضرت را با عنوان برادر خطاب نکرد، مگر در زمان شهادت و در میدان کربلا که صدا زد: ای برادر! برادرت را دریاب.
گاهی افراد تمام سعی و تلاش خود را صرف تحصیل دانش نموده و به اخلاق بی توجه یا کم توجه هستند، غافل از اینکه علم بدون اخلاق آفت جامعه است و زمانی دانش می تواند مفید باشد که در حوزههای گوناگون اعم از فردی و اجتماعی اخلاق حاکم باشد. رهبر انقلاب اسلامی در این زمینه میفرمایند: «اگر انسانها از نظر سواد و دانش و سیاست بحرالعلوم هم باشند؛ ولی اخلاق نداشته باشند کوچکترین نفعی برای جامعه نخواهند داشت. تواضع، اخلاص، مهربانی در رابطه با بندگان خدا، صلابت در مقابل دشمنان، فداکاری و اصالت ندادن به مال و جاه و مقام و از جان و فرزندان و آسایش و سلامتی خود، خیلی راحت برای رضا خدا گذشتن، از اساسیترین جوهرها و بالاترین ارزشی است که برای آن باید خود را به زحمت بیندازیم و تلاش کنیم و در آموزشهای خود و در عمل آن را به کار گیریم».
بی ادب محروم ماند از ل
بی ادب تنها نه خود را داش
بلکه آتش در همه آفاق زد
از قدیم بی خود نگفت هر چه درخت پر بارتر سرش خم تر
واقعا بعضی ها خیلی اصالت و ادب دارند
و ادب در خونشان است
مونته، استاد دانشکده ژنو می گوید:
محمد، اخلاق بسیار عالی و رفتار نیکو داشت و خود نیز می گوید: «بُعِثْتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الْاَخْلاق.» خداوند نیز اخلاق و رفتارش را اسوه عالمیان قرار داد، به گونه ای که موافق و مخالف، به این امر اذعان داشتند؛ زیرا پیامبر این امر را بخشی از روش و هدف های دعوت خویش قرار داده بود و این مسئله، سبب شد تا بسیاری از مخالفان سرسختش پیش از آنکه با منطق زبان یا شمشیر نبی به اسلام ایمان آورند، از درون مقهور عظمت اخلاق نبوی شدند.
فرق مابین بنی آدم و حیوان ادب است
اجر دو دنیا نصیبتان
آنان گفتند: ما همراه شما مى آییم و دوست داشتیم كه جواب او را مى دادى . حضرت حركت كردند و این آیه شریفه را مى خواندند: (آنان كه خشم خود را فرو نشانند و از بدى مردم در گذرند (نیكو كارند) و خدا دوستدار نكوكاران است .)
راوى این قضیه گفت : ما از خواند این آیه فهمیدیم كه حضرت به او خوبى خواهد كرد.
پس حضرت آمدند تا منزل آن شخص و او را صدا زدند و فرمودند كه به او بگویند على بن الحسین علیه السلام است .
چون آن شخص شنید كه حضرت آمده ، گمان كرد حضرت براى جواب گوئى دشنام آمده است !
حضرت تا او را دیدند فرمودند: اى برادر تو نزدم آمدى و مطالبى ناگوار و بد گفتى ، اگر آنچه گفتى از بدى در من است از خداوند مى خواهم كه مرا بیامرزد، و اگر آنچه گفتى در من نیست ، خداوند ترا بیامرزد.
آن شخص چون چنین شنید میان دیدگان حضرت را بوسید و گفت : آنچه من گفتم در تو نیست ، و من به این بدى ها سزاوارترم .
باادب باش تا بزرگ شوی.
ـحقا که ادب تاج سر مردان است.
ادب خرجی ندارد ولی همه چیز را میخرد.
لبخند بزنید.
محکم دست بدهید.
در چشمان طرف مقابلتان نگاه کنید.
در یک جمله خودتان را معرفی کنید و بگویید چرا در آن مراسم حضور دارید و با چه کسانی آشنا هستید.
درباره شخصی که با او آشنا شدهاید سوال بپرسید.
ببخشید من این مطلب با اجازتون گذاشتم
چون خیلی آدم سر کار میزارن
متشکرم از مطالب بسیار زیبا و دلنشینتان مثل همیشه بسیار عالی است.
درسته
بعضی وقتها بعضی ها هر چند خودشون رو با ادب نشون بدن ولی در مواقعی خاص طرف عمچین اون روشو نشونت میده که ازش متنفر میشی
میگی این که تا دیروز صل علا بود
ادب خیلی برای من مهمه برای همین تمام تلاشمو میکنم فرزندمو با ادب تربیت کنم امیدوارم بتونم در این راه موفق باشم البته مطالب شما در زمینه تربیت فرزند هم خیلی کمکم میکنه واقعا ممنون از مطالب بسیارمفیدتون
خدا خیرتان دهد التماس دعا
هرگز در خانهی دیگران به این ۹ مورد دست نزنید
۱. در را باز نکنید
هیچگاه برای ورود به خانهی دیگران به «در» دست نزنید. حتی اگر درِ خانه، باز بود باز هم باید ابتدا زنگ در را بزنید و منتظر دعوت میزبان به داخل خانه باشید.
۲. به اتاق خواب نروید
اتاق خواب هر خانهای جزو محل خصوصی آن خانه است . نباید روی تخت کسی بنشینید یا دراز بکشید.
تنها وقتی خوشایند است که خود میزبان از شما به اتاق خواب دعوت کند.
۳. کشوها و کمدها
ممکن است وسوسه شوید که درون کمد یا کشوها چیست اما بدانید که این رفتار خارج از حدود و مرزهای شماست و برای هیچکس ورود دیگران به حریم شخصی، خوشایند نیست.
۴. پاهایتان را روی کاناپه یا میز نگذارید.
۵. یخچال و کابینت
اگر با کسی خیلی هم صمیمی هستید باز هم نباید به در یخچال و کابینتهای آشپزخانه را باز کنید. ن
باید در خانهی کسی سفارش غذا یا پیشنهاد رفتن به رستوران را بدهید.
در واقع باید نظر میزبان را محترم بشمارید. هیچگاه ظروف را با دستمال پاک نکنید، این کار بی احترامی به میزبان است.
۶. پنجرهها، بخاری یا کولر
نباید بدون اجازه و سرخود عمل کنید.
به طور مثال اگر گرمتان است، بهتر است که از میزبان بخواهید پنجرهای باز کند یا کولر را روشن کند و بالعکس، اگر گرمتان است، میتوانید از میزبان بپرسید «آیا میتوانم کولر را روشن کنم»، «پنجره را باز کنم؟» یا «با بخاری را زیاد کنم؟».
۷. فضای کار، نامهها و پول
بعد از اتاق خواب، شما نباید به محیط کار کسی وارد شویدف خواه این محیط اتاق کار باشد یا در حدود میز کنار پذیرایی. از خواندن نامهها، قبضها و دست زدن به پول موجود در خانه امتناع کنید.
انگار که اصلا چیزی نمیبینید.
۸. سیگار یا سیگار الکترونیکی
اگر میزبان به شما سیگار تعارف کرد میتوانید استفاده کنید؛ اما نباید از او سیگار بخواهید یا بدون اجازه در خانهی او سیگار بکشید. در واقع باید از او بپرسید که آیا میتوانید آنجا سیگار بکشید یا باید به بیرون بروید.
۹. وای فای
از پرسیدن رمز وای فای پرهیز کنید.
وای فای دیگر امکانات خانه است که اگر میزبان بخواهد در اختیار شما قرار میدهد ولی اصلا خوشایند نیست که درخواست رمز وای فای کنید.کار درستی نیست.
يك نفر با او برخورد نمود.
به محض ديدن مسيح به او فحاشی كرد و گفت:
ای پسر حرامزادۀ بی اصل و نسب!
مسيح در پاسخ گفت:
سلام ای انسان باشرافت و ارزشمند!!
اطرافيان تعجب کردند و از مسيح پرسيدند:
او به تو فحاشی كرد، چه طور شما به او اين قدر احترام ميگذاريد؟ مسيح پاسخ داد:
هر كسی آنچه را دارد خرج ميكند.
چون سرمايه او اين بود به من بد گفت،
و چون در ضمير من جز نيكويی نبود
از من جز نيكويی بیرون نمیآيد.
ما فقط آنچه را كه در درون داريم
ميتوانيم از خود نشان دهيم.
در غیر یاد خدا، زیاد سخن نگویید،
زیرا سخن زیاد در غیر یاد خدا، سبب قساوت قلب میشود؛ چه اینکه،
دورترین مردم از خدا کسی است که قساوت قلب داشته باشد.
امالی/شیخ طوسی
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
ای پیغمبر! آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکردهای، و خدا تو را از (شرّ) مردمان محفوظ خواهد داشت، (و دل قوی دار که) خدا کافران را (به هیچ راه موفقیتی) راهنمایی نخواهد کرد.
(سوره مائده آیه ۶۷)
ســلام
صبح دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۹
پُر از موفقیت امیدوارم توشه امروزتون پُر باشه
از سلامتی، نشاط دلخوشی عاقبت بخیری
عشق و محبت و خوشبختی و شادی
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله وسلم) :
اگر خدا را چنان که باید، میشناختید ، بر روی دریاها راه می رفتید و با دعایتان کوهها از جا کنده میشدند.
کنزالعمال ۵۸۹۳
صادق زاده علی
۹۹/۰۷/۰۷
خدا خیرتان بده
مالك به او التفات ننمود و برفت . كسى مالك را مى شناخت و این واقعه را دید، به آن بازارى گفت : واى بر تو هیچ دانستى كه آن چه كس بود كه به او اهانت كردى ؟
گفت : نه ، گفت : او مالك اشتر یار على علیه السلام بود. آن مرد از كار بدى كه كرده بود لرزه به اندامش آمد و دنبال مالك روانه شد كه از او عذر خواهى كند. دید به مسجدى آمده و مشغول نماز است صبر كرد تا نمازش تمام شد، خود را بر دست و پاى او انداخت و پاى او را مى بوسید مالك سر او را بلند كرد و گفت : این چه كارى است مى كنى ؟ گفت : عذر گناهى است كه از من صادر شده است كه ترا نشناخته بودم .
مالك گفت : بر تو هیچ گناهى نیست ، به خدا سوگند كه به مسجد نیامدم مگر براى تو استغفار كنم و طلب آمرزش نمایم
از صميم قلب از مسئولين بولتن و همه عزيزاني كه زحمت مي كشم تشكر مي كنم
يك تلنگر براي من بود كه كمي اخلاقم رو دست كنم
و صدا زدن آدمها رو اصلاح كنم
درس اخلاق بود امروز سر كلاس بولتن نيوز
ممنونم
چشم ديگر صحيح صدا مي كنم
وقتي خواندم احساس كردم با من صحبت مي كنيد
چون در صدا زدن دوستان خوب اسمشون صدا نمي زدم
دوستتون دارم