کد خبر: ۶۸۴۶۶۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
مناسبات حجاب و سیاست در ایران؛

سانسور و تحریف در یک سوی مناظره

چند روز قبل مناظره‌ای داشتم با مهدی نصیری؛ با موضوع «مناسبات حجاب و سیاست در ایران»دوست و دشمن دست به دست هم دادند که موضوع مناظره را تحریف کنند: عنوان «بحث درباره حجاب_اجباری» ‌روی آن گذاشتند.

گروه اجتماعی- حجت الاسلام دکتر حسین سوزنچی، پژوهشگر و استاد دانشگاه طی یادداشتی نوشت:چند روز قبل مناظره‌ای داشتم با مهدی نصیری؛ با موضوع «مناسبات حجاب و سیاست در ایران»دوست و دشمن دست به دست هم دادند که موضوع مناظره را تحریف کنند: عنوان «بحث درباره حجاب_اجباری» ‌روی آن گذاشتند.

به گزارش بولتن نیوز، حسین سوزنچی چند روز قبل مناظره‌ای داشتم با مهدی نصیری؛ با موضوع «مناسبات حجاب و سیاست در ایران»دوست و دشمن دست به دست هم دادند که موضوع مناظره را تحریف کنند: عنوان «بحث درباره حجاب_اجباری» ‌روی آن گذاشتند.

موضع آقای نصیری به طور کامل دیده شد؛ الحمدلله!

موضع بنده کاش فقط سانسور می‌شد؛ یکسره تحریف شد!

شدم «طرفدار حجاب اجباری»!!!

دریغ از ذره‌ای فکر!

من راهکار دادم برای اینکه #قانون_حجاب بماند؛ اما زور و اجباری در کار نباشد؛ و حکومت تا حد امکان مداخله نکند.

گفتم به جای نگاه کیفری و جزایی به قانون، بیایید فهم «قانون مدنی» از مسأله حجاب را بگسترانیم: نه «بی‌قانونی»؛ و نه «زور و اجبار» در اجرای قانون؛

گفتم مثال قانون مدنی، قوانین معاملات است و قانون رانندگی؛
آیا برای معاملات بین مردم نباید قانونی باشد؟!
آیا عبور و مرور وسایل نقلیه نباید قانونمند باشد؟!
باید باشد؛ اما نه قانونی در افق مجازات و کیفر؛ بلکه قانونی که صرفا پشتوانه برقراری روابط صحیح بین افراد است؛ و تنها در شرایط خاص و اضطراری کار را به کیفر و دادگاه می‌رساند.

سانسور و تحریف در یک سوی مناظره

گفتم مشکل ما در بد اجرا شدن قانون است؛
و توضیح دادم:
در کشور ما همه از قانون، فقط «قانون کیفری» می‌فهمیم: وقتی چیزی قانونی می‌شود، انتظار داریم حکومت با زور و اجبار آن را پیاده کند.
و در این زمینه همه مقصریم؛ مثلا همین الان مشکلات اقتصادی گریبانگیر همه شده؛ ولی فقط انتظار داریم حکومت با تکیه ابزارهای نظارت و مجازات اوضاع را درست کند!

من نه وضع موجود را تایید کردم؛
و نه فقط نسبت به آن اعتراض کردم؛
بلکه برای اینکه «قانون» برقرار باشد اما «محور آن زور و اجبار نباشد» #راهکار دادم؛‌
راهکاری بسیار ساده و شدنی؛‌
راهکاری که در عمده روابط اجتماعی دیگر ما (همه عرصه‌های حقوق مدنی: از معاملات و روابط اقتصادی بین مردم، تا مسائل ازدواج و طلاق، تا عرصه قوانین رانندگی، تا ...) عملا در حال پیاده شدن است؛
و هیچگاه هیچ دوقطبی‌ای هم ایجاد نکرده.

نشان دادم هم کسانی که از وجود قانون دفاع می‌کنند حق دارند؛
و هم کسانی که به اجرای قانون بر مدار زور و اجبار معترض‌اند؛
و راه علاج،
نه حذف قانون، و رها کردن عرصه عفت عمومی در هرج و مرج است؛
و نه اصرار بر اجرای قانون با ابزار زور و اجبار؛
راه برون‌رفت از این دوگانه تصنعی «اجبار» و «هرج و مرج»،
آن است که قانون شرعی حجاب را همچون یک قانون مدنی پیاده و اجرا کنیم؛
همانند قوانین معاملات؛
همانند قوانین رانندگی؛
و همانند صدها قانون مدنی دیگر.

حیف که در این هیاهوی غوغاسالار، این سخنان شنیده نشد؛ فهم نشد؛ و حتی نقد نشد!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۳
ناشناس
|
Sweden
|
۱۷:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۳
0
0
دفاع بد از حمله کردن دشمن بدتر است.
اولا. ملاکهای تو کاملا سکولار بود و هست. تو ادعا کردی که آمارهای نصیری دروغ است پس حجاب باید قانون بماند. این حرف از یک طلبه یعنی چه؟ یعنی خدا ربیوبیت ندارد و اگر مردم اراده کردند کاری خلاف شرع بکنند باید از آنها تمکین کرد! العیاذ بالله پیامبران بیخود به جنگ مردم و رفتند و بیخود ابراهیم بر علیه تمام مردم جهان قیام کرد و بتهایشان را شکست! حالا آمدیم و آمار ها نشان داد مردم حجاب را نمی خواهند پس داریم! این است منطق شما. چرا از دو قطبی می ترسید؟ آری. حجاب یعنی بندگی خدا و البته دو قطبی درست می کند. همه انبییا آمدند که دو قطبی درست کنند و انسانها را غربال کند و حق را از باطل جدا کنند. وحدت حول حل الله معنی دارد نه حول ملیت. در اسلام برادر کافر به حنگ برادر مسلمان می رود و بین آنها رشته اخوت پاره می شود و عموی همخون پیامبر مورد لعن قرار می گیرد.

ثانیا آنقدر از این اینکه در راه اسلام فحش بخوری می ترسی که متهم به طرفداری از حجاب اجباری شوی و حالا سعی در تطهیر خود در از این ذنب لایغفر را داری! حال آنکه اگر درد دین داشتی بلاید صریحا فریاد می زدی که اصلا قانون یعنی زور و اجبار و اگر قرار بود کاری را مردم اختیاری اجرا کنند که نیازی به وضع قانون برایش نبود!
شما می ترسید اعتراف کنید که فرهنگسازی حرف مفت است. می ترسید اعتراف کنید که درد ما همین رها کردن اجبار و اعمال قانون از بعد از جنگ به امروز است نه اجبار. همان قوانین مدنی کاملا اجباری دارد اجرا می شود و اگر چشم پلیس و دوربین دور باشد راننده نه چراغ قرمز را رعایت می کند و نه کمربند می بندد. همان اروپایی های به اصطلاح متمدن هم با هفتاد سال جریمه نجومی و زور و اجبار
در طی چند نسل رانندگی صحیح را عادت اجتماعی کردند.

ثالثا شما خیال کرده اید اول از همه باید مردم سلمان و ابوذر شوند تا پیغمبر بعد احکام اسلام را پیاده کند! در حالی که پیامبر احکام شرع را پیاده کرد با آنکه می دانست بخش عمده مردم منافق هستند و اعتقاد قلبی به اسلام ندارند. اما با زور کاری کرد که کار مجبور شود ماسک نفاق بزند. اگر قرار بود زور و اجباری نباشد جرا کافر در مدینه ماسک نفاق زد و ظواهر دین را پیاده کرد؟

متاسفانه دین شما همان دین مکه است که صرفا پیعمبر مامور به تبلیغ و به قول شا کار فرهنگی بود. هنوز به مدینه هجرت نکرده اید و بهتر بگویم بعد از چهل سال از انقلاب اسلامی تعرب بعد الهجره کرده اید.

شما نه تنها مرد میدان مبارزه با نصیری نبودید که با یکی زدن به نعل و یکی زدن به میخ نشان دادید که تا چه حد از اینکه در اسلام سنگ بخورید می ترسید. پس این لباس را به تن کرده اید؟
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین