گروه بین الملل: مبارزات انتخاباتی برای تصدی کرسی ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا روز به روز وارد مراحل حساس تر خود می شود. فارغ از وجود چالش های موجود پیش روی نامزدهای ریاست جمهوری، رقابت حساس و تنگاتنگ دونالد ترامپ با جو بایدن در نظر سنجی ها و تلاش طرفین برای غلبه بر دیگری، این انتخابات را با شاخص های ویژه ای همراه کرده است. یکی از موضوعاتی که در انتخابات این دوره مورد تأکید ترامپ و بایدن است نحوه برخورد با موضوع ایران است. در واقع هر کدام از این دو تلاش دارند تا راهبرد آتی خود را در ارتباط با ایران برای کسب حداکثر آرا مشخص و معین کنند.
به گزارش بولتن نیوز، از این رو مفروض این یادداشت این خواهد بود که در صورت کسب دوباره آرا ریاست جمهوری از سوی ترامپ، راهبرد ترامپ به عنوان رییس جمهور ایالات متحده آمریکا در دور دوم ریاست جمهوری اش چگونه خواهد بود و به کجا خواهد رسید.
موضوع ایران و مهار آن یکی از چالش های اساسی سیاست خارجی روسای جمهور ایالات متحده آمریکا در چهل ساله گذشته بوده است. در واقع با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و پایه گذاری نظام جمهوری اسلامی، از جمله چالش های مهم سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در ذیل راهبرد فعالیت های فرامنطقه ای اش در منطقه خاورمیانه، ایران بوده است. بطوریکه هریک از روسای جمهور آمریکا در طول چهار دهه گذشته تلاش کرده اند با ابزارهای مختلفی به تحدید فعالیت های منطقه ای ایران بپردازند و به موازات آن در جهت محدودسازی تهران از متغیرهای چندگانه فشار و تهدید استفاده کنند.
این رویکرد در دوره ترامپ نیز ادامه داشته است و حتی تشدید نیز شده است. اما با این حال در این دوره بر خلاف دوره های قبل چاشنی منطق و عقلانیت در برخورد واشنگتن با تهران به میزان قابل توجهی تنزل پیدا کرده است. و این نیز نتیجه تاثیر متغیرهایی از جمله شخصیت ترامپ و مشاوران ضد ایرانی آن و ... است.
اگرچه ترامپ در نزدیک به چهار سال گذشته تلاش کرده است تا ایران را با ابزار تهدید و ترغیب به پای میز مذاکره بکشاند و همواره هم در پیشبرد اهدافش ناموفق بوده است و نتوانسته است تهران به این امر راضی کند؛ اما واقعیت امر این است که ترامپ برای موفقیت در سیاست خارجی نیازمند به گزینه ای است تا کارنامه اش را در عرصه انتخاباتی سنگین کند، از این رو ایران می تواند بهترین گزینه در این باره محسوب گردد.
در واقع همانگونه که همگان واقفند اصرار ترامپ در این روزها بر موضوع مذاکره و حتی گفتگو با ایران بدون هرگونه پیش شرط، کارکردی انتخاباتی دارد نه کارکردی عملیاتی در عرصه سیاست خارجی. چرا که اهمیت هر گونه مذاکره با تهران از سوی ترامپ در زمان جاری، محدود به ایام انتخابات و استفاده وی از این رویداد برای پیروزی بر بایدن به شمار می آید. پس نتیجه هرگونه مذاکره انتخاباتی در آینده روابط میان تهران با واشنگتن حتی در صورت رأی آوردن دوباره ترامپ، ارزش راهبردی ندارد و نمی تواند مبنایی برای ادامه باشد.
با این حال تهران هرگونه پیشنهاد مذاکره از سوی واشنگتن را رد کرده است و آن را منوط به برداشتن تحریم ها اعلام کرده است؛ بنابراین آنچه در این راستا باید ارزیابی شود عدم مذاکره تهران با واشنگتن در زمان فعلی برای ترامپ بود که برحسب اضطرار بر آغاز آن اصرار دارد، است و اینکه اگر ترامپ دوباره بر کرسی کاخ سفید بنشیند آینده چه خواهد بود و به کجا خواهد رفت، است.
نکته اینجاست که با انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رییس جمهور ایالات متحده آمریکا، مطمئناً در نحوه برخورد با ایران تغییرانی را ایجاد خواهد کرد. تغییراتی که عمدتاً به سمت تهدیدات از جنس سخت آن خواهد رفت. در واقع ترامپ با توجه به دور دوم ریاست جمهوری اش تلاش خواهد کرد که موضوع ایران را به عنوان یک چالش در عرصه سیاست خارجی اش فیصله دهد. از این رو بدون هرگونه بیمی نسبت به آینده سیاسی اش وارد یک دوره تنش بی مانند با تهران خواهد شد. به نوعی که می توان سایه نبرد میان واشنگتن با تهران را نشانه گذاری کرد.
بنابراین ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری در موضوعاتی چون ایران از وضعیت شعاری خارج می شود و به یک رویکرد عمل گرا با ویژگی ها تهدید از نوع تهاجم روی خواهد آورد. بطوریکه تلاش خواهد کرد با تنش زایی با تهران، یک راهبرد تازه را در سیاست خارجی آمریکا ترسیم کند. و در این مسیر نیز جریان عبری – عربی منطقه نیز نه تنها در ترغیب او به این اقدام تلاش خواهند کرد بلکه مسلماً قول همراهی در عملیاتی سازی این تصمیم را به او خواهند داد. پس آنچه ترامپ را در دور دوم ریاست جمهوری اش از ترامپ فعلی متمایز می کند، تغییر در راهبردها و تغییر در کاربرد ابزار تهدیدی است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com